«شرق» تحلیلهای دوگانه جریان اصولگرا درباره مشارکت یا عدم مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری را بررسی میکند
از وصله «براندازی» تا برچسب «اسم رمز فتنه»
در گزارش دیروز «شرق» بر این نکته تأکید شد که خروجی تأیید صلاحیتشدگان شورای نگهبان نگرانی جدی را برای اردوگاه اصولگرایی به دنبال داشته است چراکه ترکیب نامزدها در طیف سیاسی اصلاحات انسجام غیرتشکیلاتی ایجاد خواهد کرد و در اردوگاه اصولگرایی، تشتت و سطحی از پراکندگی آرا را ذیل دو یا سه قطبی (دروناصولگرایی) شکل میدهد. از این حیث برخی رسانهها با حمله به اصلاحطلبان و پزشکیان، حضور او در انتخابات را «اسم رمز فتنه» خواندند. در همین باره روزنامه جوان طی مطلبی با عنوان «اصلاحطلبان منتظر شگفتیاند یا این اسم رمز فتنه دیگری است؟!» به طرح این سؤال میپردازد که «اصلاحطلبان و افرادی مثل عبدی چرا از همین حالا پیروزی نامزد خود را در مرحله اول قطعی میدانند؟!
عبدالرحمن فتحالهی: در گزارش دیروز «شرق» بر این نکته تأکید شد که خروجی تأیید صلاحیتشدگان شورای نگهبان نگرانی جدی را برای اردوگاه اصولگرایی به دنبال داشته است چراکه ترکیب نامزدها در طیف سیاسی اصلاحات انسجام غیرتشکیلاتی ایجاد خواهد کرد و در اردوگاه اصولگرایی، تشتت و سطحی از پراکندگی آرا را ذیل دو یا سه قطبی (دروناصولگرایی) شکل میدهد. از این حیث برخی رسانهها با حمله به اصلاحطلبان و پزشکیان، حضور او در انتخابات را «اسم رمز فتنه» خواندند. در همین باره روزنامه جوان طی مطلبی با عنوان «اصلاحطلبان منتظر شگفتیاند یا این اسم رمز فتنه دیگری است؟!» به طرح این سؤال میپردازد که «اصلاحطلبان و افرادی مثل عبدی چرا از همین حالا پیروزی نامزد خود را در مرحله اول قطعی میدانند؟! اگر میدانند که نمیتوانند با پزشکیان ساختارها را زیرورو کنند، همچنانکه با خاتمی و روحانی نتوانستند و فقط انتظار شکست او را میکشند، ولی به دلیل دیگری از همین حالا پیروزی قطعی او را وعده میدهند، این دلیل چیزی نیست جز دعوت به یک فتنه دیگر! این رفتارها بیشتر از هرچیز نشان میدهد که اصلاحطلبان به اقلیتبودن خود باور دارند!».این در حالی است که جریان رسانهای اردوگاه اصولگرایان، خرداد ۱۴۰۰ و در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی سیزدهمین دوره ریاستجمهوری، عدم مشارکت اصلاحطلبان را به مثابه پیگیری خط براندازی تعبیر و تفسیر کردند، کمااینکه مشرقنیوز به تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ در گزارشی ذیل تیتر «خبری از حمایت جبهه اصلاحات از مهرعلیزاده یا همتی نیست»، نوشت: «عدم حمایت اصلاحطلبان از نامزدهای چپ حاضر در صحنه انتخابات صرفا به دلیل راهبرد تحریم خاموش انتخابات است که در ستاد هسته سخت اصلاحات طراحی شده و هدف شوم کاستن از مشارکت کسانی از مردم در انتخابات را پیگیری میکند».
هرچند کلیدواژه «فتنه» در فضای سیاسی و رسانهای ایران بیشتر ناظر به تحولات و اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ است، اما استفاده مجدد از این عبارت در ۱۴۰۳ و در جریان چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری تحت عنوان «اسم رمز فتنه» چه معنایی دارد؟ آیا نگرانی اردوگاه اصولگرا از پیروزی کاندیدای اصلاحطلبان و انسجام سیاسی و حزبی چپها برای حمایت از او و افزایش مشارکت و تقویت سبد آرای پزشکیان موجب شده جریان رسانهای طیف راست با این دست تعابیر و تحلیلهای دور از واقع به دنبال تخریب جریان مقابل باشند؟
از طرف دیگر به فرموده اردوگاه اصولگرایی، تکلیف اصلاحطلبان برای مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات چیست، چون عدم مشارکت آنها مساوی با ادامه خط براندازی و مشارکت پررنگشان، ذیل «فتنه» قابلیت تفسیر پیدا میکند؟ ازاینرو باید این سؤال را خطاب به اصولگرایان مطرح کرد که اساسا این دوگانگی تحلیلی چگونه توجیهپذیر خواهد بود؟ اینها پرسشهایی است که «شرق» در گفتوگو با چهرههای سیاسی به دنبال پاسخ آنهاست.
