گزارشی از ریزشهای مداوم شاخص کل بورس که این بازار را به کف 2 میلیون واحد رسانده است
بورس سرخپوش
سیاستهای غلط، بازار سرمایه را به اینجا رسانده، سیاستهایی که در تمام ادوار بوده ولی در چند ماه اخیر تشدید شده است
بازار سرمایه سال جدید را خوب شروع نکرده است و سهامداران در روزهای پیاپی شاهد صفهای طولانی فروش نمادهای بورسی بودهاند. ریزش سنگین شاخص کل بورس حالا تا کف ارتفاع دو میلیون واحدی و به کمتر از روزهای اوج آن در سال ۱۳۹۹ رسیده است. انتظار طولانی برای جبران زیان در بورس سبب شده است که دیروز در واکنش به عقبگرد دوباره شاخص کل بازار سرمایه، برخی تالارهای معاملاتی در شهرهای مختلف دست از خرید و فروش بکشند.
شرق: بازار سرمایه سال جدید را خوب شروع نکرده است و سهامداران در روزهای پیاپی شاهد صفهای طولانی فروش نمادهای بورسی بودهاند. ریزش سنگین شاخص کل بورس حالا تا کف ارتفاع دو میلیون واحدی و به کمتر از روزهای اوج آن در سال ۱۳۹۹ رسیده است. انتظار طولانی برای جبران زیان در بورس سبب شده است که دیروز در واکنش به عقبگرد دوباره شاخص کل بازار سرمایه، برخی تالارهای معاملاتی در شهرهای مختلف دست از خرید و فروش بکشند.
تداوم عقبگرد شاخص کل بورس
دیروز در زمان بازگشایی معاملات بورس، نزدیک به ۹۰ درصد بازار قرمز شد و بیشتر از ۶۰ درصد نمادها در صف فروش قرار گرفتند و تا پایان معاملات بازار، شاخص کل بورس باز هم به ریزش خود ادامه داد و در پایان معاملات شاخص کل بورس با افت ۲۰ هزار و ۹۳۳ واحدی به ارتفاع دو میلیون و ۵۸ هزار و ۱۲۹ واحد رسید. روز دوشنبه هفتم خرداد همچنین شاخص هموزن با عقبگرد پنج هزار و هفت واحدی به ارتفاع ۶۸۰ هزار و ۵۴۷ واحد بسنده کرد. دیروز ارزش بازار سرمایه به ۱۵۰ میلیارد دلار رسید و در حالی که سرانه خرید بازار ۱۷.۲ میلیون تومان بود، سرانه فروش به ۳۰.۴ میلیون تومان رسید. بورس دیروز شاهد خروج ۳۶۴ میلیارد تومان پول حقیقی بود.
کاهش ارزش معاملات خرد سهام تا کف دو هزار میلیارد تومان در شرایطی رقم خورد که سازمان بورس پس از سقوط بالگرد حامل رئیسجمهوری و همراهان او بار دیگر دامنه نوسان را به دو درصد محدود کرده بود تا از ریزش بیشتر شاخصهای بازار سرمایه جلوگیری شود. ریزش پیدرپی شاخص کل بورس در شرایطی رخ میدهد که این بازار از ابتدای سال جاری تاکنون ۲۴ روز را قرمزپوش بوده و سه کانال مهم را از دست داده و به کف دو میلیون واحد رسیده است. حالا زمینگیری بورس پس از دو دولت حسن روحانی و ابراهیم رئیسی در وضعیتی ادامه دارد که سهامداران از انتظار طولانی و بازگشت سرمایه ازدسترفته خود مستأصل به نظر میرسند و در نظرسنجیای که به تازگی وبسایت خبری فردای اقتصاد انجام داده است کمتر از ۴۰ درصد مدیران دارایی معتقد هستند بورس در یک سال آینده بازدهی بیش از تورم میدهد. اقتصاد دستوری، دخالت در سازوکار بنگاههای اقتصادی، پابرجاماندن شکاف میان دلار بازار آزاد و مرکز مبادله ایران، قوانین یکشبه و ریسکهای ژئوپلیتیک را میتوان از جمله عوامل اثرگذاری بر بیاعتمادی سرمایهگذاران به بورس دانست.
بورس در شرایط نااطمینانی
تداوم ریزش بورس گلایه معاملهگران را به دنبال داشت و دیروز برخی تالارهای معاملاتی در شهرهای مختلف کشور در واکنش به وضعیت متزلزل بازار سرمایه دست از خرید و فروش سهام کشیدند. در همین زمینه شهیر محمدنیا، کارشناس بازار سرمایه معتقد است اقداماتی مثل اینکه معاملهگران معترضانه دست از معامله میکشند، اقداماتی هیجانی است و معمولا هم اثرگذاری خاصی ندارد. با این حال او هم از حال بد بازار روایت میکند و به «شرق» توضیح میدهد «ااینکه حال امروز بازار خوب نیست دلایل متعددی دارد از جمله اینکه در چند ماه گذشته بازار سرمایه با تمامی مؤلفههای اثرگذاری که غالبا منفی بودند، مواجه شده و انواع و اقسام ریسکهایی که یک بازار میتواند با آن مواجه شود را پشت سر گذشته است؛ از ریسک جنگ تا ریسکهای اقتصاد کلان و تصمیمات ناگهانی و یکشبه که به اقتضای وضعیت اقتصادی گرفته میشود مثل انتشار اوراق با نرخهایی بسیار بالا».
