سوگندهای پر حرف و حدیث
کاربرد قسامه چیست؟ سؤال مهمی که شاید به زندگی و مرگ برخی ربط پیدا کند و همین حالا برخی از محکومان به دلیل اجرای قسامه در انتظار اجرای حکم خود نشستهاند
کاربرد قسامه چیست؟ سؤال مهمی که شاید به زندگی و مرگ برخی ربط پیدا کند و همین حالا برخی از محکومان به دلیل اجرای قسامه در انتظار اجرای حکم خود نشستهاند. بر اساس ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی، قسامه عبارت است از سوگندهایی که در صورت فقدان ادله دیگر، غیر از سوگند منکر و وجود لوث (گمان قاضی به صدق ادعای مدعی از روی قرائن و شواهد)، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه میکند. به عبارت دیگر در قسامه و در مواردی که لوث وجود دارد، مدعی یا مدعیعلیه یا خویشان ذکور نسبی آنها میتوانند با سوگندخوردن به میزان خاصی، موجب محکومیت یا برائت کسی از ارتکاب جنایت شوند. در واقع قسامه خود دلیل مستقلی برای اثبات جنایت نیست و در مواردی که گمان به ارتکاب جنایت توسط کسی وجود دارد، به کمک آن آمده و باعث مسئولیت آن فرد خواهد شد. بنابراین قسـامه از جهت اثبات جنایت در پایینترین رتبه و بعد از اقرار، بینه و علم قاضی قرار گرفته و تنها در صورت فقدان آنها معتبر خواهد بود.
گفتیم که قسامه صرفا در موارد لوث باعث اثبات جنایت خواهد شد. اما باید به این سؤال پاسخ داد که لوث چیست؟ بر اساس ماده ۳۱۴ قانون مجازات اسلامی، لوث عبارت از وجود قرائن و اماراتی است که موجب ظن قاضی به ارتکاب جنایت یا نحوه ارتکاب از جانب متهم میشود. برای توضیح مطلب میتوان به برخی از مصادیق لوث اشاره کرد.
به عنوان مثال اگر یک شاهد به ارتکاب جنایت توسط یک شخص شهادت دهد، یا شخص بر بالین مقتول همراه با آثار و ادوات جرم پیدا شود یا مقتول در محل تردد شخص یا اشخاص معینی پیدا شود یا طفل ممیز مورد اعتماد، شهادت به ارتکاب جنایت توسط شخصی خاص بدهد، این موارد میتواند از مواردی باشد که لوث محقق است. برای تحقق لوث باید امارات و قرائن دلالت بر وقوع جنایت یا نوع توسط شخص بکند. یعنی هر شخص متعارفی با دیدن این شرایط به این نتیجه احتمالی برسد که قاتل یا ضارب این فرد است. البته این ظن و گمان برای قاضی نیز باید ایجاد شود.
قسـامه در موارد لوث برای اثبات اصل وقوع جنایت اعم از جنایت بر نفس که موجب قتل شده باشد و جنایت بر اعضا که موجب جرح شده، برائت از ارتکاب جنایت اعم از قتل و جرح و نیز اثبات کیفیت جنایت استفاده میشود؛ یعنی گاهی با قسامه ثابت میشود که جنایت توسط شخص الف ارتکاب یافته و گاهی نیز با استفاده از آن، شخص الف از ارتکاب جنایت مبرا میشود. همچنین اگر اصل جنایت با دلایل دیگری مانند شهادت اثبات شده اما کیفیات آن معلوم نیست، قسامه برای اثبات خصوصیات آن به کار برده میشود. به عنوان مثال اینکه جنایت عمد بوده یا خطای محض بوده را میتوان با قسامه اثبات کرد.
ممکن است این سؤال پیش آید که آیا به جای اینکه مثلا ۵۰ نفر اقدام به سوگند کنند، ممکن است که یک نفر ۵۰ بار قسم بخورد و جنایت را اثبات کند؟ به عبارت دیگر آیا تکرار قسم توسط یک نفر در قسامه پذیرفته شده است؟ در اثبات قتل گفتیم که ۵۰ نفر از اقوام مذکر فرد باید قسم بخورند. اما با تکرار سوگند نمیتوان به نصاب ۵۰ سوگند در اثبات جنایت رسید. بنابراین در اثبات قتل عمد امکان تکرار سوگند وجود ندارد. البته این تنها درمورد اثبات قتل عمد بود. اما گفتیم که قسـامه برای انکار قتل نیز به کار خواهد آمد. براساس ماده ۳۳۸ قانون مجازات اسلامی، در صورتی که شاکی از متهم درخواست اقامه قسامه کند، متهم باید برای برائت خود، اقامه قسامه کند. در این صورت، باید حسب مورد به مقدار نصاب مقرر، اداکننده سوگند داشته باشد. اگر تعداد آنان کمتر از نصاب باشد، سوگندها تا تحقق نصاب، توسط آنان یا خود او تکرار میشود و با نداشتن اداکننده سوگند، خود متهم، خواه مرد باشد خواه زن، همه سوگندها را تکرار میکند و تبرئه میشود. بنابراین تکرار سوگند در انکار جنایت بر نفس امکانپذیر است.
اما درمورد جنایت مادون نفس، براساس تبصره ۱ ماده ۴۵۶ قانون مجازات اسلامی، تکرار قسم ثابتکننده جنایت خواهد بود. براساس این تبصره درمورد هریک از بندهای مذکور در این ماده، در صورت نبودن نفرات لازم، مجنیعلیه، خواه مرد باشد خواه زن، میتواند به همان اندازه قسم را تکرار کند. مثلا اگر اثبات جنایت نیاز به شش قسم داشته باشد، او میتواند با خوردن قسم جنایت مادون نفس را اثبات کند.
همچنین براساس مواد ۳۴۴ و ۳۴۶ قانون مجازات اسلامی، اگر قبل از صدور حکم دلیلی بر خلاف قسامه یافت شود یا فقدان شرایط قسامه اثبات شود، قسامه باطل خواهد بود و اگر بعد از صدور حکم یکی از این موارد مشخص شود، مورد از موارد اعاده دادرسی مذکور در ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری خواهد بود.
طبق ماده ۳۴۶ قانون مجازات اسلامی، اگر سوگندخورندگان اعلام کنند که سوگندشان دروغ بوده یا اشتباه کردهاند، این امر در اصطلاح، عدول ایشان از سوگند نامیده میشود. در این موارد نیز باید اعاده دادرسی انجام بگیرد.