نگاهی به وعدهها و سخنان الوانی که هرازگاهی از سوی برخی چهرههای سیاسی و مدیران اجرائی برای دعوت از ایرانیان مطرح میشود
چالشهای بازگشت به وطن
وعده بازگشت بدون ترس ایرانیان خارجنشین به ایران بخش مهمی از اخبار روزهای پایانی هفته را به خود اختصاص داد و مسئولان در ردههای مختلف از آغوش باز وطن بر روی خارجنشینان تا جایی سخن گفتند که حتی بازگشت خوانندگان لسآنجلسی را هم بلامانع دانستند.
وعده بازگشت بدون ترس ایرانیان خارجنشین به ایران بخش مهمی از اخبار روزهای پایانی هفته را به خود اختصاص داد و مسئولان در ردههای مختلف از آغوش باز وطن بر روی خارجنشینان تا جایی سخن گفتند که حتی بازگشت خوانندگان لسآنجلسی را هم بلامانع دانستند.
البته که هیچیک از مسئولان ادعا و سخنی به اشتباه بر زبان نیاوردهاند اما سخن تماموکمال بیان نشده است، زیرا در اصل ما قانون ممنوعالورودی نداریم و هر ایرانی که پاسپورت و مدارک شناسایی معتبر داشته باشد، میتواند وارد کشور شود اما مسئله در همان هنگام ورود است و تبعات قضائی، شاید تشکیل پرونده بابت زندگی و فعالیت خارج از کشور برای برخی از ایرانیان، این نگرانیها چنان فضا را مبهم کرده که اعتمادسازی در این مسیر آنطورکه باید، دورنمای مطلوبی ندارد. بهخصوص که ایران تابعیت مضاعف را نمیپذیرد و افراد دارای تابعیت مضاعف برای انجام امور اقتصادی و فرهنگی در مسیر کسب مجوزها به درهای بسته برخورد میکنند. حتی ورود بدون مشکل هم وعده جذابی برای امتحان شانس کار و سرمایهگذاری برای این افراد نیست.
تاجاییکه رئیس دستگاه قضا در دیداری که روز سهشنبه با وزیر امور خارجه و اعضای شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور داشت هم بر این فضای بیاعتمادی و ضرورت رفع آن تأکید کرد و گفت «خیلی از ایرانیان خارج از کشور تمایل به بازگشت دارند، اما اعتماد ندارند لذا باید سازوکارهایی تعبیه شود که این اعتماد متقابل در طرفین ماجرا ایجاد شود».
اما این دیوار بیاعتمادی که سالهاست میان ایران و برخی ایرانیان خارجنشین کشیده شده همانگونه که محسنیاژهای گفته با سخنگفتن فرو نخواهد ریخت، آنهم زمانی که هنوز دلهره ورود به ایران و برخورد با دوتابعیتیها هرازچندگاهی به رأس اخبار میآید.
مشکلاتی که حتی رئیس دستگاه قضا هم اذعان داشت با قانونگذاری و تکمیل «لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور» هم قابلرفع نیست و باید سازوکاری برای شورای عالی ایرانیان خارج از کشور تعبیه شود که اختیار رفع موانع ورود و زندگی فیالمثل یک استاد و متخصص در یک حوزه علمی که دوتابعیتی است؛ رفع شود و بتواند عضو هیئت علمی دانشگاه شود، امری که با قوانین فعلی امکانپذیر نیست. به گفته محسنیاژهای «شورایعالی ایرانیان خارج از کشور درصورت برخورداری از اختیارات با تعبیه سازوکارهایی میتواند بهصورت موردی در قبال این فردِ متخصص، اعمالنظر و تصمیم کند. یا اینکه ممکن است فردی نخواهد تابعیت و اقامتش را در یک کشور خارجی از دست دهد اما متمایل به تردد به کشور و صرف تخصص و سرمایهاش در ایران باشد، در اینگونه موارد نیز شورای عالی ایرانیان خارج از کشور میتواند بهصورت موردی اتخاذ تصمیم کند؛ علیایحال شورای عالی مزبور باید اختیاراتی داشته باشد که در قبال برخی امور و جزئیات و فروعاتِ مبتنی بر اقتضائات روز، اعمال نظر و تصمیم کند».
