نگاهی روانشناختی به سودای بازیگرشدن در دختران جوان؛
از رؤیا تا واقعیت!
فکر بازیگری و بازیگرشدن از کجا به ذهن آدمی میرسد؟! در این زمانه پر از هیاهوی شهری که پر از دغدغههای فراوان است، گاهی اوقات به آنچه اطرافمان میگذرد، نگاهی بیندازیم، به مواردی برمیخوریم که جای تأمل و تفکر فراوان دارد.
فکر بازیگری و بازیگرشدن از کجا به ذهن آدمی میرسد؟! در این زمانه پر از هیاهوی شهری که پر از دغدغههای فراوان است، گاهی اوقات به آنچه اطرافمان میگذرد، نگاهی بیندازیم، به مواردی برمیخوریم که جای تأمل و تفکر فراوان دارد. این روزها شاید درباره پدیده بازیگرشدن، «چیزهایی شنیده یا دیده باشید»؛ اما گاهی اوقات بهسادگی از کنار آن عبور میکنیم! بیشک آنقدر در گیرودار زندگی ماشینی امروز غرق شدهایم که آسیبهای اجتماعی، روانی و فرهنگی جامعهای را که در آن زندگی میکنیم، بهسادگی فراموش میکنیم! شاید بپرسید چرا!؟ شاید بهجرئت بتوانم بگویم که دنیای این روزهای برخی از دختران نوجوان و جوان این مرز پرگهر، این رؤیا شده است که «بازیگر شوند!». آرزویی که با آن شاید سالهاست زندگی میکنند! حال چرایی و چگونگی آن نیاز به بررسی دقیق و کارشناسانه دارد که در حوصله شما خوبان و نیکان اکنون نمیگنجد. خاطرهای که خواندن آن را به شما توصیه میکنم. لطفا همراه من باشید. چندی پیش یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفتند که یک آگهی آموزش و تست بازیگری در روزنامه دیدهاند و تمایل دارند که به آن آموزشگاه برای تستدادن بروند و من هم همراه ایشان به آنجا رفتم. به دلیل اصرار این عزیز، من با او راهی آن آموزشگاه شدم و تعداد زیادی دختران و زنان جوان را که همگی تحصیلکرده نیز بودند، دیدم و وقتی اندکی جستوجو کردم، متوجه شدم که همه آنان عاشق بازیگری هستند و به قول سینماییها، «عاشق جلوی دوربین رفتن و دیدهشدن!». فردی که متصدی تست بود، آمد و از تکتک افراد به فراخور علاقهشان، تست بازیگری گرفت. احساس خوبی نداشتم. نمیدانم چرا؟! بگذریم! بعد از چند وقتی خبر رسید که آن آموزشگاه را به دلایل خاص تعطیل کردهاند و اصلا آنجا مجوزی برای آموزشگاه بازیگری نداشته است. حال شما خود قضاوت کنید که چرا و به چه دلیل! شاید شما هم در صفحات حوادث نشریات و روزنامهها دیده، شنیده یا خوانده باشید که: «دختری به خاطر بازیگرشدن، طعمه افرادی شیاد و دروغگو قرار گرفته و اغفال شده است!». پس لطفا اندکی تأمل داشته باشید، دوست عزیز من که سودای بازیگری در سر دارید!
وسوسه بازیگری در دختران جوان از کجا میآید؟!
اکنون روی سخن من با دختر خانمهای نوجوان و جوانی است که با دیدن یک فیلم سینمایی یا یک سریال تلویزیونی وسوسه بازیگری یا به عبارتی سودای بازیگرشدن را در سر میپرورانند! خوبان و نیکان! گاهی اوقات آدمی تحت تأثیر آنچه میبیند، قرار میگیرد و بلافاصله دوست دارد آن رؤیا را به واقعیت تبدیل کند؛ اما به چه قیمتی؟! آیا تابهحال از خود پرسیدهاید که چگونه بر این احساس زودگذر خود غلبه کنید؟ ما انسانها خیلی احساسی تصمیم میگیریم و تحت تأثیر آنچه دیدهایم، بدون اینکه تأمل و تفکری کرده باشیم، میخواهیم یکشبه قهرمان داستان بشویم! نمیخواهم بگویم که بازیگری خوب نیست! نه! نگاه و دلیل من این است که شما تواناییهایی دارید که از آنها غافل هستید. برای آنکه بازیگر شوید، بهتر است از راه اصولی و علمی آن وارد شوید.
