چالشهای یک استخدام آنلاین
بنده که این مطلب را مینویسم، از لیسانس تا دکترای رشته علوم ارتباطات را در دانشگاههای معتبر خواندهام و در کنار آن به تحصیل در رشته مهندسی زمینشناسی در مقطع کارشناسی ارشد و نیز دیپلم حسابداری اقدام کردهام؛ فعالیت علمی و اجرائی درخور توجهی هم در نهادهای گوناگون خصوصی و دولتی داشتهام. جمله موارد بیان شد که خدای ناکرده نگوییم بدون رزومه و بدون تجربه، نوشتهای حاضر شده است.
سینا تفنگچی: بنده که این مطلب را مینویسم، از لیسانس تا دکترای رشته علوم ارتباطات را در دانشگاههای معتبر خواندهام و در کنار آن به تحصیل در رشته مهندسی زمینشناسی در مقطع کارشناسی ارشد و نیز دیپلم حسابداری اقدام کردهام؛ فعالیت علمی و اجرائی درخور توجهی هم در نهادهای گوناگون خصوصی و دولتی داشتهام. جمله موارد بیان شد که خدای ناکرده نگوییم بدون رزومه و بدون تجربه، نوشتهای حاضر شده است. فارغ از بحث نیاز به داشتن شغل، بیش از سه سال است که در دو سامانه مشهور کاریابی آنلاین یعنی جابویژن و جابینجا مشغول یافتن شغل هستم؛ فرایند را هم به صورت رزومه واقعی خودم و نیز یک رزومه برای انسان دارای تجربه اندک و با مدرک تحصیلی پایینتر در سایتهای یادشده پیگیری کردهام. مجموع نتایج مبتنی بر رزومههای ارسالی و مشاهده درخواستها و نیز مواردی که بنده را به مصاحبه دعوت کرده یا نکردهاند، به این شرح است: سازمانها هنوز فهم کاملی از نیازشان برای یک رده شغلی ندارند؛ مینویسند مدیر یا مسئول روابطعمومی ولی کارشان اغلب با یک کارشناس هم راه میافتد. مینویسند مدیر ولی حقوق پیشنهادیشان مناسب کارشناس است. مینویسند مدیر ولی اختیارات و کار تعریفشده برای یک کارشناس است. سازمانها بهدرستی نمیدانند که شرح یک شغل چیست؛ به طور مثال برای انتخاب مدیر یا کارشناس روابطعمومی میگویند که نیازشان به آگاهی فرد به آفیس (ورد، اکسل و پاورپوینت) است؛ اما تماس میگیرند و میگویند تدوین حرفهای و فیلمبرداری و شبکه اجتماعی میخواهند. سازمانها متأسفانه با ناآگاهی از ظرفیتهای فردی یا شرح مطلوب شغل، به دنبال افرادی میگردند که با حداقل حقوق، حداکثر کارهایی را که اغلب بیش از یک نفر باید انجام دهد، میخواهند به فرد بسپارند؛ براساساین با شرح شغلهایی عجیب که مشخص است با جستوجوی چند مطلب گوگل حاصل شده، بهطور مثال بیش از 15 وظیفه در حوزههای گوناگون را برای یک شغل نوشتهاند. سازمانها، افراد حرفهای نمیخواهند؛ بسیاری از مواردی که رزومه بنده رد شده، نوشتهاند فراتر از حد انتظار و میتوان گفت سازمانها هنوز نمیدانند چه باید بخواهند، اغلب نوشتهاند رزومهای بالاتر از شما یافت شده! که امری است کمیاب ولی حاضر نمیشوند حتی یک بار ببینند یا دعوت کنند و... . این مهم سبب میشود تا هر چند ماه یک بار همانجا که رزومه را سریعا رد میکنند، مجددا اعلام نیاز همان شغل را داشته باشند و این نشانگر آن است که سازمان نتوانسته