کمونیسم از نوع سرمایهداری
مردم ویتنام تقریبا هر گوشتی را میخورند؛ دریایی، قورباغه، سگ، گربه، خوک، جیرجیرک، انواع حشرات و حتی موش...؛ اما در شهر «هوئه» که بوداییترین شهر ویتنام است، گیاهخواری و حضور رستورانهای مخصوص گیاهخواران، خیلی چشمگیرتر است و احتمالا به غلبه تاریخی فرهنگ بودایی بر این شهر برمیگردد.
علی مرسلی
مردم ویتنام تقریبا هر گوشتی را میخورند؛ دریایی، قورباغه، سگ، گربه، خوک، جیرجیرک، انواع حشرات و حتی موش...؛ اما در شهر «هوئه» که بوداییترین شهر ویتنام است، گیاهخواری و حضور رستورانهای مخصوص گیاهخواران، خیلی چشمگیرتر است و احتمالا به غلبه تاریخی فرهنگ بودایی بر این شهر برمیگردد. «هوئه»، پایتخت دوران پادشاهی ویتنام قبل از شروع استعمار فرانسه است. در قسمت تاریخی شهر کاخها و بقایای شهر قدیم هوئه را که به سبک شهرهای ممنوعه امپراتوران چین است، بازدید میکنیم.
در هوئه آداب غذایی در مقایسه با شمال و جنوب ویتنام خیلی رسمیتر است. بااینهمه به لطف استقبال توریستها، در خیابانهای هوئه دیدن قورباغههایی که در بساط دستفروشها به سیخ کشیده شدهاند تا باربیکیو شوند، عجیب نیست. تیک نات هان (Thích Nht Hnh) راهب و نویسنده بودایی در هوئه متولد شده و درگذشته است. کتابهای زیادی از او در ژانر عامهپسند به فارسی ترجمه شده است؛ از جمله نیلوفر و مرداب، نامه عاشقانه به زمین، صلح با خویشتن و... .
منشأ غذای محبوب ویتنامی خود من، فو بون بو
(Bún bò Hu) هم هوئه است. تقریبا هر روز برای صبحانه این مدل خاص از« فو» را در تمام طول سفر میخوردم؛ ولی ماجراجویی در تغذیه را به خوردن گوشت گربه در ویتنام بسط ندادم! در زمان سفر من (۲۰۲۳ مارس) متوسط عمر یک ویتنامی با وجود این تغذیه متنوع غیرمعمول (از منظر ما) از ما ایرانیها اندکی بهتر بود؛ درحالیکه درآمد ویتنامیها اندکی از ایرانیها کمتر بود. احتمالا ایرانیها در زمانهای باستان بیشتر گیاهخوار بودهاند. برخلاف ما اهالی خاورمیانه و هندوستان، ویتنامیها استدلالهای بهمراتب سرراستتری برای انتخاب خوردنیها دارند. به عقیده ویتنامیها بیشتر گوشتها ازجمله قورباغه و گربه طعم مرغ میدهند؛ پس هر گوشتی که طعم مرغ بدهد، خوردنی است! به طور شهودی میتوان استدلال کرد که در جوامع و فرهنگهایی که رویکرد همهچیزخوارتری دارند، رویکرد سهلتری حتی درباره سیاست، ایدئولوژی، فرهنگ و اداره جامعه دارند و تغییرات را هم راحتتر پذیرا میشوند. جوامعی که به تک محصول برای تغذیه متکی هستند، مردم سختگیرتری حتی در عرصه فرهنگ و کرنش به تغییر هستند.
هوئه پایتخت تاریخی سلسله نگوئین است. مجموعه شهر ممنوعه هوئه و معبد تین مو از دیدنیهای تاریخی هوئه هستند. این معبد و پاگودای معروفش یکی از نمادهای ویتنام امروز است. در این معبد ماشین راهب بودایی تچ کوانک دوگ که در برابر دیدگان مردم و دوربینهای خبرنگاران خودسوزی کرد، به نمایش گذاشته شده است. این راهب در سال ۱۹۶۳ در اعتراض به سیاستهای ضد بودایی دولت وقت خودسوزی کرد.