قوانین طلایی روانشناس
تحصیل در رشته سینما و تئاتر و گذراندن روشهای کارشناسی در دانشگاه و آشنایی با اصول و فنون علمی و عملی و تجربه این رشته زیر نظر استادان دانشگاه که کاربلد، مجرب، کارآزموده، متعهد و با دانش کافی هستند، بدونشک شما را به سرمنزل مقصود خواهد رساند. اینکه یکباره و بدون تحقیق و پژوهش و تنها به خاطر یک آگهی سر از آموزشگاههای بدون مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر مراجع ذیصلاح دربیاورید، گاهی اوقات چنان لطمههای جبرانناپذیری برای شما به بار خواهد آورد که در ابتدای این نوشته اشاره کردم که در صفحه حوادث روزنامهها و نشریات اگر مطالعه کرده باشید، خواهید دید؛ یعنی همان اتفاقها در کمین شما نیز هست!
آیا همه آموزشگاههای بازیگری نامناسب هستند؟!
در پاسخ به این سؤال باید بگویم که خیر! من قصد نفی همه آموزشگاههای بازیگری را ندارم؛ چراکه برخی از این مکانها با بهرهگیری از استادان برجسته و متعهد، درصدد برآوردن آرزوی دیرینه شما هستند که جا دارد به همه آنانی که در این روزگار غریب، صادقانه و عاشقانه کار میکنند و درصدد فراهمکردن زمینه درست و دقیق دورههای بازیگری و کارگردانی هستند، یک خسته نباشید جانانه و صمیمی بگویم و برایشان که در راه اعتلای فرهنگ و هنر این سرزمین کهن تلاش و کوشش خالصانه و خاضعانه دارند، از یزدان بخشنده آرزوی سلامتی، موفقیت و شادکامی دارم. از قدیم گفتهاند که «هنر نزد ایرانیان است و بس!».
رسیدن به شهرت و محبوبیت خوب است؛ اما به کدامین بهانه و دلیل؟!
دیدهشدن خوب است؛ اما به چه بهایی؟! خداوند عالمیان در نهاد هر انسانی یک هنر و تخصص به ودیعه گذاشته است که اگر آن را خوب بشناسید و به آن بها بدهید، بدونشک مطمئن باشید که شما نیز فردی موفق و سربلند خواهید شد. پس به تواناییهای خود بیشتر بیندیشید. حتما قرار نیست که همه دختران، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون شوند. شاید استعداد و تواناییهای شما فراتر از این باشد و در دیگر زمینههای فردی موفق و برجسته و مهم شوید که بیشک همین نیز هست!
کلام پایانی روانشناس
من نمیگویم که به دنبال بازیگری نروید؛ بلکه نگاه و بینش من این است که با احساس تصمیم نگیرید، نهتنها برای این رشته؛ بلکه برای دیگر امور زندگیتان! لحاظکردن نظر خانواده و دوستان دلسوز و اطرافیان شما که عاشقانه شما را دوست میدارند، میتواند در روند تصمیمگیریهای شما در طول زندگی سهیم باشد. همچنین مشورت و مطالعه زندگی بازیگران و هنرمندان مورد علاقهتان و اینکه آنان چگونه به این مرتبه از جایگاه شهرت و محبوبیت رسیدهاند، میتواند دیدگاه و نگرش و رویکرد شما را درباره این موضوع روشنتر و بهتر جلوه دهد. اگر قصد بازیگرشدن دارید، حتما با بینش، آگاهی، دانش، اطلاعات و مشورت با بزرگان این فن و نیز درنظرگرفتن شرایط فعلی جامعه و فرهنگ ایرانی درباره انتخاب خود قدم بردارید؛ چراکه هر انسانی حق انتخاب دارد؛ اما هوشیارانه، آگاهانه و هدفمند. توصیه میکنم که اگر چنین قصدی دارید که به دنبال بازیگرشدن بروید، حتما از کلاسهای مجوزدار مورد تأیید مراجع مربوطه اطمینان کامل حاصل کنید و با تمام انرژیتان در مسیر علاقهتان گام بردارید. به امید آن روز.