|

در گفت‌وگوی «شرق» با سیدعلی سقائیان بررسی شد

نقش آمریکا در حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق

در حالی حسین امیرعبداللهیان، آمریکا را در حمله دوشنبه هفته گذشته اسرائیل به ساختمان کنسولگری سفارت ایران در دمشق مسئول می‌داند که متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در نشست خبری چهارشنبه گذشته مدعی شد کشورش در حمله روز دوشنبه اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق نقش نداشته است. با این حال وزیر امور خارجه ایران در جریان دیدار روز یکشنبه خود با مقامات یمنی در مسقط صراحتا عنوان کرد که حمله اسرائیل به کنسولگری ایران با جنگنده‌های آمریکایی انجام شده است.

نقش آمریکا در حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق

‌عبدالرحمن فتح‌الهی: در حالی حسین امیرعبداللهیان، آمریکا را در حمله دوشنبه هفته گذشته اسرائیل به ساختمان کنسولگری سفارت ایران در دمشق مسئول می‌داند که متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در نشست خبری چهارشنبه گذشته مدعی شد کشورش در حمله روز دوشنبه اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق نقش نداشته است. با این حال وزیر امور خارجه ایران در جریان دیدار روز یکشنبه خود با مقامات یمنی در مسقط صراحتا عنوان کرد که حمله اسرائیل به کنسولگری ایران با جنگنده‌های آمریکایی انجام شده است. امیرعبداللهیان در نشست خبری مشترک با وزیر امور خارجه عمان این را هم گفت که پیام شفاف و روشنی از طریق سوئیس به کاخ سفید ارسال کردیم، آمریکا نمی‌تواند از مسئولیت خود در قبال حمایت از جنایات اسرائیل شانه خالی کند. با توجه به این موضع‌گیری‌های مقامات تهران و واشنگتن سؤالی که بیش از قبل خودنمایی می‌کند، این است که نقش واقعی ایالات متحده و دولت بایدن در این حمله چیست؟ آیا به واقع می‌توان در این حمله ایالات واشنگتن را متهم کرد؟ اینها سؤالاتی است که «شرق» در گفت‌وگو با سیدعلی سقائیان به دنبال پاسخ آن است. در این گپ‌و‌گفت با سفیر ایران در ارمنستان، برزیل و تانزانیا، سفیر آکرودیته در مالاوی، سرکنسولگری ایران در کراچی پاکستان، کاردار در آرژانتین و نیجریه تلاش شده تا به این پرسش نیز پاسخ داده شود که سفر منطقه‌ای حسین امیرعبداللهیان در شرایط کنونی چه معنایی می‌دهد، آیا اکنون تهران از پاسخ سخت به اسرائیل خودداری کرده است؟ ‌ 

   

‌ حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در جریان دیدار روز یکشنبه خود با مقامات یمنی در مسقط صراحتا عنوان کرد حمله اسرائیل به کنسولگری ایران با جنگنده‌های آمریکایی انجام شده است. امیرعبداللهیان در نشست خبری مشترک با وزیر امور خارجه عمان هم این را گفت که پیام شفاف و روشنی از طریق سوئیس به کاخ سفید ارسال کردیم، آمریکا نمی‌تواند از مسئولیت خود در قبال حمایت از جنایات اسرائیل شانه خالی کند. این در حالی است که مقامات آمریکایی پیش‌تر عنوان کرده بودند ایالات متحده هیچ نقشی در حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق نداشته است. حال به باور شما اساسا نقش واشنگتن در این معادلات چیست؟

پاسخ به این سؤال شما را باید در دو سطح دید؛ اینکه ایالات متحده آمریکا در این حمله مشخص آیا کمک تسلیحاتی، تجهیزاتی و اطلاعاتی کرده است یا خیر؟! اینجا به نظر می‌رسد اطلاعات مشخصی در دست نیست که بتوان از آن طریق دولت بایدن را متهم کرد. من به عنوان یک ناظر که در این مدت این تحولات را دنبال کردم، تاکنون به خبر و یا مستندی دست پیدا نکردم که به طور مشخص، آمریکا را به حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق مرتبط کند. به هر حال باید پذیرفت حمله دوشنبه هفته گذشته اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، نقض تمام کنوانسیون‌های وین بوده است که ذیل آن، هیچ کشوری حق حمله به اماکن و مراکز دیپلماتیک و کنسولی را ندارد. به همین دلیل آمریکایی‌ها سعی کرده‌اند برای دوری از تبعات سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی، خود را از این حمله جدا کنند. اما در سطح دوم ما باید این را در نظر داشته باشیم که اساسا حیات و ممات اسرائیل در گرو حمایت بی‌‌قیدوشرط ایالات متحده آمریکاست و اینجا فرقی نمی‌کند که چه دولتی سر کار باشد؛ چه دونالد ترامپِ جمهوری‌خواه و چه جو بایدنِ دموکرات، یک مسیر را در حمایت از اسرائیل دارند.

