نامگذاری؛ مردمگرایی یا مردمگریزی؟
اسفندماه که تقویمهای سال آینده از چاپخانه درآمده و روانه بازار میشود، سه فهرست با خود به همراه دارد: تعطیلات رسمی، مناسبتهای مندرج در تقویم و در نهایت مناسبتهای مندرج در ضمیمه تقویم. اینکه محتوای فهرستها از چه زمانی و در کدام مرجعی به تصویب رسیده است، هرکدام داستانی جداگانه دارند؛ از مجلس شورای اسلامی (در قوانین پراکنده مانند قانون «کار» یا قانون «نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی») گرفته تا هیئت دولت؛
اسفندماه که تقویمهای سال آینده از چاپخانه درآمده و روانه بازار میشود، سه فهرست با خود به همراه دارد: تعطیلات رسمی، مناسبتهای مندرج در تقویم و در نهایت مناسبتهای مندرج در ضمیمه تقویم. اینکه محتوای فهرستها از چه زمانی و در کدام مرجعی به تصویب رسیده است، هرکدام داستانی جداگانه دارند؛ از مجلس شورای اسلامی (در قوانین پراکنده مانند قانون «کار» یا قانون «نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی») گرفته تا هیئت دولت؛ اما در سالهای اخیر شورایعالی انقلاب فرهنگی خود را متولی و مسئول تغییرات در مناسبتها میداند. به دلیل اهمیت تاریخ رسمی، اصل هفدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به این موضوع میپردازد: «مبدأ تاریخ رسمی کشور، هجرت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است؛ اما مبنای کار ادارات دولتی هجری شمسی است. تعطیل رسمی هفتگی روز جمعه است». البته قانون اساسی درباره مناسبتها و تعطیلات رسمی ساکت است.
ماجرایی که این روزها مطرح شده، مصوبه شماره 3357 مورخ 18 مهر 1402 شورایعالی انقلاب فرهنگی است که در تاریخ 15 آبان با عنوان «تعیین مناسبتهای جدید برای درج در متن و ضمیمه تقویم رسمی کشور» و با امضای سیدابراهیم رئیسی در سایت این شورا منتشر شد. در این مصوبه هشت مناسبت به ترتیب تاریخ: «روز نثر فارسی» (1 اردیبهشت)؛ «روز دیپلماسی فرهنگی و تعامل با جهان» (10 تیر)؛ «روز نخبگان» (10 مهر)؛ «روز قهرمان ملی» (30 آبان)؛ «شب یلدا- روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» (30 آذر)؛ «روز آموزش همگانی حفظ محیط زیست» (15 اسفند)؛ «روز تکریم همسایگان» (سهشنبه آخر سال)؛ «روز امر به معروف و نهی از منکر» (دوم محرم)، برای درج در تقویم و پنج مناسبت دیگر به ترتیب تاریخ: «روز ورود امام رضا به نیشابور» (10 تیر)؛ «روز اقامه اولین نماز جمعه» (5 مرداد)؛ «روز همدان» (یکم شهریور)؛ «روز بوشهر» (18 اسفند) و «روز قیام مردم سیستان به خونخواهی شهدای کربلا» (25 محرم) برای درج در ضمیمه تقویم به تصویب رسیده است.
اما چند تغییر مناسبت بحثبرانگیز شد؛ یکی اصلاح نام شب یلدا بود. همانطور که مشاهد شد، به ادامه عنوان این روز قید «ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» اضافه شده که ضرورتی ندارد. دو مورد جابهجایی وجود دارد: جایگزینی روز «آموزش همگانی حفظ محیط زیست» به جای روز «درختکاری» برای 15 اسفندماه که البته میتواند مثبت تلقی شود؛ ولی آنچه از نظرها دور ماند، حذف روز «بزرگداشت سعدی» از تاریخ یکم اردیبهشت ماه و جایگزینشدن آن با روز «نثر فارسی» است. تعیین سهشنبه آخر سال با نام «روز تکریم همسایگان» هم بیشتر کنایهای است به ایرانیانی که شب چهارشنبه آخر سال را بهعنوان «چهارشنبهسوری» جشن میگیرند که مثلا با روشنکردن آتش یا صدای ترقه مزاحم همسایهها نشوید! برداشت بخشی از افکار عمومی از این دگرگونی در تقویم رسمی، بیتوجهی به فرهنگ کهن ایرانی بود. تعیین روز برای بعضی استانها (اکنون در ضمیمه تقویم رسمی 14 آبان روز «مازندران» و 25 آبان روز «اصفهان» نام دارد) به دلیل تبعیضآمیز بودن خلاف اصل نوزدهم قانون اساسی (منع تبعیض) بوده و در آینده نیز میتواند عامل شکافهای قومی شود.
اختلاف نظر بین مردم و دولتمردان (واژهای جنسیتزده که شامل زنان سیاستمدار نمیشود) در نامگذاری و پارهای رفتارها محدود به مناسبتها نیست؛ نمونه دیگر در انتخاب اسامی خیابانهاست: مردم میگویند میدان «هفت حوض» اما شهرداری میگوید «نبوت»، یا میدان «فاطمی» رایج است؛ درحالیکه نام رسمی میدان «جهاد» است، همینطور خیابان «فیاضبخش» به جای «فرشته». در سالهای گذشته نام بسیاری از خیابانها که مربوط به فرهنگ ایرانی بود، حذف شد. بعضی موارد هم تناقضآمیز است؛ هم بزرگراه «شیخ فضلالله نوری» داریم و هم «ستارخان» و «باقرخان» که در اعدام او مؤثر بودند؛ هم میدان «سیدحسین فاطمی» و هم بزرگراه «نوابصفوی» که دوستانش فاطمی را ترور کردند. یکی از موارد نادر «کریمخان زند» است که در دو حکومت گذشته و کنونی نام خود را بر خیابان حفظ کرد! اما مشخص نیست چرا پس از انقلاب اسلامی نام «صلاحالدین ایوبی» سردار سپاه اسلام در جنگهای صلیبی از خیابان مربوطه حذف شد؟ یا چرا دانشجویان دانشگاه تهران حق ندارند از سردر اصلی این دانشگاه که نماد آموزش عالی است، رفتوآمد کنند؟ شگفتی دیگر در انتخاب اسامی ایستگاههای متروی تهران است: در خط چهارم مترو و در ردیفی کنار هم ایستگاه «دروازه دولت» در دروازه شمیران واقع شده، ایستگاه «دروازه شمیران» در میدان ابن سینا و ایستگاه «ابن سینا» در خیابان پیروزی است!
جمله «میزان رأی ملت است» که از زبان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بیان شده، تنها یک شعار نیست و همانطور که سالها بر سردر ستاد انتخابات کشور نقش بسته، یک سیاست کلان برای نظام محسوب میشود. گاهی مردم احساس میکنند با آنها لجبازی میشود. مثال دیگر، سازمان صداوسیما در همین چهار سال گذشته تمام برنامههایی را که مورد اقبال بینندگان بود، از پخش حذف کرد: از «رادیو هفت» منصور ضابطیان گرفته تا «خندوانه» رامبد جوان، «کتاب باز» سروش صحت و «نود» عادل فردوسیپور. وجه اشتراک همه این برنامهها گفتوگومحوری، داشتن محتوا و مخاطب فراوان بود. درست یک هفته پس از برگزاری نظرسنجی صداوسیما و انتخاب برنامه «نود» بهعنوان پربینندهترین برنامه تلویزیونی، با بیاحترامی به مخاطبان و دستاندرکاران برنامه، ناگهان پخش متوقف شد.