قرار است درها به روی ایرانیان باز شود
این سخنان و پیشنهادهای محسنیاژهای دیگر مسئولان را نیز به واکنش واداشته و عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران گفت: قرار است درها به روی ایرانیان باز شود تا میلیونها ایرانی با امنیت و بهراحتی وارد کشور شوند. ضرغامی اظهار کرد: متأسفانه به دلیل سوءتفاهم زیادی که در سالهای اخیر وجود داشته، آمدن ایرانیها به داخل با مشکلاتی همراه بوده است. ضرغامی معتقد است: باوجود اینکه سامانه خوبی برای این کار طراحی شده، ایرانیان خارج از کشور میتوانند به آن سامانه بروند و اعلام کنند و به ایران تشریف بیاورند، بااینحال بعضی سوءتفاهمات و رفتارهایی که میتواند خیلی موردی باشد، اعتماد را از ایرانیانی که حق دارند به وطن خود بیایند، سلب کرده است. او ادامه داد: متأسفانه هر وقت این بحث مطرح میشود، مثلا یک نفر مصاحبه میکند و میگوید خب میخواهید در را باز کنید، همه ایرانیان بیایند فلان هنرپیشه هم بیاید؟ اصلا موضوع را در پایینترین سطح مطرح میکنند. تصمیمات کلان کشور متأسفانه در گرو برخی برخوردهای موردی و مقطعی که اصلا محلی از اعراب ندارد، قرار میگیرد.
ضرغامی در پاسخ به بازگشت خواننده و بازیگرانی که در خارج زندگی میکنند، گفت: هیچی نمیشود؛ اصلا قرار نیست چیزی شود. قرار است درها به روی میلیونها ایرانی باز شود تا با امنیت و بهراحتی به داخل کشور بیایند. در کمیته گردشگری هم مصوبات خوبی داشتیم که انشاءالله بتوانیم به این حق و مطالبه همه ایرانیانی که در خارج از کشور هستند، پاسخ مثبت بدهیم و همچنین برای گردشگری کشورمان که باید رونق بگیرد، اقدام مؤثری کنیم.
طبق قانون با افراد برخورد میشود
محمدمهدی اسماعیلی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) نیز پس از جلسه هیئت وزیران در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسشی درباره بازگشت هنرمندانی مانند نصرالله معیننجفآبادی، گفت: «حضور ایشان در ایران هیچ مشکلی ندارد و طبق قوانین انجام میشود. هرکاری درباره هر فردی انجام شود، طبق قانون انجام میشود. اجازه فعالیت قدم بعدی است اما حضورشان در ایران هیچ مشکلی ندارد». سخنان وزیر ارشاد در تأکید بر عمل بر طبق قوانین کشور، این شائبه را برای برخی کارشناسان به وجود آورده است که سخن او در حقیقت همان برخورد قانونی به معنای در تنگنا قرارگرفتن برخی از چهرههای خارجنشین (حتی آنهایی که حاشیههای سیاسی هم نداشته و فقط کار هنری کردهاند) خواهد بود. بر همین اساس سناریوی برخورد قانونی با همه از منظر برخی از تحلیلگران نگرانی حاکم بر فضای بازگشت به وطن را تقویت خواهد کرد. زیرا فعلا خبری از تغییر قانون نیست و قانون فعلی شرایط زندگی و کار این افراد را تسهیل نخواهد کرد.