نگرانی اصولگرایان از مشارکت بالای اصلاحطلبان در انتخابات
پیرو آنچه گفته شد، سعید نورمحمدی در گفتوگویش با «شرق»، از مبنا وجود تضاد و دوگانگی تحلیلی در اردوگاه اصولگرایان را رد میکند و بر گزاره، «نگرانی این جریان (اصولگرا) از انسجام سیاسی، حزبی و انتخاباتی اصلاحطلبان برای حمایت از کاندیدای واحد خود یعنی مسعود پزشکیان تأکید دارد». سخنگوی حزب ندای ایرانیان، «پیروزی اصولگرایان در هر انتخاباتی را منوط به این شرط کلیدی میداند که اکثریت جامعه پای صندوقها حاضر نشود» تا به تعبیر این فعال سیاسی، «آنها (اصولگرایان) با تکیه بر پایگاه اجتماعی معدود و محدودی که دارند، پیروز انتخابات باشند». عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، مؤید گفته خود را ناظر به «پیروزی چهره تعیینشده اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ میبیند که طی یک رقابت تضمینشده، نهایتا نامزد اصولگرایان تنها با ۳۰ درصد آرای واجدین شرایط به پاستور راه پیدا کرد» که از منظر این فعال حزبی، «به معنای آن است که ۷۰ درصد جامعه یا اساسا در انتخابات شرکت نکردند یا رأی سفید دادند یا به رقبای رئیسجمهور فقید رأی دادند». در ادامه همین خط تحلیلی، نورمحمدی به میزان مشارکت دو انتخابات مجلسهای یازدهم و دوازدهم در اسفند ۱۳۹۸ و اسفند ۱۴۰۲ هم رجوع میکند و در مقام قیاس با میزان مشارکت در انتخابات مجلس دهم، یادآور میشود که «چگونه فردی نظیر مرتضی آقاتهرانی به عنوان چهره کلیدی جبهه پایداری در سال ۱۳۹۴ (انتخابات مجلس دهم)، نفر سیودوم تهران شد»، اما به گفته سخنگوی حزب ندا، همین فرد (آقاتهرانی)، ولو با آرای کمتر در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۱۳۹۸ توانست به عنوان نفر سوم حوزه انتخابیه تهران وارد بهارستان شود».ذیل آنچه عنوان شد، نورمحمدی، «طرح کلیدواژههایی نظیر «اسم رمز فتنه» را از یک سو تلاشی برای انسجام در اردوگاه اصولگرایی میداند که دچار یک فضای چندقطبی شده است و از طرف دیگر این تلاش هم وجود دارد که با القای تهدیداتی، جریان اصلاحطلب را نگران کنند» تا به تعبیر این عضو شورای مرکزی حزب ندا، «اجازه کار راحت و فعالیت آزادانه برای حمایت مسعود پزشکیان از اصلاحطلبان گرفته شود». سخنگوی حزب ندا، ادامه تحلیل خود را با تمرکز بر تشریح و تبیین هرچه بیشتر عبارت «فتنه» و نسبت این واژه با تحولات سال ۱۳۸۸ در قیاس با فضای سال ۱۴۰۳ و انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم پیش میبرد و یقین دارد که «تحولات سال ۸۸، هم درسی برای جریان اصولگرا و اصلاحطلب بود و هم تجربهای برای ساختار حکمرانی در کشور». ازاینرو نورمحمدی نتیجه میگیرد که «در سایه تفاوت فضای هر دوره مانند تفاوت سالهای ۷۶ با ۸۸ یا ۹۲ با ۱۴۰۰، یقینا اقتضائات سال ۱۴۰۳ هم متفاوت از قبل خواهد بود». از سوی دیگر این فعال سیاسی و حزبی، روی کار آمدن فرد عاقلی مانند محسنیاژهای به عنوان رئیس قوه قضائیه را هم پارامتر مضاعفی میداند که سبب خواهد شد دیگر هیچگاه خط برخورد سال ۸۸ در این دوره از انتخابات تکرار نشود».
