|

محیط‌بان اهل آستارا 3 روز قبل از خودکشی: دیگر مرا نمی‌بینید

انتخابی تلخ در گودال دشوار زندگی

مسئولان سازمان محیط زیست درباره خودکشی محیط‌بانان به تناقض‌‎گویی افتاده‌‎اند. محیط‌‎بانی که به دلیل وضع بد مالی خودکشی کرد، از 12 روز قبل از مرگ، ترک کار کرده بود و به همکارانش گفته بود که دیگر مرا نمی‌‎بینید. او از دو ماه قبل درباره خودکشی حرف زده بود

یکشنبه‌شب حدود ساعت 9‌و‌نیم، در تاریکی و زیر نور کم‌ لپ‌تاپ سرگرم نوشتن مطلبی بودم که تلفنم زنگ خورد. یکی از کارکنان سازمان محیط زیست بود. قبل از اینکه جوابش را بدهم، صدای زنگ موبایل قطع شد. گوشی را که دست گرفتم، چشمم به پیغامش افتاد «امروز یک محیط‎بان در آستارا در منزل شخصی، خودش را حلق‌آویز کرده».

انتخابی تلخ در گودال دشوار زندگی

زینب رحیمی: یکشنبه‌شب حدود ساعت 9‌و‌نیم، در تاریکی و زیر نور کم‌ لپ‌تاپ سرگرم نوشتن مطلبی بودم که تلفنم زنگ خورد. یکی از کارکنان سازمان محیط زیست بود. قبل از اینکه جوابش را بدهم، صدای زنگ موبایل قطع شد. گوشی را که دست گرفتم، چشمم به پیغامش افتاد «امروز یک محیط‎بان در آستارا در منزل شخصی، خودش را حلق‌آویز کرده». این پیام به قدری شوک‌‎برانگیز بود که مطلبی را که می‎نوشتم، رها کردم. بلافاصله با چند نفر تماس گرفتم تا از درستی خبر مطمئن شوم. مدیر کل محیط زیست گیلان که خبر خودکشی و اسم محیط‎بان را تأیید کرد، فهمیدم متأسفانه ماجرا واقعیت دارد. من هم در توییتر و اینستاگرامم آن را منتشر کردم. چند لحظه بعد عکس محیط‎بان به دستم رسید. مرد جا‌افتاده‎ای بود، با چشمانی آرام و غمگین؛ مردی در آستانه 50‌‎سالگی دست به خودکشی زده بود. فهمیدم که «بهزاد شوکتی»، محیط‎بان آستارا، صبح روز یکشنبه (17 دی‎ماه 1402) بین ساعت 9‌و‌نیم تا 10 صبح، خود را در انباری خانه‎اش با طناب، دار زده و کشته است. با همه کسانی که حرف زدم، اتفاق نظر داشتند که وضع بد مالی و معیشتی و بدهی، دلیل خودکشی محیط‎بان بوده است. همین موضوع تلخی و سیاهی خبر مرگ این محیط‌بان را صدها برابر بیشتر می‎کند. خودکشی به دلیل بی‎ پولی و شرایط اقتصادی نابسامان تازگی ندارد. در روزهای ابتدایی همین ماه بود که چند کارگر پتروشیمی در ایلام به دلیل اخراج از کار، در کارخانه خود را دار زدند. یا شب گذشته دختر نوجوانی به نام یسنا بعد از نوشتن چند خط وصیت‎نامه خودکشی کرده است.

 

2 خودکشی در یک سال، در یک شهر

هرچند که من بعد از شنیدن خبر خودکشی محیط ‎بان شوکتی، بلافاصله یاد خبر مشابه پاییز سال قبل افتادم. آذرماه 1401 بود که محیط‎بان جوانی به نام «اسماعیل ضرابی» در آستارا، در پاسگاه محیط‎بانی خودش را حلق‎آویز کرد و کشت. تنهابودن اسماعیل در پاسگاه برخلاف قوانین محیط زیست بود؛ چون حضور انفرادی محیط‎بانان در پاسگاه قدغن است و حتما باید دست‌کم دو نفر باشند. شاید اگر اسماعیل آن روز تنها نبود،  حالا زنده بود.

