در ادامه سلسله نشستهای «تبارشناسی سازمان اطلاعات امنیت کشور» بررسی شد
از ثابتی، شکنجه و خشونت عریان
دومین نشست بررسی عملکرد ساواک در کافه هنر با میزبانی محمدجواد حقشناس با موضوع نیروهای ملی و مذهبی که چالش مهمی برای ساواک در سالهای متمادی بود و تلاش خود را برای محدودکردن و مقابله با آن به کار برد، برگزار شد. در این نشست ضمن نمایش بخشهایی از مستند «پرویز ثابتی»، به نقد آرا و نظرات ثابتی پرداخته و نقش او و ساواک بازخوانی شد.
زهره فراهانی: دومین نشست بررسی عملکرد ساواک در کافه هنر با میزبانی محمدجواد حقشناس با موضوع نیروهای ملی و مذهبی که چالش مهمی برای ساواک در سالهای متمادی بود و تلاش خود را برای محدودکردن و مقابله با آن به کار برد، برگزار شد. در این نشست ضمن نمایش بخشهایی از مستند «پرویز ثابتی»، به نقد آرا و نظرات ثابتی پرداخته و نقش او و ساواک بازخوانی شد. این نشست با حضور مهندس محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی ایران و مهندس علی صالحآبادی که تجربه حضور در مبارزات دهه ۵۰ را داشت، پیش رفت. ابتدا مهندس محمد توسلی به تشریح روند فعالیتهای ساواک پرداخت و گفت: پرویز ثابتی از سال ۳۷ وارد ساواک شد و با بختیار، پاکروان، مقدم و نصیری همکاری داشت و از سال ۵۰ تا ۵۷ رئیس اداره کل سوم شد و تمام مدت نقش بسیار کلیدی داشت و حتی رؤسای ساواک را کنترل میکرد و باعث نارضایتی آنان بود. او در مستند خود به نزدیکی خود به هویدا و محمدرضا شاه اشاره میکند. ثابتی در حالی میگوید که در زمینه زندانیان سیاسی مداخله نمیکردم که او مدیریت ترور بختیار را برعهده داشت. در ۵۴ تا ۵۷ به دنبال بازداشت معترضان و خشونت بود؛ اما در سال ۵۷ که محمدرضا شاه گفت صدای انقلاب را شنیدم، ثابتی به آمریکا میرود.
اما سؤال اینجاست که ثابتی در این چهار دهه چه میکرده است؟ چرا امروز صحبت میکند و چه پیامی برای جامعه دارد؟ در چهار دهه گذشته چالشهای زیادی وجود داشته است و البته در یک سال گذشته انتقادات به وضعیت اقتصادی و برخی مسائل اجتماعی برجسته شد و درست در همین مقطع ثابتی دیده میشود. او قطعا به دنبال بهرهبرداری سیاسی است.
او به دوران مصدق پرداخت و افزود: با نخستوزیر شدن مصدق تحولات بزرگی رخ میدهد، مصدق دو برنامه داشت؛ قطع سلطه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دیگری زمینهسازی برای مشارکت اداره جامعه برای برقراری انتخابات آزاد.
توسلی در ادامه به برگزاری انتخابات آزاد پرداخت و تصریح کرد: از سوی دیگر کِنِدی در آمریکا با توجه به شرایط ایران تصمیم میگیرد حقوق بشر را مطرح کند تا فضای سیاسی باز شود. برای رضایت آمریکا انتخابات آزاد اما مهندسیشده اجرا میشود و شریفامامی نخستوزیر میشود. امینی در سال ۴۱ مجبور به استعفا و عَلَم بر سر کار میآید و برنامههای آمریکا اجرا میشود. هدف شاه محدودیت جبهه ملی و نهضت ملی بوده که نشان از سرکوب دارد.
او از داشتن نفوذ ثابتی در نهادها اظهار کرد: ثابتی چه کرد جز آنکه افراد را شکنجه کرد و سوزاند و به خشونت عریان روی آورد. این سؤال مطرح است که ساواک را اسرائیل پایهگذاری کرده است و ثابتی ۲۰ سال عضو ساواک بود. بعد از آنکه شاه میگوید صدای انقلاب را میشنود، چمدان میبندد و میرود. آیا او در ارتباط با نهاد آمریکا و اسرائیل، در نهادهای ما نفوذ داشته است؟
سخنران بعد علی صالحآبادی بود که پشت تریبون قرار گرفت و گفت: زمانی که زندان قصر در زمان قالیباف تخریب شد، اشکم درآمد. پهلوی اول و دوم کارهای مدرن بسیاری انجام دادند؛ ازجمله ساختمان ارتش، راهآهن و سد و کارهای عمرانی مقبولی را پیش بردند. در دهه ۴۰ ما یک رشد اقتصادی دورقمی تجربه کردیم و این رشد باعث رفاه مردم شد. سؤال اینجاست که چطور چنین کشوری که در منطقه اول و در آسیا چهارم یا پنجم بود، فروپاشید؟ شاه به نتیجه رسیده بود که ترمز ساواک را بکشد؛ اما ساختار به گونهای پیش رفت که نگذاشتند. ثابتی گفت اگر انتخابات آزاد انجام میشد، ۵۰ یا ۶۰ کرسی به جبهه ملی میرسید. ثابتی میگوید در مقابل مخالفان مشت آهنین داشت تا سلطنت باقی بماند.
چپها بزرگترین ضربه را زدند
این فعال رسانهای به معضل اداره کشور پرداخت و تصریح کرد: مهمترین معضل در اداره کشور این است که امور اجرائی کار به جای اینکه به دستان کسانی سپرده شود که حقوق و جامعهشناسی خواندهاند، به دکترها و مهندسها سپرده شد. چپها بزرگترین ضربه را زدند و نتیجه آن گرفتن سفارت آمریکا بود و به گروگانگیری ختم شد که آثارش را نیز تا امروز شاهد هستیم.
او در پایان افزود: من پنج انقلاب را مطالعه کردهام؛ شوروی، چین، کوبا، نیکاراگوئه و فرانسه که هیچکدام به نتیجه نرسید و تنها در چین دست به اصلاحات اقتصادی زدند؛ اما انقلاب ایران در مقایسه با دیگر انقلابها خسارات انسانی کمتری داشت.