گزارشی از روزهای سرگردانی و برگزارنشدن مجمع انتخاباتی
قصه هزار و یک شب فدراسیون سوارکاری
قصه هزارویک شب فدراسیون سوارکاری با بیم و امیدها و روایتهای جذاب و هیجانانگیز داستانی به نیمه خود رسیده است. به عبارتی حدود دو هفته دیگر به شب پانصدم قصه میرسد. آخرین بخش قصه این است که چهارشنبه هفته گذشته اطلاعیهای روی سایت فدراسیون قرار گرفت که با موافقت وزارت ورزش مجمع انتخاباتی روز 14 اسفند برگزار میشود.
قصه هزارویک شب فدراسیون سوارکاری با بیم و امیدها و روایتهای جذاب و هیجانانگیز داستانی به نیمه خود رسیده است. به عبارتی حدود دو هفته دیگر به شب پانصدم قصه میرسد. آخرین بخش قصه این است که چهارشنبه هفته گذشته اطلاعیهای روی سایت فدراسیون قرار گرفت که با موافقت وزارت ورزش مجمع انتخاباتی روز 14 اسفند برگزار میشود. این خبر با فاصله چند ساعت از روی سایت برداشته شد، اما تصویر آن میان اهالی ورزش سوارکاری با سرعت هرچه تمامتر دست به دست شد. متعاقبا تصویری از نامه مدیر کل امور مشترک فدراسیونها خطاب به دبیر مجمع فدراسیون سوارکاری با همان تاریخ منتشر شد که در آن خواسته شده «ضمن برگزاری جلسه هیئترئیسه فدراسیون، تاریخ، محل و دستور جلسه مجمع عمومی انتخاباتی فدراسیون تعیین شود». پرسش جامعه سوارکاری و مخاطبان قصه در شب 465 این بود که چگونه جلسه هیئترئیسه در همان روز مکاتبه وزارت ورزش برگزار شده و محل و زمان برگزاری مجمع به تصویب رسیده است؟! قصه هزارویک شب فدراسیون سوارکاری از 21 خرداد 1401 آغاز شد، جایی که مسعود خلیلی با کسب 45 رأی از 47 رأی برنده انتخابات شد، اما وزارت ورزش آن را به رسمیت نشناخت و نمایندهای به این مجمع نفرستاد. چنین بود که دو کاندیدای دیگر در مجمع حاضر نشدند و به قاضی شکایت بردند. در نهایت رأی به ابطال انتخابات داده شد و این زمانی بود که فرصت ثبتنام از داوطلبان به پایان رسیده بود و فرصتی برای ثبتنام احتمالی مجدد برنده آن انتخابات باطلشده وجود نداشت. قصه به 23 شهریور 1401 رسید و محمود حیدری سرپرست جدید فدراسیون سوارکاری شد. او در حکم خود که توسط وزیر وقت ورزش و جوانان امضا شده بود، مأموریت داشت تا «در اسرع وقت» مجمع انتخاباتی برگزار کند. از آن اسرع وقت اما، حدود یک سال و چهار ماه میگذرد و انتخاباتی برگزار نشده است.
ماجراهای فدراسیون سوارکاری اتفاق مهمی را هم در 16 آذر 1401به خود دید. سجادی این بار برای همکارش در فدراسیون سوارکاری حکم سرپرستی دیگری به نام زندی نوشت که در آن اشارهای به ضرورت و اهمیت برگزاری مجمع انتخاباتی نشده بود. سرپرست جدید از همکاران وزارتی وزیر و مورد حمایتش بود. سرپرست وقت سودای ریاست به سرش زده بود و ظاهرا سجادی خیلی تلاش کرد تا گزینه مورد حمایت خود را به ریاست فدراسیون برساند، اما فدراسیون سنگین سوارکاری چون کاتالیزور و شتابدهندهای عمل کرد و علیه تصمیم سجادی جبهه گرفت. چنانکه در راهروها، کمیسیون فرهنگی و دفاتر نمایندگان یکی از نکات مورد اعتراض به سجادی، همین فدراسیون سوارکاری بود. از جمله به گفته جلال محمودزاده نماینده مهاباد، «نگرانی برخی فعالان و جامعه سوارکاری آنجاست که وزیر ورزش و جوانان به جای بیطرفی، متأسفانه جانب حمایت از سرپرست علاقهمند به ریاستِ فدراسیون و همکار خود را گرفته است؛ چنانکه از یک مسابقه سوارکاری دیدن کرده و آن را به قول نسل امروز «تا حد لالیگا» بزرگ جلوه داده است. مایه شگفتی است که یک وزیر تا سطح تبلیغات برای کاندیدای فدراسیون، سطح خود را پایین بیاورد و با این رفتارها خود را برای سؤال و استیضاح سیبل کند!». زندی که سرپرستیاش حدود یک سال طول کشید، تخصصی در ورزش سوارکاری نداشت؛ از این رو یک سال حضور او به عنوان غریبه غیرمتخصص در فدراسیون سوارکاری با انتقادهای جدی برخی اهالی این ورزش مواجه شد. رفتارهای غیرتخصصی و غیرحرفهای او به شدت با گلایه برخی فعالان سوارکاری همراه شده بود. انتقادات به رفتار سرپرست وقت زیادتر هم شد به ویژه اینکه در آن برهه همفکرانش تلاش کردند شکست در بازیهای آسیایی هانگژو را به عنوان موفقیت به مردم گزارش کنند. حدود 40 نفر از فعالان ورزش سوارکاری به مجلس شکایت بردند که فدراسیون سوارکاری از مسیر خود خارج شده است. این نامه میان نمایندگان دست به دست میشد و صدایش به رسانهها رسید. همزمان ماجرای پرداختنشدن هزینه جاری دفتر اجارهای فدراسیون، به شدت