هرچند صحبت از تسهیل بازگشت هنرمندان بیش از یک دهه است مطرح شده و حتی پس از بازگشت حبیب محبیان، خواننده به دلیل عمل قلب فرزندش در ایران و نامهنگاری به رئیسجمهور وقت و صدور مجوز برای ماندن او در ایران، بسیاری امیدوار بودند که این راه برای هنرمندان پیش از انقلاب باز شود و حتی در همان زمان نیز به گزارش روزنامه آرمان «نصرالله معیننجفآبادی» خواننده سرشناس کشور معروف به «معین» و بیژن مرتضوی برای چند روز به ایران آمدند و معین یکی از کلیپهایش را در شمال فیلمبرداری کرد اما کسبوکار و زندگی در کشورهای اروپایی، عدم امکان فعالیتشان با شرایطی که پیش از انقلاب داشتند و همچنین برخی تنگناهای اجتماعی و سیاسی باعث شد که به غیر از حبیب، بقیه هنرمندان خیلی زود به کشورهایی که سالها در آن زندگی کردهاند، بازگردند. حتی چندی پیش یکی از خوانندگان ایرانی در صفحه اینستاگرام خود از امکان بازگشت و برپایی کنسرت سؤال کرده بود که این متن بازخورد بسیار در شبکههای اجتماعی داشت. بهویژه که در رابطه با بازگشت حبیب محبیان و عدم حمایتهای وعده دادهشده، سخنها گفته شد و سبب شد که نگاهها به وعده حمایتهای امروز آنطورکه باید تعدیل نشود. برای مثال محمد، فرزند مرحوم حبیب در گفتوگویی از شرایط بازگشت پدرش گفته بود: «آقای مشایی از طریق برخی واسطهها پیغام فرستاده بود که از حضور حبیب در ایران استقبال میکند و میتواند کمک کند که پدرم فعالیتهایش را از سر بگیرد. ایشان در آن دوره درصدد این بودند که به نوعی فضای کار پدرم را باز کنند». او حتی از نامهای سخن گفته که «زیر آن را شخص آقای احمدینژاد دستور داده که سریعتر در مورد اخذ مجوز فعالیتهای حبیب اقدام شود». اما درنهایت کار حبیب در ایران با اما و اگرهای زیادی همراه شد و امید به بازشدن مسیر فعالیت هنری و فرهنگی ایرانیان خارجنشین بسیار کمرنگ باقی ماند. سخنان دیروز وزرا در حاشیه دولت هم فعلا جنبه اجرائی نیافته است و نمیتوان درباره آن با قاطعیت حرفی زد.
در چند سال اخیر بهخصوص با آغاز به کار دولت سیزدهم بارها موضوع تسهیل ورود خارجنشینان برای جذب سرمایهگذاری مطرح شده که البته نه قدمی اجرائی و منتج به نتیجه برداشته شده و نه از فرایندی برای ایجاد اعتماد مطلوب که همه از آن سخن میگویند، خبری هست. ظاهرا وعدهها درحد سخنهایی زیبا باقی ماندهاند. برای نمونه سیدمجید حلاجزاده، رئیس مرکز خدمات مشاوره ایرانیان خارج از کشور در تیر 1400 گفت: «با هماهنگیهای انجامشده با مسئولان کشور همه هنرمندان، خوانندگان و ورزشکاران خارج از کشور از جمله بهروز وثوقی برای آمدن و ماندن در ایران هیچ مانعی ندارند و بستر بازگشت آنها مهیا شده است». یا رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی ضمن دعوت از هموطنان خارج از کشور برای سرمایهگذاری در ایران با ضمانت این صندوق، گفته بود: «بازگشت سرمایه و سود سرمایهگذاران خارجی توسط صندوق توسعه ملی تضمین خواهد شد».
