بازگشت به عصر حصارکشی
چند سالی است که بخشی از هنرمندان درخواست حصارکشی اطراف تئاتر شهر به بهانه حفاظت از این بنای میراثی را دارند.
نورا حسینی: چند سالی است که بخشی از هنرمندان درخواست حصارکشی اطراف تئاتر شهر به بهانه حفاظت از این بنای میراثی را دارند.
مدتی پیش در جشنی که همین تعداد هنرمند و برخی از مدیران شهری برای حذف دستفروشان از اطراف تئاتر شهر گرفته بودند، این درخواست دوباره مطرح شد. در این مراسم امیر دژاکام به مدیران شهری گفت که خواسته ما خانواده تئاتر ایجاد حریم است و اجرای برنامه هنری در داخل آن است. شهرداری باید هزینه کند؛ چون وظیفه اوست و از همه خواست اگر سخنان او را قبول دارند، دست بزنند و صدای کفزدنها بلند شد؛ اما چه حصاری برای این بنای تاریخی طراحی شده است؟ قرار است دیوارهای شیشهای دور این ساختمان را بگیرد یا گلدانهای بزرگ ورود به این محدوده را محدود کند؟
آن زمان سیدمحمدجواد طاهری، مدیر مجموعه تئاتر شهر، گفته بود: طرح نهایی از سوی خانم مهندس امتیازی که یکی از طراحهایی هستند که چند جایزه بینالمللی گرفته، تهیه شده و برگرفته از معماری خود مجموعه تئاتر شهر است و از تیغههایی پشتبام تئاتر شهر الگوبرداری شده است.
او درباره اینکه بعد از اجرای این تیغهها چگونه از این بنا محافظت میشود، میگوید: ورود و خروج برای عموم آزاد است اما کنترل شده. اگر خدایی نکرده بزهکار یا رفتار غیراخلاقی دیده شود، نگهبان میتواند این افراد را به بیرون از حریم تئاتر شهر هدایت کند و برای حفظ و نگهداری خود مجموعه تئاتر شهر شبها از یک ساعتی که اجراها تمام میشود، حریم درهایش بسته میشود و اجازه ورود و خروج داده نمیشود. با وجود آنکه هنوز کسی تصویر شفافی از حریم تئاتر شهر ندارد، وزیر ارشاد از کلنگزنی این پروژه خبر داده است.
هفته گذشته محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، اعلام کرده این هفته کلنگزنی حریم تئاتر شهر اجرائی میشود. او در بازدید از پروژه اجرای حریم تئاتر شهر اعلام کرده است که درباره زمان کلنگزنی این پروژه بیان کرد: بنده تمایل داشتم در این هفته این اتفاق انجام شود ولی روز دوشنبه در وزارت فرهنگ میهمان ویژهای داریم و یک شهید عالیمقام در وزارت فرهنگ تدفین میشود که همکاران من مشغول این برنامه هستند؛ پس شنبه هفته آینده طی یک برنامه مناسب کلنگزنی این پروژه انجام میشود. هنرمندان علاقه ویژهای به تئاتر شهر دارند و این مسئله دلیل ما برای شروع این پروژه است؛ ازاینرو با انجام این پروژه زمستان ۱۴۰۲ بهار اهالی فرهنگ و هنر میشود.
سروناز امتیازی، معمار، هنرمند طراح این پروژه اعلام شده. او در گفتوگویی درباره حریم تئاتر گفته است: تلاش ما ایجاد حریم امن است تا هنرمندان تئاتر در فضایی امنتر و آزادتر به فعالیت بپردازند و قرار نیست مجموعه را از مردم جدا کنیم؛ چون مردم باید فرهنگ را ببینند. پس هیچ سانتی از کار پیدا نمیکنید که ما انقطاعی میان بنا و مردم ایجاد کرده باشیم. حریم و حایلی که داریم، دیواره شفاف مواجی است و قسمتهایی مانند مترو، هواکشها یا ورودیها هریک مانند صحنه تئاتر خواهند شد؛ یعنی حریم تئاتر شهر، خود، یک صحنه تئاتر است که مردم از لابهلای آن حرکت میکنند. تیغههایی که با آنها حریم را ایجاد کردهایم؛ مانند نگاتیوهایی است که پشت هم حرکت میکند. این کانسپتی است که از تئاتر و فیلم داریم. برای هر متراژی از این حریم، سناریویی نوشتهایم که در فرم معنی شده است.
