سفیدشویی نسلکشی
بعد از جنگ جهانی دوم، نازیهای بلندپایه در جریان دادگاههای نورنبرگ محاکمه شدند. اما خطر کمونیسم شوروی جدی بود و آمریکا مایل بود که آلمان و کشورهای متحدش به دست کمونیستها نیفتند. پس اجازه دادند که بسیاری از آلمانیهایی که قبلا در سیستم اداری دوران نازی خدمت میکردند، با داشتن شرایطی، سر شغلهایشان برگردند تا نظام اداری آلمان دوباره جان بگیرد و کشور بازسازی شود؛ اما آلمانیهایی که سر کارشان برمیگشتند باید نشان میدادند که عضو مؤثر حزب نازی نبودهاند. برخی آلمانیها، برای ازبینبردن مدارک عضویت در حزب نازی، گاهی مدارک را دستکاری میکردند و شویندههای پرسیل برای پاککردن و دستکاری مدارک، احتمالا میتوانست کمککننده باشد. این گروه از آلمانیها مدارکشان را اصطلاحا پرسیلشاین یا از آثار نازیسم سفیدشویی میکردند!
علی مرسلی
بعد از جنگ جهانی دوم، نازیهای بلندپایه در جریان دادگاههای نورنبرگ محاکمه شدند. اما خطر کمونیسم شوروی جدی بود و آمریکا مایل بود که آلمان و کشورهای متحدش به دست کمونیستها نیفتند. پس اجازه دادند که بسیاری از آلمانیهایی که قبلا در سیستم اداری دوران نازی خدمت میکردند، با داشتن شرایطی، سر شغلهایشان برگردند تا نظام اداری آلمان دوباره جان بگیرد و کشور بازسازی شود؛ اما آلمانیهایی که سر کارشان برمیگشتند باید نشان میدادند که عضو مؤثر حزب نازی نبودهاند. برخی آلمانیها، برای ازبینبردن مدارک عضویت در حزب نازی، گاهی مدارک را دستکاری میکردند و شویندههای پرسیل برای پاککردن و دستکاری مدارک، احتمالا میتوانست کمککننده باشد. این گروه از آلمانیها مدارکشان را اصطلاحا پرسیلشاین یا از آثار نازیسم سفیدشویی میکردند!
اصطلاح Persilscheine در آلمانی، با این فرایند شروع شد و بعدها البته این اصطلاح به طعنه برای کسانی به کار میرفت که با مدارک سست و کماعتبار توانسته بودند که خود را از اتهام در خدمت نازیها بودن، سفیدشویی کنند.
درست در سمت مقابل این فرایند سفیدشویی و تساهل در برابر افرادی که به نوعی شریک اقدامات رژیم قبلی نازی بودند، دیدگاهی وجود داشت که معتقد بود باید عواقب فاجعه ظهور نازیها و جنگافروزی خانمانسوزشان که به قیمت جان میلیونها انسان و هدررفتن عمر و سرمایه چند نسل انجامید، به درستی و با ابعاد صحیح و روشن، پیش چشم نسلهای بعدی آلمان قرار گیرد، تا این ملت هرگز دیگر نه مایل باشد و نه بتواند اشتباهات قبلیاش را تکرار کند. «سنگسکندری»ها یا اشتولپاشتاین، یکی از این روشهای نمادین آوردن تاریخ درست جلوی چشم مردم در زندگی روزمره بود. اشتول پاشتاینها (stolprestein) پلاکهای برنجی هستند که در خیلی جاهای آلمان و اروپا در محل سنگفرشهای خیابان نصب شدهاند و با عبارت «اینجا زندگی میکرده....» شروع شدهاند و یادبود کسانی هستند که در جنگ جهانی دوم توسط نازیها و متحدانشان به اردوگاههای مرگ فرستاده شدند یا دستگیر، ناپدید یا کشته شدند. این «سنگسکندری»ها در آخرین محلی که این آدمها زندگی میکردند نصب میشوند و اطلاعات نحوه مرگ یا معدومشدنشان را هم بیان میکنند. در جنایت بزرگی که نازیها و متحدانشان علیه بشریت مرتکب شدند، مردم برخی کشورها (علاوه بر آلمان، کشورهایی مانند اتریش، مجارستان، مردم غرب اوکراین و حتی آلبانی، دانمارک، بلژیک و چکسلاواکی و...) با نازیها همکاری میکردند. تاریخ اگرچه احتمالا با عطوفت بیشتری نسبت به آلمانها با باقی عاملان، مرتکبان، همکاران جنایات و البته ساکتان در برابر جنایات مواجه شده و اسم بقیه کمتر بر سر زبانها افتاده اما هیچ شویندهای حتی پرسیل نمیتواند لکه ننگ قتل عام، نسلکشی و آدمکشی را از دامان تاریخ کشورها پاک کند.
فرقی نمیکند که در اروپا یا فلسطین باشد یا در سودان. تاریخ به اندازه زمان معاصر در قضاوت بیاعتنا و بیرمق نیست و مرور زمان نمیتواند باعث شود که رسوبات دروغ و قلب حقیقت بر گرده لایههای مختلف فاجعه بنشیند و آیندگان را از دیدن آنچه در زمان معاصر روی داده محروم کند. مرتکبان جنایت به هر توجیه و دستاویزی دلخوش باشند، به یک چیز نمیتوانند دلخوش کنند و آن الک تاریخ است که پشتسرشان میآید. اگرچه آینده قابل پیشبینی نیست ولی دیدن شفافتر گذشته، از دریچه آیندگان نسبت به امروز، مثل روز روشن است.