معناهای آرای ظاهرا بیثمر
هنوز آمار دقیق و رسمی رأیدهندگان و غایبان سر صندوقها اعلام نشده است، اما با هر تقریبی میتوان حدس زد که حدود 60 درصد از واجدین شرایط رأی ندادند. این دومین بار است که تعداد شرکتکنندگان کمتر از نیمی از واجدین است و اکثریت با کسانی است که به دلایل مختلف رأی ندادهاند.
هنوز آمار دقیق و رسمی رأیدهندگان و غایبان سر صندوقها اعلام نشده است، اما با هر تقریبی میتوان حدس زد که حدود 60 درصد از واجدین شرایط رأی ندادند. این دومین بار است که تعداد شرکتکنندگان کمتر از نیمی از واجدین است و اکثریت با کسانی است که به دلایل مختلف رأی ندادهاند.
از سوی دیگر گروههای سیاسی از جمله جبهه اصلاحطلبان نیز از معرفی و ارائه لیست در انتخابات خودداری و برخی چهرههای سیاسی هم اعلام کردند که رأی نخواهند داد. رأیدادن چهرههای مشهور سیاسی معمولا خبری میشود و رأیندادنشان پنهان میماند اما این بار رأیندادن سید محمد خاتمی به مثابه رویدادی نمادین خبرساز شده است. او در همه دورههای پیش، حتی در دورههایی که بیشتر اصلاحطلبان به رأیدادن مایل نبودند، رأی داده بود. خاتمی معمولا بدون اسیرشدن در جو سیاسی روز و احتمالا با مشورت با گروههایی از نزدیکانش تصمیم میگیرد، تصمیمهایی که گاهی در میان هواداران حال و پیشینش و اغلب میان مخالفان همیشگیاش واکنشبرانگیز است. رأیندادن چهرههایی مثل خاتمی رویدادی مهم است که باید در مورد تأثیر سیاسی این اتفاق سخن گفت.
با این حال آیا همه شرکتکنندگان در رأیگیری از وضعیت رضایت دارند؟ برخی از رأیدهندگان که پیشتر اعلام کردهاند رأیشان از سر انتقاد است اما افزون بر آنان کیفیت آرای بسیاری دیگر نیز معنای نقد و رویکرد انتقادی دارد. افزون بر کاهش تعداد شرکتکنندگان در رأیگیری، کیفیت و تحلیل آرای صندوقها نیز اهمیت دارد و پیامهایی را آشکار میکند. با توجه به آمارهای غیررسمی (تاکنون اعلامشده) که رأیدهندگان این دوره نزدیک به دوره پیش است، به نظر میرسد:
1. کاهش آرای منتخبان نشان از بیاعتباری و کماعتباری بازیگران حاضر در میدان سیاست رسمی دارد. در دوره پیش نیز اگرچه کمتر از نیمی از ایرانیان رأی دادند اما میزان آرای منتخبان در برخی از شهرها بیش از دو برابر (و گاهی بیشتر) منتخبان این دوره است.
2. افزایش آرای باطله در تهران و دیگر شهرها نشان میدهد که بخش بزرگی از رأیدهندگان نیز از منتقدان وضعیت موجود هستند و نمایندگان خود را در میان تأیید شدگان شورای نگهبان نیافتهاند.
3. در بیشتر شهرها آرای منتخبان کاهش چشمگیر داشته اما در برخی از شهرها یا کاهش اندک است و یا حدود همان دوره قبلی است و در چند شهر انگشتشمار با افزایش روبهرو هستیم. در بیشتر شهرهایی که آرا افزایش پیدا کرده منجر به تغییر منتخب شده است.
4. بیشترین افزایش آرا در استان کهگیلویه و بویراحمد رخ داده است؛ در گچساران از بیش از 38 هزار رأی به 66 هزار رأی انجامیده است. در کهگیلویه از بیش از 75 هزار به بیش از 118 هزار رأی افزایش یافته و در بویراحمد از بیش از 66 هزار به بیش از 190 هزار رأی افزایش داشته است. این افزایش استثنایی نسبت به دیگر مناطق کشور قابل تأمل و مطالعه است اما دستکم در گچساران این افزایش را میتوان نوعی واکنش به حذف منتخب دوره پیشین این شهر در مجلس دانست که این بار با رأی بیشتری او را برگزیدهاند.
مجموعه این تحولات، تأمل در نتایج آرای شهرهای مختلف و بررسی تطبیقی آنها معناهای پنهان دیگری را آشکار خواهد کرد اما با مروری سردستی میتوان نتیجه گرفت که حتی کسانی که در رأیگیری شرکت میکنند، میتوانند منتقد وضع موجود باشند و به طرق مختلف از جمله رأی باطله، رأی به افراد غیرسیاسی، رأی به تغییر افراد مشهور به تندروی و کاهش شدید رأی آنان نارضایتی خود را نشان دهند.