دو همکار محیط‌‌بان در آستارا به فاصله حدودا یک سال دست به خودکشی زدند. اسماعیل مدتی بود که از افسردگی رنج می‎برد. شنیدم ترامادول هم مصرف می‎کرد. سنی نداشت. در موقع مرگ 36ساله و مجرد بود. سه، چهار سالی می‎شد که به‌عنوان محیط‎بان کارش را شروع کرده بود. شرایط و موقعیت بهزاد شوکتی و انگیزه خودکشی او فرق دارد. بهزاد 47‌ساله، متأهل و صاحب چهار فرزند است. هر چهار فرزندش پسرند. فرزند ارشد 24‌ساله است. کوچک‎ترین فرزند خانواده هم نوجوانی 11، 12‌ساله است. پسر دومش سرباز و پسر سوم نوجوانی محصل است. تردیدی نیست که محیط‎بان شوکتی به دلیل بدهی مالی اقدام به خودکشی کرد.

او چند طلبکار داشت. صبح روز حادثه طبلکارها برای چندمین بار به منزلش آمدند. از طرف آنها تحت فشار بود؛ اما پولی نداشت که بدهی‌اش را بپردازد. بهزاد داخل خانه مانده بود. لابد نمی‎خواست با طلبکارها روبه‎رو شود. همان طلبکارها با پسرش تماس گرفته بودند که «چرا پدرت از خانه بیرون نمی‎آید؟ فکر می‎کند تا کِی می‎تواند در خانه بماند؟ دیگر قرار نیست از خانه خارج شود؟». بهزاد همین تصمیم را داشت. اینکه هرگز از آن خانه خارج نشود. دیگر زنده نباشد و با پای خودش بیرون از خانه نرود. با طلبکارها مواجه نشود و حرف‎های درشت آنها را نشنود.

محیط‎بان غیبت کرده بود یا مرخصی گرفته بود؟

قرار بود ساعت 9 صبح همان روز به محل کارش برود. با همکارانش چنین قراری گذاشته بود. آنها به خاطر 12 روز غیبت از کار، نگران بهزاد بودند. چند باری با او تماس گرفته بودند. از او خواسته بودند که بر سر کارش برگردد؛ اما بهزاد در جواب گفته بود: دیگر مرا نمی‎بینید. با اینکه فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در مصاحبه با من گفت که محیط‎بان شوکتی از 20 روز قبلِ مرگش، در مرخصی بوده؛ اما تحقیق من نشان می‎دهد که او از 12 یا 15 روز قبل از خودکشی، ترک کار کرده بود؛ یعنی غیبت داشت. خبری از مرخصی نبود؛ بلکه او ناامیدانه دست از کار و شغلش شُسته بود؛ چون مطمئن شده بود که شغل محیط‎بانی با این درآمد ناچیز نه‌تنها مشکلات او را کم نمی‎کند؛ بلکه بار اضافی روی دوش اوست.

حقوق محیط‎بانی که خودکشی کرد،چقدر بود؟

از سرهنگ جمشید محبت‎خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست، پرسیدم که حقوق محیط‎بان «بهزاد شوکتی» چقدر بود؟ جواب داد: 16 میلیون تومان؛ اما پرس‌و‌جوی من این ادعا را تأیید نمی‎کند. 

به نظر می‎رسد که محیط‎بان شوکتی با 15 سال سابقه کار، حدود 10 تا 12 میلیون تومان حقوق می‎گرفته که حدود پنج تا شش میلیون تومان آن در ازای وامی که دریافت کرده بود، از حقوقش کسر می‎شد؛ بنابراین خالص حقوق او رقمی حدود پنج میلیون بوده است، حالا یک میلیون بیشتر یا کمتر.

سازمان محیط زیست رسانه را معاند می‌‌داند!