بسیاری از فعالان شهری و شهرسازان با این طرح مخالفت جدی دارند. سیدامیر منصوری، رئیس پژوهشکده نظر، در واکنش به اعلام خبر کلنگزنی حریم تئاتر شهر در اکانت توییتر خود نوشته است: این حریم نیست، حصار جدایی است. در دنیایی که اختلاط فعالیتها شرط همبستگی اجتماعی دانسته شده، این تصمیم یک گام به عقب است. مساجد تاریخی شهرها هم برای آنکه از زندگی روزانه جامعه بازنمانند، دو در داشتند تا در میانه راه رهگذران بازار قرار گیرند. راه مدیریت جرائم محیطی چیز دیگری است.
سام گیوراد، کارشناس مرمت و حفاظت از بناهای تاریخی، هم در واکنش به اظهارات وزیر ارشاد درباره کلنگزنی اجرای حریم تئاتر شهر در اکانت توییتر خود نوشت چنین کاری بدونتردید یک اشتباه بزرگ است و نامش هرچه باشد، حفاظت از «حریم تئاتر شهر» نیست. اگر میخواهید از حریم بناهای ثبت ملی طبق آییننامههای جهانی حفاظت کنید، راههای مشخص و سرراستی برای این مهم وجود دارد که فرسنگها از فهم شما برای حفاظت از حریم بناها و آثار ملی فاصله دارد.
بابک شکوفی، معمار و صاحبنظر در حوزه فضاهای شهری، نیز دراینباره نوشته است: بستن و محدودکردن فضای عمومی شهری به معنای سلب حقوق مسلم شهروندی و اقدامی شدیدا ضدمردمی و ضددموکراتیک است.
علی اعطا، سخنگوی شورای پنجم تهران، هم در واکنش به این سخنان در اکانت توییتر خود نوشت: این کار، تعیین حریم نیست بلکه خالصسازی عرصه عمومی شهر است. حصر میدانگاه تئاتر شهر، تحدید عرصه عمومی و تضییع حقوق شهروندان برای دسترسی آزادانه به فضاهای شهری است. تعیین حریم، دیوارکشی و جداسازی فیزیکی نیست.
ایمان واقفی، کارشناس ارشد جامعهشناسی، درباره ایجاد حریم برای ساختمان تئاتر شهر به بهانه حفاظت از این بنای میراثی و فرهنگی به «شرق» میگوید: اگر به تاریخ حصارکشی رجوع کنیم، بخشی از واقعیتی که اتفاق میافتد، آشکار میشود. حصارکشی سابقه تاریخی دارد و به اواسط قرن 18 برمیگردد. اولین باری که حصارکشی رخ داد، داستان خصوصیسازی اراضی مشاع بود که این اراضی از سوی ساکنان آن خطه استفاده میشدند و مالکیتش جمعی بود و هیچ مالکیت خصوصیای نداشت. اولین بار وقتی بزرگ مالکان در دوران فئودالی تصمیم گرفتند این اراضی عمومی یا اراضی مشترک را به نفع خود خصوصی کنند، جنبش حصارکشی شروع شد؛ یعنی زمینهای بزرگ و یکی، دو روستا را حصارکشی کردند و بین مالکان بزرگ تقسیم کردند که اولین نتیجهاش خروج دهقانان از زمینهایی بود که تا پیش از آن میتوانستند از آن بهصورت مشترک استفاده کنند.
او ادامه میدهد: کمکم این دهقانان به ساکنان بیزمین تبدیل شدند؛ ساکنانی که تا پیش از این زمینی هم برای ماندن و هم برای کارکردن داشتند که بعد از حصارکشی کمکم از منطقهای که زندگی میکردند، اخراج شدند. این حصارکشی همان موقع هم با آرامش و مسالمتآمیز انجام نشد و در یک بازه صدساله حدود هزار حکم اعدام برای دهقانانی که از قانون حصارکشی سرکشی میکردند، صادر شد؛ یعنی کسانی که تا قبل از این بهصورت سنتی استفاده میکردند و دیگر اخراج شده بودند؛ ولی داعیه بازگشت به زمینها را داشتند. از همان اول همدستی بین حاکمان آریستوکرات یعنی اشرافزادگان و نجیبزادگان و طبقه فئودال علیه طبقات پایینتر مثل دهقانان و کشاورزانی که صاحب زمین نبودند، شکل گرفته بود.