‌ پس در یک لایه عمیق‌تر تحلیل معتقدید تل‌آویو به دل‌خوشی حمایت واشنگتن این حمله را انجام داده است؟

بله، اینجا می‌توان گفت اسرائیل به دلیل همین حمایت بی‌قیدوشرط، حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را کلید زده است. شما تصور نکنید که اسرائیل بدون حمایت آمریکا دست به این اقدام زده باشد. قطعا و یقینا نتانیاهو و دیگر مقامات اسرائیلی به پشتوانه همین حمایت سیاسی و دیپلماتیک بوده است که دست به این اقدام زده‌اند. هر حمله، هر کشتار و هر تجاوزی که اسرائیل در غزه، در لبنان، در سوریه و حتی حمله به سفارت ایران در دمشق انجام داده با تسلیحات و تجهیزات آمریکایی بوده است؛ 

«اف‌ ۳۵» که مال خود اسرائیل نیست. بنابراین از این منظر نقش آمریکا کاملا مشخص است. بنابراین باز تأکید می‌کنم من واقعا به مستند متقنی دست پیدا نکردم که ثابت کند در این حمله مشخص، آمریکایی‌ها مستقیما ورود کرده باشند و خودشان این عملیات را انجام داده باشند. با توجه به سابقه و عملکرد آمریکا هم بعید می‌دانم ایالات متحده ورود مستقیمی به این مسئله داشته باشد؛ چون ما حتی در ترور سردار سلیمانی هم دیدیم که پس از پاسخ ایران در حمله به عین‌الاسد، آمریکا به ایران جواب نداد. زمانی که در دوره دونالد ترامپ، ما پهپاد آمریکایی را هم ساقط کردیم باز هم آمریکا دست به خویشتن‌داری زد. در تمام مقاطعی هم که تنش‌هایی بین ایران و آمریکا در منطقه بروز و ظهور کرد باز تهران و واشنگتن پیام‌هایی را بین هم رد‌وبدل کرده بودند.‌

‌ وقتی نمی‌توان نقش مستقیم آمریکا را در این حمله ثابت کرد، آیا این دست موضع‌گیری‌های حسین امیرعبداللهیان تبعات سیاسی و دیپلماتیکی برای تهران ندارد؟

مسئله اینجاست که ما باید با این دست موضع‌گیری‌ها، این حمله ناجوانمردانه را ثبت و ضبط بکنیم؛ چون ما نمی‌توانیم از طریق اهرم‌هایی مانند شورای امنیت و سازمان ملل و با توجه به حق وتوی آمریکا، امیدی به احقاق حق ایران داشته باشیم. پس باید با این دست موضع‌گیری‌ها یک فشار سیاسی و دیپلماتیک را ایجاد کرد.

‌ در چنین شرایطی یک دیپلمات عرب گفت در پیام اخیر ایران به آمریکا در پی بمباران بخش کنسولی سفارت ایران، یک پیشنهاد ارائه شده است. به گفته این دیپلمات عرب، بر اساس این پیشنهاد، تهران از پاسخ نظامی به اسرائیل در ازای آتش‌بس در غزه صرف‌نظر می‌کند. به باور شما امکان دارد که تهران چنین پیشنهادی به واشنگتن داده باشد؟

من هم این خبر را خواندم. به باور من این مسئله چندان به واقعیت نزدیک نیست و بیشتر در حد همان گمانه‌زنی رسانه‌ای باشد. از طرف دیگر گمان می‌کنم این دست خبرسازی‌ها یک‌جور فرار رو به جلو است. واقعا رژیم اسرائیل اکنون در یک وضعیت بحرانی بی‌سابقه قرار دارد.