انتقادها از او افزود و آنگاه انتقادها به عملکرد معاونت فنی فدراسیون، کار را به تجمع با اسب در مقابل وزارت ورزش کشاند. این تجمع از قصه هزارویک شب به 23 شهریور سال جاری برمیگردد. ماجرای یکساله سرپرستی اخیر از آن بخشهای قصه هزارویک شب است که در فدراسیون سوارکاری ماندگار خواهد بود. برخی رؤسای استانها در این مدت تغییر کردند تا به روایتی، هماهنگی بیشتر برای مجمع انتخاباتی باشد. کمیسیونهای انتخاباتی که تکلیف حدود 12 رأی مجمع را مشخص میکنند، پیش از اتمام زمان قانونی آن تغییر یافت و همین، خشم منتقدان سرپرست وقت را به دنبال داشت. شکایتها به دستگاه قضائی و وزارتخانه رفت که دیگر نیازی به انتخابات نیست و با همین رویه، تکلیف مدیر آتی فدراسیون از هماکنون روشن است. ادامه فرایند و برنامهریزی سرپرست علاقهمند به ریاست فدراسیون سوارکاری، با وزیر جدید مواجه شد. اعتراض به چرایی برگزارنشدن انتخابات فدراسیون سوارکاری به گوش وزیر جدید رسید و در این مدت صدای رسانهها، نمایندگان مجلس و بخشی از منتقدان ورزش سوارکاری بلند بود. ازجمله در آستانه برگزاری مجمع انتخاباتی در هفتم شهریور سال جاری که برنده آن تقریبا مشخص شده بود، 10 نفر از نمایندگان مجلس در نامهای به وزیر (هاشمی) خواستار «پایاندادن به رویه مهندسی انتخابات فدراسیون سوارکاری» شدند. در بخشنامه نمایندگان آمده بود: «تغییر غیرقانونی کمیسیونهای قانونی، تغییر غیرمتعارف حدود 10 رئیس هیئت استانی که بعضا موضوع آنها به دستگاه قضائی رسیده و ادامه حیرتآور سرپرستی فعلی (تا زمان امضای این نامه ادامه دارد) که زمان قانونی ششماهه آن در نیمه خرداد به پایان رسیده، تنها بخشی از این تخلفات است». بعد از این نامه مجمع انتخاباتی کنسل شد، اما کمیسیونهای انتخاباتی در جای خود باقی است و سرپرستی فدراسیون نیز تا هفتم آذر به کار خود پایان داد. به این ترتیب سرپرست سوم با حکم وزیر ورزش و جوانان به فدراسیون سوارکاری آمد. هاشمی در حکم خود، برگزاری مجمع انتخاباتی را بدون حضور سرپرست به عنوان داوطلب فدراسیون سوارکاری مورد تأکید قرار داده؛ انتخاباتی که تاکنون عملی نشده است. وزیر ورزش پیش از این و در سخنرانی اولیه جمع همکارانش که بخشی از آن توسط معاونت حوزه جوانان توییت شد، همکاران وزارتی را از مدیریت فدراسیونها برحذر داشت. به گزارش تسنیم و به نقل از توییتهای یامینپور، وزیر ورزش «اعلام کرد برای جلوگیری از فساد، کارکنان وزارتخانه نباید در فدراسیونها مسئولیت داشته باشند» با این حال به نظر میرسد یکی از کارکنان وزارش ورزش که یک سال سرپرستی فدراسیون را برعهده داشته، همچنان چشم به ریاست فدراسیون دوخته است. به قرار برخی بازماندگان و افراد نزدیک حمید سجادی در وزارت ورزش بیمیل نیستند که همکار خود را در رأس این فدراسیون ببینند. اما حضور او هم طبق سخنان وزیر ورزش و جوانان و هم بر اساس سند تحول دولت مردمی رئیسجمهور فعلی غیرقانونی است. در این سند در مبحث هفتم که مربوط به ورزش است زیر عنوان «مدیریت تعارض منافع و افزایش شفافیت در ورزش» در صفحه ۱۷۱ به صورت آشکار و شفاف از «رفع تعارض منافع در شئون مختلف اداره ورزش و منع عضویت کارکنان وزارت ورزش و جوانان در اداره امور هیئتها، فدراسیونها، کمیتههای ملی المپیک و پارالمپیک و صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان ورزشی» سخن به میان آمده است که باید وزارت ورزش و جوانان ناظر آن باشد. میرفت که آخر قصه هزارویک شب فدراسیون سوارکاری به ثبتنام مجدد از کاندیداها بدون حضور کارکنان وزارت ورزش امیدی در جامعه سرخورده و ناامید سوارکاری ایجاد کند که با انتشار خبر برگزاری مجمع انتخاباتی و متعاقبا حذف آن از سایت فدراسیون سوارکاری، سؤالها و تردیدهای دیگری ایجاد شده است. کیومرث هاشمی که تجربه و دانش را در وزارت ورزش به هم آمیخته است، بعید است از فعالیتهای برخی علاقهمندان وزیر سابق مطلع نباشد که مشتاقاند فردی نامتخصص را به ریاست فدراسیونی تخصصی بنشانند. اکنون بخش زیادی از جامعه سوارکاری با ناامیدی، بیتفاوتی، سرخوردگی و سرگردانی مواجه هستند و سرمایههای مادی و مهمتر از آن سرمایه اجتماعی فدراسیون در معرض تهدید جدی قرار دارد. بدون تغییر آن بازماندگان و نیز برگزاری مجمع انتخاباتی سالم و بدون مسئله، این پتانسیل وجود دارد که دیگر بار رأی قضائی تکلیف قصه هزارویک شب سوارکاری را روشن کند!