در این میان بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که بازگشت سرمایههای فکری و متخصصان و شهروندان عادی به کشور نیاز به کاهش سختگیریها و سوءتفاهمها دارد. پیش از این کم نبودهاند مسئولان اجرائی کشور که وعده بازشدن درها را دادهاند و حتی با خواهش و دعوت از ایرانیان مهاجر، خواستار بازگشت آنها شدهاند. اما در عمل باوجود آنکه نمیتوان تبلیغات سوء و یکطرفه برخی رسانههای خارجنشین درباره ایران را نادیده گرفت اما در تحلیل روند کند بازگشت ایرانیان خارج از کشور، باید به برخی رفتارهای نسنجیده با این شهروندان نیز اشاره کرد. بنابراین در میان منفیسازی تبلیغات رسانههای خارجی و برخوردهای نسنجیده داخلی تا اینجای کار نهتنها خبری از بازگشت نیست که شاهد مهاجرت در میان گروههای مرجع زیادی هستیم.
حتی سخنان رئیسی در اولین نشست خبری خود که وعده داد «همه زمینهها را برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور فراهم میکنیم» هم نتوانست امید به بازگشت ایرانیان را تقویت کند. زیرا همین سخنان بارها به اشکال مختلف در دولت تکرار شد و حتی در ادامه تلاش مقامات مختلف در دولت ابراهیم رئیسی برای جلب ایرانیهای مقیم خارج از کشور، وزیر خارجه گفت وزارتخانهاش امنیت این افراد را «تضمین» میکند. حسین امیرعبداللهیان در باکو هم خطاب به ایرانیان مقیم خارج از کشور گفت: «هیچ ایرانیای ترس از بازگشت به ایران نداشته باشد و بداند که وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این مسئله را تضمین میکند». او با اشاره به سکونت نزدیک به پنجمیلیون ایرانی در خارج از کشور تأکید کرد: «ما در دولت سیزدهم به دنبال تصویب قانون جامع حمایت از ایرانیان در سراسر جهان هستیم». البته در دستگاه قضا هم بارها از امنیت بازگشت خارجنشینان صحبت شده و رئیس قوه قضائیه هم بهجز سخنان اخیرش بارها از جمله هجدهم مرداد سال 1400 با این سخن که «هیچ» تبعه ایرانی ممنوعالورود نیست، گفته بود: «اتفاقا اگر این افراد بیایند و در اینجا به مسائل آنها رسیدگی شود، به نفع آنهاست». بعد از همان سخنان رئیس قوه قضائیه و وزیر امور خارجه و تأکیدات دولت، مجلس همصدا با دولت و دستگاه قضا به دنبال قانونگذاری برای بازگشت خارجنشینان رفت. در همین رابطه فداحسین مالکی، عضو هیئترئیسه فراکسیون ایرانیان خارج از کشور، درباره ضرورت حمایت از ایرانیان خارج از کشور گفته بود: «این مسئله حلقه مفقوده بین دولتهای مختلف بوده است. ایرانیان خارج از کشور ظرفیتهای تجاری و اقتصادی دارند، آنها در مجامع مختلف خارجی میتوانند رایزنی کنند اما تاکنون از این ظرفیتها استفاده نشده است. مجلس از تهیه لایحه جامع حمایت از ایرانیان خارج از کشور که وزیر امور خارجه درباره آن در نشست شورای عالی ایرانیان صحبت کرده، استقبال میکند. رفع موانع قانونی و تسهیل رفتوآمد ایرانیان خارج از کشور به داخل امکانپذیر است. بسیاری از این گروه افراد که هموطن ما هستند، مشکلی برای رفتوآمد یا سرمایهگذاری در داخل ندارند اما موانعی وجود دارد که میتوان برداشت».
وقتی موانع قانونی رفع نشده و شرایط سرمایهگذاری و حمایت از سرمایهگذار خارجی هم به قول کارشناسان تا نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد، آیا میتوان در این همهمه تبلیغات منفی و سیاهسازیهای مختلف در برخی از رسانههای خارجی و همچنین برخوردهای ناتراز برخی جریانهای سیاسی و مسئولان اجرائی، با جملات و وعدههای کلامی در انتظار هممیهنانی در خارج از کشور بود که میتوانند به جنبههای مختلف توسعه ایران کمک کنند؟