او ادامه میدهد: «این دست نرخها قطعا روی بازار سرمایه اثرگذار است و به صورت دومینووار باعث میشود که تمام واحدهای ذیربط اقدام به افزایش سود برای حفظ بقا بکنند. مسئله دیگر تفاوت فاحش بین نرخ ارز آزاد و نرخ ارز نیمایی است، سیاستی شکستخورده و نخنما که دهههاست با آن مواجهیم و هنوز هم ادامه دارد». از نگاه این کارشناس «اگر دولت بخواهد از بازار سرمایه تأمین مالی کند نیازمند این است که بازار سرمایه پررونق باشد و اینکه دولت صرفا بخواهد به دنبال منافع خود باشد آن هم با افزایش نرخ بهره، نتیجه همین میشود که شده و میبینیم که متأسفانه بازار استقبال چندانی نمیکند حتی با نرخی که در مقطعی به 31 درصد هم رسید». محمدنیا همچنین میگوید: «سقوط بالگرد حامل رئیسجمهوری و ابهام درباره سیاستهای اقتصادی دولت آینده هم یکی از چالشها و از عوامل بلاتکلیفی بازار سرمایه است و این موضوع میتواند انتظارات تازهای در بازار شکل دهد. بازارها هم به انتظارات خیلی سریع واکنش میدهند؛ یعنی نیاز نیست که حتما موضوع به وقوع بپیوندد تا بازار واکنش دهد، به محض اینکه یک انتظار منفی یا مثبت در بازار شکل بگیرد، بازار خودش را با آن تنظیم میکند».
چرا بورس از سقوط سال ۹۹ عبور نمیکند؟
با تمام این اوصاف سهامداران خرد بازار سرمایه انتظاری طولانی را برای جبران ضرر و زیان خود در بورس سپری میکنند. شاخص کل بورس در ابتدای سال ۱۳۹۹ ارتفاع ۵۰۸ هزار واحدی را تجربه میکرد اما پس از حدود چهار ماه و با چراغ سبز دولت وقت برای سرمایهگذاری مردم در بازار سرمایه، موج هجوم مردم به بازار سرمایه و گرفتن کدهای بورسی شکل گرفت، به طوری که بر اثر این هجوم، تقاضای شاخص کل بورس ناگهان تا ارتفاع دو میلیون و ۷۸ هزار واحدی رسید. اتفاقی که در آن زمان بسیاری از کارشناسان بورس نسبت به آن هشدار دادند و رشد ناگهانی ارزش نمادهای بورسی را حبابی و ناشی از برهمخوردن عرضه و تقاضا دانستند اما در آن زمان گوش کسی بدهکار نبود و شاخص کل بازار به همان سرعت به سراشیبی افتاد، به طوری که حالا ارتفاع شاخص کل بورس از نقطه اوج آن در سال ۱۳۹۹ هم پایینتر آمده است.
شهیر محمدنیا، کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به اینکه چرا بازار از آن وضعیت پس از سال ۱۳۹۹ عبور نمیکند به «شرق» توضیح میدهد: «زمانی که اقتصاد کشور با رکود تورمی روبهروست بهترین کار این است که جانب عرضه را بگیریم و سعی کنیم ساختارهای معیوب تولیدکنندگان را اصلاح کنیم، کار را برایشان تسهیل کنیم و تا جایی که لازم است سوبسیدهایی برایشان در نظر بگیریم اما متأسفانه ما سیاستهایی که اتخاذ میکنیم، چه در این دولت و چه در دولتهای گذشته، این است که به راحتترین کار رو بیاوریم و با سیاستهای پولی سعی کنیم مشکل را حل کنیم. درحالیکه عوامل بسیار گستردهای در این موضوع دخیل هستند از عوارض نرخ صادرت و نرخ خوراک تا تفاوت ارز و سایر ریسکهای سیستماتیک. برای مثال از زمانی که جنگ غزه و اسرائیل آغاز شد، افزایش ریسک سیستماتیک به وضوح متوجه اقتصاد ما بوده است. تمامی کسانی که به صورت حرفهای فعالیت میکنند این ریسک را در نظر گرفتهاند و در پرتفوهایشان اعمال کردهاند. در واقع هم ریسکهای سیستماتیک داشتیم و هم غیرسیستماتیک».
او تأکید دارد که متأسفانه سیاستهای غلط، بازار سرمایه را به اینجا رسانده است، سیاستهایی که در تمام ادوار بوده ولی در چند ماه اخیر به دلیل نیازهای دولت برای تأمین مالی تشدید شده و به اوج خود رسیده است.
فردین آقابزرگی، دیگر کارشناس بازار سرمایه هم در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشته است که ریزش متعدد شاخص بورس دلایل متعددی دارد و از مهمترین دلایل آن انتشار اوراق با متوسط بازدهی ۴۰ درصد از سوی دولت و خواسته دولت برای تأمین مالی از طریق انتشار اوراق است که سطح بالای آن چهار هزار میلیارد تومان است که در مقایسه با ارزش بورس و فرابورس که حدود هشت هزار میلیارد تومان است عدد بزرگ و تأثیرگذاری به شمار میآید.
او به تداوم قیمتگذاری دستوری و افت سودآوری اغلب شرکتهای پالایشی و سرمایهپذیر هم در ادامه اشاره کرده و گفته است که دخالتهای دولت در اقتصاد عامل اصلی زمینگیری بورس است.