ویتنام امروز با تصویری که من از ویتنام در ذهن داشتم، سالهای نوری فاصله داشت. باورنکردنی است کشوری که چند دهه با فرانسه و آمریکا جنگیده، درگیر جنگ در کامبوج شده و حتی با چین درگیری نظامی پیدا کرده است، حالا در چنین مسیر رشد و توسعهای قرار گرفته باشد. هوئه تقریبا در مرکز ویتنام است؛ ولی بیشتر از فرهنگ ویتنام شمالی تبعیت میکند تا ویتنام جنوبی. جنوبیها مدرنتر، راحتتر و کمتر مبادی آداب هستند و در یک کلمه آمریکاییتر هستند. برعکس شمالیها بسیار مؤدبتر، منظمتر، سنتیتر و مبادی رسوم و آداب هستند. مردم هوئه از این نظر که هنوز سنتهای امپراتوران ویتنام را حفظ کردهاند، متفاوتتر هم هستند. آنها هنوز هم از سیستم نامگذاری سنتی استفاده میکنند و نام بسیاری از مردم در شهر هوئه، تبار سلطنتی آنها را نشان میدهد. ریشه لباسهای سنتی ویتنام و بسیاری از غذاهای سنتی ویتنام امروز، از هوئه بوده است. هوئه مدتها خط مقدم جنگ شمال و جنوب بوده. در دنیا این جنگ را به اسم جنگ ویتنام میشناسند؛ ولی ویتنامیها که قبل از آن برای استقلال خود و بعد با فرانسویها و بعدترها با کامبوج و چین جنگیدهاند، به آن جنگ دوم هندوچین میگویند! در نبردی خانه به خانه بین «ویتکنگ»ها و آمریکاییها و متحدان جنوبیشان، هزاران هزار نفر از مردم غیرنظامی شهر کشته شدند. شهر چندین بار دست به دست شد و بسیاری از آثار تاریخی آن نابود شدند. کمونیستها چون این آثار را مربوط به دوران ننگین فئودالی میدانستند، تا همین اواخر به بازسازی آنها چندان رغبتی نداشتند تا اینکه رونق توریسم و ورود سرمایههای خارجی به داد این آثار رسید. تفاوت فرهنگی شمال و جنوب ویتنام در جریان جنگ ویتنام هم مشهود بود. جنوبیها به سمت جبهه غرب متمایل شدند و شمالیها مسیر شوروی و چین را در پیش گرفتند. در جنگ شمالیها بر جنوبیها پیروز شدند؛ ولی ویتنام امروز دیگر ویتنام قبل از سال۲۰۰۰ میلادی نیست و این قضیه نشانه غلبه فرهنگ جنوب بر شمال با وجود شکست در نبرد است. با وجود پیشرفتهای اقتصادی، کاهش فقر و رفاه مردم، افراد مسنتر، میراثی را که برایش جنگیدهاند، در حال از دست رفتن میبینند. درمان و آموزش (غیر از دوران ابتدایی) در کشوری که هنوز نمادهای کمونیسم بر در و دیوار، پرچم و اداراتش است و حزب کمونیسم تنها حزب حاکمش است، رایگان نیست. سرمایهداری در همه ارکان جامعه نفوذ کرده و در عرصه عمومی و روزمره، ویتنام از آمریکا هم سرمایهداریتر است. شعبههای برندهای آمریکایی همهجا دیده میشود. در ویتنام هنوز کلمه کاپیتالیسم دشنام محسوب میشود و برای احتراز از کاربردش اسمش را «سوسیالیسم بازار آزاد» گذاشتهاند. رؤیای توسعه ویتنام و رهایی مردمش از فقر با یک مرگ شیرین شروع شد. «له یوئن» که از بازماندگان رهبران سنتی و مخالف هر نوع تغییر و اصلاح بود، به مرگ طبیعی درگذشت و نگوئین وان لین که گورباچف ویتنام نامیده میشود، به قدرت رسید. وان لین اگرچه خودش شمالی بود، با ۷۱ سال سن در زمان انتخاب از رهبران قدیمی به شمار میرفت؛ ولی اصلاحاتی در حد انقلاب شروع کرد که به دوی موی (بازسازی یا نوسازی) معروفاند. در سال ۲۰۰۰، قرارداد تجارت آزاد با دشمن بزرگ (آمریکا) بسته شد. سرمایهها به ویتنام سرازیر شد و رشد اقتصادی و رفاه برای مردم ویتنام بهسرعت شروع شد. در زمانی که من ویتنام بودم، متوسط درآمد یک ویتنامی طبق آمار رسمی از درآمد یک ایرانی تا حدودی کمتر بود؛ اما دستکم در کوچه و خیابان مظاهر نمادین فقر مثل کارتنخوابی یا زبالهگردی دیده نمیشد. آمار بیکاری در ویتنام خیلی پایین و حدود دو درصد است و نکته جالب اینکه میزان اشتغال زنان بسیار بالاست. با وجود نابرابری درآمد بین زنان و مردان، در سالهای اخیر به لطف اشتغال بالای زنان و همچنین دههها حاکمیت فرهنگ کمونیستی ضد سنت و حالا فرهنگ جدید سرمایهداری سنتزدا، میزان شکاف و نابرابری بهشدت رو به کاهش است. صبحهای زود در پارکهای شهر، آدمهای زیادی یوگا و ورزش میکنند و در پایان ورزش، از ته دل قهقهه میزنند (خندهدرمانی) و بعد سر کار میروند. ویتنامیها احتمالا دقیقا نمیدانند که حال خوب این روزها را مدیون جنگیدن سرسختانهشان هستند یا نرمش قهرمانانه بهموقعشان در برابر سرمایهداری جهانی... . آیا آنها در جنگ با سرمایهداری پیروز شدهاند یا این رشد، رفاه و پیشرفت، باختن به سرمایهداری جهانی است... . البته پاسخ این سؤالها تفاوتی در روزگار آکنده از صلح، توسعه و رفاهشان ایجاد نخواهد کرد.