فرد مناسب را یافته و کماکان مسیر ناصحیح خود را میخواهد بپیماید. اصرار بر رد یک رزومه چالش دیگری است که پیرو مورد قبلی میآید؛ سازمانهای زیادی هستند که پس از چند بار از اعلام نیاز خود، کماکان یک رزومه را رد میکنند و نمیخواهند فردی را که پیگیر بوده، حتی ملاقات کنند یا مورد آزمون قرار دهند، شاید آن فرد توانست کنش مطلوبی داشته باشد. سایتهای کاریابی نیز کنشگران مطلوبی نیستند، آنها گزینههای عجیبوغریب زیادی را به کاربر پیشنهاد میدهند، برای مثال بنده سطح زبان خارجی خود را ضعیف اعلام کردم ولی در مشاغل پیشنهادی برای بنده گزینه مدرس آیلتس را به نمایش گذاشت؛ هرچند که مقبول است و به هرحال از a تا z را دانشآموز میتواند از فردی که زبان خارجیاش ضعیف است بیاموزد. سایتهای کاریابی، سازمانها را مؤاخذه نمیکنند که چرا در طول یک سال بیش از چهار بار برای یک موقعیت شغلی درخواست میدهی و چرا یک بار، سنجش مطلوبی نمیکنی تا فرد مناسبتری را بیابی! آنها نیز از این فرصت برای کسب درآمد بیشتر استفاده میکنند.
سایتهای کاریابی، سازمانها را موظف به افشای اطلاعات کامل نمیکنند. اغلب نوشتهاند «یک سازمان معتبر» که نمیتواند مؤلفه مطلوبی برای فرد جویای کار باشد. شاید بنده به صورت تعمدی نخواهم با فلان شرکت کار کنم! چرا برای آنجا رزومه بدهم؟ همچنین حقوق مشخصی را تعیین نمیکنند و این اغلب موجب ضرر فرد متقاضی میشود. سازمانی در جاده مخصوص تماس گرفته بود و دعوت به مصاحبه کرد، حقوق را پرسش کردم و گفتند حالا یک مبلغی میدهند دیگر! گفتم هزینه رفتوآمد فقط برای مصاحبهای که مشخص نیست قبول میشود یا رد، درخور توجه است! اگر بیایم و بگویید حقوق وزارت کاری، به طور قطع قبول نمیکنم؛ اما میگفتند که محرمانه است. سازمانها هنوز نیاموختهاند که دیگر تنها مؤلفه برای جذب نیرو، ارائه حقوق نیست و امکانات رفاهی و انسانی نیز تأثیرگذار است تا فرد به آن سازمان گرایش پیدا کند. این چالشی است که سبب میشود در جذب جوانان نتوانند مفید عمل کنند. افرادی که در سازمانها آگهی میدهند، هنوز تصور میکنند که مدیرعامل، فردی است که دیگر نیاز به کسب دانش نداشته و نباید مورد انتقاد قرار گیرد؛ براساساین وقتی به دنبال کارشناس آموزش هستند، میگویند که برای تمام سطوح برنامه میخواهند، بهجز مدیرعامل و صریح میگویند که آن فرد ناراحت میشود اگر برایش دورهای تعریف شود! معمولا در این سازمانها چالشهایی نظیر ارائه خبرهای تملقآمیز و درج عبارتهای دکتر و مهندس و خطابکردن با واژه «ایشان» هم جزء دستورالعملهای نانوشته سازمانی است که انتظار دارند افراد رعایت کرده و چنانچه انجام ندهند، مورد غضب قرار میگیرند. به هر حال موارد بسیار است. امروزه کمتر افراد نیازمند شغلی را شاهد هستیم و با توجه به علاقه جوانان به فریلنسری و کارهای آزاد، این سازمانها هستند که باید خودشان را بهروزرسانی کرده و نگاه سنتی خود را تصحیح کنند.