اصولگرایان همواره به دنبال انتخاباتی با نتایج تضمینشده هستند
محمدصادق جوادیحصار هم پیرو آنچه سعید نورمحمدی عنوان کرد، به «شرق» از «تلاشها برای برگزاری انتخابات با نتایج تضمینشده توسط اصولگرایان» میگوید و ذیل آن تأکید دارد که «به دلیل موجآفرینی مسعود پزشکیان و حمایت تمامقد جریان اصلاحطلب و حتی جریانهای عدالتخواه در کشور از این نامزد (پزشکیان)، اکنون دیگر بستر برای برگزاری انتخابات با نتایج تضمینشده وجود ندارد» و به همین واسطه سخنگوی حزب اعتماد ملی «از تردید جدی در طیف تمامیتخواه و رادیکال خبر میدهد که بهشدت از نتایج انتخابات ریاستجمهوری پیشرو واهمه دارند».ازاینرو عضو شورای مرکزی حزب اعتماد چنین برآورد میکند که «اولین حربه این جریان، طرح برخی مسائل و مواضع مانند اسم رمز فتنه برای تخریب جریان مقابل باشد». ذکر همین نکته از منظر جوادیحصار، «مبینی است بر آنکه جریان رادیکال تا چه حد بر گفتهها و شعارهای انقلابی خود به شکل عملی پایبند هستند».
چون به گفته این فعال سیاسی، «تمامیتخواهان در حالی خود را داعیهدار پیروی از گفتههای رهبری میدانند که مقام معظم رهبری اخیرا همه جریانهای سیاسی را از لجنپراکنی در رقابتها نهی کرد». با چنین خوانشی، جوادیحصار، «طرح کلیدواژههایی مانند اسم رمز فتنه را مصداق بدگویی در جریان رقابتهای انتخاباتی تفسیر و تعبیر میکند». با توجه به نکات فوق، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد، «هدف از بهکارگیری ترفندهای کهنه و نخنمایی مانند تکرار اسم رمز فتنه را از یک سو تلاشی برای کاهش سبد رأی رقبا و همچنین ایجاد تردید و شکاف در جامعه در جهت کاهش مشارکت تلقی میکند» تا به گفته جوادیحصار، «در نهایت همان انتخابات با نتایج تضمینشده مانند ادوار گذشته برای اصولگرایان حاصل شود». چراکه به زعم این فعال سیاسی، «هرگونه تلاش برای افزایش مشارکت و حضور پررنگتر مردم پای صندوقهای آرا یقینا باعث خواهد شد گزینه مدنظر رادیکالها هیچ شانسی برای پیروزی نداشته باشد». محمدصادق جوادیحصار در ادامه ارزیابی خود، با بازخوانی قرائت حضرت علی از «فتنه»، آن را به مثابه وضعیتی مبهم تعبیر میکند که فضایی برای شناخت حق و باطل وجود نداشته باشد. ازاینرو سخنگوی حزب اعتماد با تأکید بر گفته حضرت علی، یادآور میشود که «در فتنه باید بهنحوی عمل کرد که اجازه سوءاستفادهها گرفته شود». پس از منظر این فعال سیاسی، «اگر فتنه به معنای جدال حق و باطل باشد و مردم از شناخت حق و باطل دور شوند، وی این تعبیر را درست میداند». اما جوادیحصار باور دارد که «مانور روی کلیدواژه فتنه صرفا برچسبزنی و اتهامزنی برای از دور خارجکردن جریانها و چهرههای تأثیرگذار از روند تحولات کشور است». با چنین قرائتی، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، «تکرار این واژه (فتنه) را در متن رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۳ ترفندی شکستخورده میداند». چراکه از دید او «دیگر برچسبزنیهایی از این دست نمیتواند مبنای تحلیل و انتخاب اصلح به دست مردم باشد». سخنگوی حزب اعتماد ملی در بخش پایانی گفتوگوی خود با «شرق» و در پاسخ این سؤال مهم که چرا اصولگرایان در سال ۱۴۰۳ به این حربهها تمسک جستهاند؟ تأکید میکند که «چون اردوگاه اصولگرایی، هم در مجلس یازدهم و هم در دولت سیزدهم شعارها و وعدههای بر جای مانده زیادی داشتهاند و همزمان عملکردهای بهشدت ضعیفی از خود نشان دادهاند» ازاینرو از دیدگاه این فعال سیاسی، «اصولگرایان در جریان چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری از نظر فکری، شعاری عمل به وعدهها به وضعیت نامناسبی رسیدهاند». در نتیجه جوادیحصار باور دارد که «اصولگرایان اکنون دیگر حرف تازهای برای گفتن در جامعه ندارند و حتی اگر حرف تازهای هم وجود داشته باشد با توجه به عملکردهای قبلی، دیگر مورد پذیرش مردم نخواهد بود، چراکه از دید جوادیحصار، «اعتماد افکار عمومی به این جریان از بین رفته است». ازاینرو عضو مرکزی حزب اعتماد، «یگانه حربه و ترفند اصولگرایان را رجعت دوباره به برخی کلمات کهنه مانند فتنه میداند».