ارزش یک اثر هنری، فارغ از جنسیت خالق است
بازار فروش آثار هنرمند زن در عرصه هنرهای تجسمی هنوز از مردان پایینتر است. دلایل گوناگونی برای این گزاره وجود دارد که از مهمترینهای آن میتوان به عوامل آموزشی، تربیتی و تاریخی اشاره کرد. به این شکل هنوز آمار هنرمندان مرد بیشتر از زنان است.
بهنام کامرانی - هنرمند و منتقد هنری
بازار فروش آثار هنرمند زن در عرصه هنرهای تجسمی هنوز از مردان پایینتر است. دلایل گوناگونی برای این گزاره وجود دارد که از مهمترینهای آن میتوان به عوامل آموزشی، تربیتی و تاریخی اشاره کرد. به این شکل هنوز آمار هنرمندان مرد بیشتر از زنان است. البته واقعیت این است که در سالهای اخیر و بهویژه در ایران، تعداد هنرمندان و تحصیلکردههای خانم در رشته هنر بیش از قبل شده است و این موضوع را میتوان در گالریها و حضور بانوان در عرصهها و جوامع هنری بهوضوح مشاهد کرد اما برای بررسی نقش زنان در بازارهای هنری، نیازمند بررسی دقیق و آماری هستیم. چند نکته کلی و ریشهای وجود دارد که یکی از مهمترین آنها، نگاه تصمیمگیران عرصههای هنری است؛ اینکه چطور به آثار فارغ از زن و مرد بودن هنرمند، اهمیت میدهند. البته در زندگی، زنان به شکل دامنهدارتری به خانواده و بزرگکردن فرزندان میپردازند و این در جوامع سنتیتر باعث دوری آنان از عرصههای اجتماعی میشود. درست است که زنان در دنیای مدرن حضور حرفهای و درخورتوجهی در محیط کار دارند اما نمیتوان انکار کرد که ازدواج و فرزندآوری حتی در دنیای امروز نیز مسئولیتهای زیادی را بر دوش زنان گذاشته و گاه تقسیم کاری عادلانه نیز صورت نمیگیرد و وقت کمتری برای حضور مداوم در دنیای هنر برای آنها باقی میگذارد. هرچند در سالهای اخیر بانوان برای رسیدن به حقوق برابر، عرصههای تازهای را درنوردیدهاند و این موضوع دیگر کمتر قابل اعتناست. از سوی دیگر باید این نکته را نیز در نظر داشت که در جامعهای که مردسالار و سنتی تلقی میشود، برخی از زنان جسارت نوآوری ندارند و طبیعی است که در چنین شرایطی مردان مسیر آسانتری را برای رسیدن به خلاقیت و استقلال هنری پیدا کنند. هرچند شاید اولویتگذاری بر اساس جنسیت در بازار و اساسا دنیای هنر میتواند به خودی خود، نوعی نگاه جنسیتی به این مقوله باشد؛ درواقع در ارزیابی بازار هنر باید ارزشهای هنری را در نظر گرفت، نه جنسیت هنرمندان خالق را. در حقیقت بحث بر سر این است که اگر بستر اجتماعی و فرهنگی برای پرورش و حضور زنان و مردان هنرمند یکسان باشد، شاید بازار هنر نیز به تعادل بیشتری برسد. در کل اما سالهای اخیر عرصه ظهور هنرمندان پیشرو زن است. نسلهای پیشرو و جوان در دانشگاهها و مسابقههای هنری گوی سبقت را از مردان ربودهاند اما عرضه آثار این هنرمندان به بازار هنر موضوع دیگری است که به عوامل بسیار مختلفی بستگی دارد. درنهایت این موضوع را هم نباید فراموش کرد که ارزشمندبودن یک اثر هنری صرفا در میزان فروش آن در بازارهای هنری خلاصه نمیشود. هنرمندانی بسیار پیشرو هستند که جایگاهی در بازار ندارند، اما بسیار تأثیرگذار هستند و نباید از آنها غافل بود.