در بین این اظهارنظرهای نادرست مسئولان سازمان محیط زیست که بیشتر رنگ‌و‌بوی توجیه و شانه خالی‌کردن از مسئولیت دارد، اظهارات سلامی، رئیس محیط زیست آستارا که همکار نزدیک بهزاد شوکتی بوده، جالب توجه است. او کافی‌نبودن حقوق محیط‎بان شوکتی را شایعه‎سازی شبکه‎های خبری داخلی و خارجی معاند می‎داند. این قِسم برچسب‌زدن‎ها در میان برخی مدیران و سازمان‌ها از‌جمله سازمان محیط زیست تازگی ندارد. هر بار در برابر پرسش و انتقاد که تکلیف رسانه و خبرنگار است، از تعبیر «معاند» و «دشمن» استفاده می‌‌کنند که نوعی فرار رو به جلوست. به جای اینکه دست‌کم در چنین شرایطی که فقر باعث خودکشی و مرگ یک محیط‎بان شده، به دنبال افزایش حقوق و مزایای محیط‎بانان باشند، سعی دارند با اتهام‎زنی، هر‌چه سریع‎تر این موضوع را در فضای رسانه‎ای خاموش کنند.

مغلطه فرمانده یگان محیط زیست و رئیس محیط زیست آستارا

رئیس محیط زیست آستارا که تماس‎‎های تلفنی من را بی‎پاسخ گذاشت، در ادعایی شگفت‎آور در روز دوشنبه 18 دی‎ماه در جمع خبرنگاران گفته که «علت خودکشی محیط‎بان به دلایل شخصی بوده و ارتباطی به بحث معیشتی و حقوق محیط‎بانی ندارد». همین حرف را فرمانده یگان محیط زیست هم تکرار و بیان کرده که «محیط‌بان شوکتی در کنار شغل محیط‌بانی، یک شغل آزاد را هم دنبال می‌کرده و به‌تازگی در آن شغل دچار بدبیاری شده بود و خودکشی او ربطی به مشکلات شغل محیط‌بانی نداشته است». سؤال مهم این است که اگر حقوق محیط‎بان کافی بود، چرا به شغل دوم روی آورده بود؟ لابد برای سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت، سراغ شغل دوم نرفته بود؛ بلکه نیاز مالی و دستمزد و مزایای ناچیز او در شعل محیط‎بانی مجبورش کرده بود که علاوه بر کار سخت و طاقت‎فرسای محیط‎بانی و شیفت‎های شبانه‎روزی، برای گذران امور خانواده به فکر شغل دوم باشد.  افزون بر اینها رئیس محیط زیست آستارا، ادعا کرده که محیط‎بان شوکتی در شیفت استراحت، خودش را کشته؛ درحالی‌که شوکتی بیش از 10 روز در غیبت کاری بوده، نه در مرخصی و نه شیفت استراحت. هر‌چند اگر محیط‎بانان فریادرسی داشته باشند، راستی‎آزمایی سخنان مسئولان محیط زیست کار اصلا دشواری نیست؛ به شرط اینکه این موارد برای سازمان‎های نظارتی از‌جمله سازمان بازرسی و برای مجلس اهمیت داشته باشد. بررسی‎ها نشان می‌‌دهد که محیط‎بان بهزاد شوکتی یک محیط‎بان پاکدست و سالم بود و حدود یک سال قبل برای اولین بار از سر اجبار به خرید و فروش برنج روی‎ آورده بود؛ اما احتمالا به دلیل نوسان بازار در این کار شکست خورده و بدهکار شده بود. مبلغ بدهی دقیقا روشن نیست. بنا بر ادعای فرمانده یگان محیط زیست، شوکتی بین سه تا چهار میلیارد تومان بدهی داشته؛ اما در درستی این عدد تردید جدی وارد است و شنیده‌‌ها حکایت از آن دارد که حداکثر بدهی حدود یک میلیارد تومان بوده است.