به گفته این جامعهشناس شهری در اواسط قرن 18 و اوایل قرن 19 همین شکل حصارکشی در بنادر پاریس رخ داد. آن موقع بنادر جایگاه ملوانان و کسانی بود که برای توقف کشتی میخواستند چند روزی در بندر بمانند و بنادر پاتوق گدایان، ولگردان و روسپیان بود و بیماریهای عفونی در آنجا شایع شده بود و حکمران شهری برای کنترل و محصورکردن طبقات فرودست، زنان، ولگردان و روسپیان این بنادر را محصور کرد. حالا با همین منطق در تئاتر با اتکای همدستی حکمرانی شهری و بخشی از هنرمندان در حال انجام است و هدفش محصورکردن یک فضای عمومی به نفع هنرمندان برای اخراج افرادی است که درحالحاضر در این مکان حضور دارند، پارک جنب تئاتر شهر یکی از کانونهای زنده حیات شهری است؛ یعنی این پارک مرکز اقشار نهچندان برخوردار و ثروتمند مثل دستفروشان، طبقات متوسط رو به پایین و هنرمندان کمی فرودستتر بود و یک فضای عمومی بود که در آنجا گرد هم جمع میشدند و فضای جمعی میساختند؛ از تئاتریها یا برنامههای خیابانی گرفته تا دورهمیهای دوستانه، دستفروشی از سوی کسانی که از امکان داشتن مغازه محروم بودند که بعد از خصوصیشدن این فضا از آن محروم خواهند شد؛ مانند کافهها و مالها که ورود به آنها نیازمند حدی از تمکن مالی است.
واقفی معتقد است: این حصارکشی چیزی نیست جز همان بازگشت به ریشه تاریخیاش؛ یعنی اخراج طبقات فرودست از حیات جمعی شهر به سود طبقات فرادست که هم حکمرانی شهری و هم هنرمندان نخبه است. زمانی به نام حفاظت از میراث فرهنگی این کار را میکنند، تصویر واقعی را از جلوی چشمها کنار میبرند؛ یعنی تصویری روی صحنه میآورند که حفاظت از آثار باستانی است و بلافاصله باید بپرسیم پشت این تصویر چه تصویری از صحنه محو میشود؟ ضلع شمالی تئاتر شهر مدتی بود به بازارچه رسمی تبدیل شده؛ یعنی دستفروشانی که بدون مجوزو غیررسمی در آنجا بودند، عامل خطر قلمداد شدند و پاکسازی شدند و به جایش غرفههایی که مجوز داشتند، مستقر شدند.
او ادامه میدهد: ایجاد این حریم را به دلیل حفاظت از میراث هنری عنوان کردند؛ اما هنر چیزی جز این نبود که امکان حضور ساکنان شهر و مداخله در حیات جمعی مهیا باشد. وقتی این را محصور میکنند، آن فضا دیگر فضای قبلی نیست و از فضای قبلی که فضای زنده حیات شهری بود، محافظت نمیکنند و یک فضای جدید میسازند که اصطلاحا به آن فضای توریستی میگویند؛ یعنی هرکس میخواهد وارد شود، باید یک مجوز بگیرد و از گِیتی رد شود و ببیند و در قامت یک بیننده منفعل ظاهر شود، نه یک مداخلهکننده فعال و این چیزی است که از مجموعه تئاتر شهر میخواهند و قرار است فاز دوم و سومش هم اجرا شود؛ یعنی تهیکردن فضایی که افراد بهصورت فعال در حیاتش مداخله و مشارکت میکردند، به استفادهکنندههای منفعلی که صرفا برای بازدید از یک اثر هنری به آنجا میروند؛ بنابراین اصل داستان وقتی از حفاظت میراث هنری صحبت میکنیم، چیزی نیست جز ازبینبردن حیات قبلی و تهیکردن از مشارکتکنندگان فعال.
این جامعهشناس شهری درباره اینکه تلاش این عده برای حصارکشی به نتیجه میرسد؟ هم میگوید: اینکه به نتیجه برسد، خیلی بستگی دارد به توان دو طرف در منازعهای که شکل گرفته است. در یک طرف حکمرانی شهری داریم که بخشی از هنرمندان را به نفع خود بسیج کرده و یک طرف هم مردم بدون منابع و کموبیش فرودست است که آنجا را چه برای معاشرتهای متناوب و چه برای معیشت روزمرهشان مأمن خود کرده بودند. این روزها از تاریخ یکسالهای که گذشته، زور حکمرانی شهری میچربد؛ یعنی توانسته مقاومت جمعی و ائتلاف غیررسمی که بین طبقات فرودست و طبقات متوسط رو به پایین را شکسته، به نفع طرحهای آمرانهای که دارد، استفاده کند. این را که در این زمینه هم موفق خواهد شد، آینده جواب میدهد و هیچگونه پیشبینیای برایش نداریم.