‌ اتفاقا پیرو همین بحرانی که عنوان کردید، این سناریو و گمانه وجود دارد که نتانیاهو به دنبال آن است که جنگ در غزه را تا زمان برگزاری انتخابات در ریاست‌جمهوری در آمریکا و به امید بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید ادامه دهد. در فاصله حدود هشت‌ماهه تا برگزاری این انتخابات آیا چنین بستری برای فرسایشی‌کردن هشت‌ماهه جنگ غزه وجود دارد و از طرف دیگر سؤال اینجاست که حتی اگر دونالد ترامپ دوباره به کاخ سفید بازگردد، کمکی به نتانیاهو خواهد کرد؟

در پاسخ به بخش اول سؤال شما من معتقدم به هیچ عنوان، تأکید دارم به هیچ عنوان نتانیاهو نمی‌تواند تا هشت ماه دیگر جنگ در غزه را فرسایشی کند. اگر چنین شود مطمئنا فروپاشی سیاسی، اجتماعی و امنیتی در خود اسرائیل شکل خواهد گرفت؛ چون همین الان که تنها شش ماه از جنگ غزه گذشته، بحران بی‌سابقه اقتصادی و تجاری به وجود آمده است. در کنار آن، خانواده اسرا هم اعتراضات هفتگی خود را علیه نتانیاهو دارند. شرایط به قدری بحرانی شده که حتی بخشی از کنست و کابینه نتانیاهو هم منتقد بی‌بی شده‌اند. پس اصلا نمی‌توان جنگ در غزه را تا هشت ماه دیگر ادامه داد. در پاسخ به بخش دوم سؤال شما، حتی اگر دونالد ترامپ هم دوباره در کاخ سفید مستقر شود، نمی‌تواند راه فراری برای نتانیاهو باشد. اتفاقا همین چند روز پیش ترامپ در یکی از نطق‌های انتخاباتی خود خطاب به اسرائیل گفته بود که هرچه سریع‌تر به این جنگ پایان بدهند. اگر شما به کارنامه چهارساله ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ هم نگاه کنید، می‌بینید که او همواره سعی کرد در خاورمیانه هزینه‌ها را برای آمریکا کاهش دهد و نیروها و تسلیحات و تجهیزات و ادوات خود را خارج کند. بنابراین مطمئن باشید اگر دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا شود، در قیاس با جو بایدن حاضر به این میزان از کمک تسلیحاتی و اقتصادی به اسرائیل نیست و در کوتاه‌ترین زمان ممکن به دنبال پایان‌دادن به جنگ خواهد بود، مشروط به آنکه اسرائیل و نتانیاهو بتواند جنگ در غزه را تا آن زمان فرسایشی کند که به نظر من تقریبا احتمال وقوع آن صفر است. فارغ از تمام این نکات، من به صراحت این را به شما می‌گویم که هر پایانی برای جنگ غزه رقم بخورد و هر زمانی که این جنگ اتمام پیدا کند و هر نتیجه‌ای هم که در انتخابات ریاست‌جمهوی آمریکا رقم بخورد، برایند محتوم آن، پایان عمر سیاسی نتانیاهو خواهد بود. یعنی بعد از پایان جنگ غزه با هر خروجی‌ای، آخرین صفحه از کتاب بنیامین نتانیاهو ورق خواهد خورد و او برای همیشه از ساختار سیاسی و ساختار قدرت اسرائیل حذف خواهد شد.

‌* این را هم باید پرسید در شرایطی که اسرائیل، منطقه و جهان منتظر پاسخ و واکنش ایران به حمله تل‌آویو به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق هستند، حسین امیرعبداللهیان سفر منطقه‌ای خود را آغاز کرده است. آیا این تحرکات دیپلماتیک به معنای آن است که ایران پاسخ سخت را کنار خواهد گذاشت؟

ما نباید با موضوع و گزاره پاسخ سخت ایران به نحوی برخورد کنیم که نهایتا در مسیر و ریل‌گذاری اسرائیل قرار بگیرد. به هر حال، هم مقامات نظامی، امنیتی و دفاعی و هم مقامات سیاسی و دیپلماتیک ما از دانش و تجربه کافی برخوردار هستند و می‌دانند در چه شرایطی چه واکنش و چه پاسخی داشته باشند. بله، انتقاداتی مطرح شده است که ایران باید هرچه سریع‌تر به این حمله پاسخ سریع و مستقیم بدهد، اما نگاه راهبردی و یک قرائت استراتژیک ایجاب می‌کند ما به فراخور شرایط و تحولات منطقه و در زمان و مکان درست وارد عمل شویم. نمی‌توان به صرف مطالبه‌گری وارد مسیری شد که در نهایت نتایج و منافع اسرائیل را به دنبال داشته باشد. ما قطعا در زمین نتانیاهو بازی نمی‌کنیم؛ چون نتانیاهو می‌خواهد جنگ با ایران را گسترش دهد. نتانیاهو می‌داند تنها راه برای فرار از مرگ سیاسی، جنگ با ایران است و ما نباید این راه فرار را به نتانیاهو بدهیم.