20 هزار تومان پول برگشت به خانه را نداشت

اما بدون‌شک بهزاد شوکتی درگیر مشکل مالی شدیدی بود. یکی از همکارانش می‎گوید: «او همیشه شرمنده زن و بچه‎‌اش می‎شد. با چشم خودم دیده بودم، بارها شده بود که پسر کوچکش زنگ می‎زد و درخواست خرید و تأمین چیزی را می‎کرد، شاید یک خوراکی، لوازم‌التحریر یا اسباب‎بازی؛ اما بهزاد با خجالت می‎گفت: پسرم! الان دستم خالی است. به محض اینکه پول دستم بیاید، برایت می‎خرم. هر بار شرمنده پسرش می‎شد. چند باری شده بود که 20 هزار تومان کرایه برگشت به خانه را نداشت و مجبور شده بود از دیگران قرض بگیرد. باوجوداین بهزاد اهل گرفتن رشوه و زد‌و‌بند و زیر پا گذاشتن قانون نبود. آدم سالم و مظلومی بود و آزارش به کسی نمی‎رسید». بعد از انتشار خبر خودکشی محیط‎بان شوکتی یکی از محیط‎بانان پیغام ترسناکی برایم گذاشته «من هم به خودکشی فکر می‎کنم. وقتی پول ندارم نان شبم را تهیه کنم، چرا زنده بمانم؟ پول ندارم نان خالی بخرم، چه برسد به گوشت و مرغ. زن و بچه دارم. مانده‌ام چه کار کنم؟ بارها تا مرز خودکشی رفتم و برگشتم».

خودکشی دیگری در راه است؟

واضح است که خودکشی محیط‎بان بهزاد شوکتی روی روحیه بقیه محیط‌بانان به‌ویژه آنهایی که در آستارا با او همکار بودند، اثر منفی شدیدی گذاشته. بعد از این اتفاق با تعدادی از محیط‎بانان در چند استان صحبت کردم. یکی‌ از آنان می‎گوید: «اگر حقوق محیط‎بانان بیشتر نشود، این اتفاق برای نفرات دیگر هم می‎افتد. شوکتی هم اگر حقوق و مزایای خوبی داشت، هیچ وقت دست به خودکشی نمی‎زد».

آیتم نوار مرزی را سازمان محیط زیست حذف کرد

یکی از محیط‌بانان که تمایل نداشت نامش فاش شود، می‎گوید: «کاش مسئولان به داد محیط‎بانان برسند. بدهی بعضی محیط‎بانان در حد 200، 300 میلیون تومان است. نباید اجازه دهند که یک انسان به خاطر بدهی خودکشی کند. این وضع مالی باعث شده که محیط‎بان مجبور شود که یا احتمالا رشوه بگیرد یا خودکشی کند. به‌ظاهر هر سال 20 درصد افزایش حقوق داریم؛ اما 10 درصد هم نداریم. سالانه بین 200 تا 400 هزار تومان به حقوق ما اضافه می‎شود. از این مقدار کم هم هر بار به بهانه‎ای کسر می‎شود. مثلا قبلا محیط‎بانانی که در نوار مرزی کار می‎کردند، چند صد هزار تومان اضافه می‎گرفتند؛ ولی سازمان همین آیتم را هم حذف کرد. وقتی مشکلات محیط‌‌بان روی هم انباشته می‎شود، نتیجه‎اش همین است که می‎بینید».

بهزاد از 2 ماه قبل به فکر خودکشی بوده؟

از کسی شنیدم که می‎گفت: بهزاد شوکتی حدود یکی، دو ماه قبل مجبور شده بود برای هزینه ازدواج پسرش 130 میلیون تومان نزول کند. همان موقع هم به یکی از نزدیکانش گفته بود، به قدری تحت فشارم که دوست دارم خودم را بکشم. سه روز قبل از مرگش هم به یکی از دوستانش گفته بود که دیگر مرا نمی‎بینید. اطلاع دارم که در چند ماه گذشته تعدادی از محیط‎بانان برای دریافت حقوق و مزایای بحق خود از‌جمله مبلغ اضافه‎کاری، از سازمان محیط زیست شکایت کرده‎اند؛ اما همین افراد از سوی برخی تهدید به اخراج می‎شوند.