|

مروری بر حضور زنان در انتخابات

زخم‌‌هایی که فراموش نشده‌اند

زنان ایرانی به‌عنوان نامزد ریاست‌جمهوری تأیید نمی‌شوند. در واقع نیمی از مردم این کشور نماینده‌ای از جنس خود در انتخابات ندارند؛ نکته‌ای که در این دوره بیشتر از قبل به آن اعتراض شد. بعد از این مسئله مهم و چالش‌برانگیز نکته دیگری نیز عیان است. چشم‌مان سال‌هاست که به دیدن مردان در صف جلوی هر افتتاح و مراسم سیاسی عادت کرده است، اما در این روزهای تبلیغات انتخاباتی قضیه فرق دارد.

زخم‌‌هایی که فراموش نشده‌اند
گیسو فغفوری دبیر صفحه آخر روزنامه شرق

زنان ایرانی به‌عنوان نامزد ریاست‌جمهوری تأیید نمی‌شوند. در واقع نیمی از مردم این کشور نماینده‌ای از جنس خود در انتخابات ندارند؛ نکته‌ای که در این دوره بیشتر از قبل به آن اعتراض شد. بعد از این مسئله مهم و چالش‌برانگیز نکته دیگری نیز عیان است. چشم‌مان سال‌هاست که به دیدن مردان در صف جلوی هر افتتاح و مراسم سیاسی عادت کرده است، اما در این روزهای تبلیغات انتخاباتی قضیه فرق دارد. ستادهای انتخابات می‌دانند که زنان اگر در ردیف جلو نباشند، چیزی کم است. با این حال در میان عکس‌های زیادی که از همایش‌های نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری منتشر می‌شود، یک چیز مشترک است: غیبت زنان. نبودن زنان و به‌ویژه دختران جوان، به‌عنوان مسئله تعیین‌کننده‌ای در این دوره به چشم می‌آید. اگرچه حضور مردم و به‌ویژه زنان در انتخابات کم‌رنگ است، اما تقریبا همه نامزدها به روش خود می‌خواهند به جایگاه و مسائل زنان از منظر خود بپردازند، هرچند در نهایت از موضع‌گیری شفاف شانه خالی می‌کنند.

سیاستی که کسی گردن نمی‌گیرد‌

از مهم‌ترین مسئله‌های امروز «حجاب» و سیاست‌های اطرافش ازجمله «گشت ارشاد» است. ویدئویی از سعید جلیلی و همکارانش در نشست فرهنگی تلویزیون منتشر شده است که در برابر سؤال صریح حسین انتظامی درباره پلمب مغازه‌ها به خاطر پوشش طفره می‌رود و پاسخ صریح نمی‌دهد. مشابه همین ویدئو از علیرضا زاکانی نیز منتشر شده است که دخالت شهرداری در این موضوع را تکذیب و تأکید می‌‌کند «حجاب‌بان در شهرداری وجود ندارد»؛ در‌حالی‌که چند ماه پیش در گفت‌وگوهایی خلاف این را گفته بود و ویدئوهایش در دسترس مردم است. باقر قالیباف هم با گفتن سخنانی کلی در ستایش از زن و مادر از کنار این موضوع گذشت و حاضر به دفاع از سیاستی که در حال اجراست، نشد. حتی فراموش کرد که لایحه «عفاف و حجاب» در دوران ریاستش در مجلس نهایی شده است. این موضع‌گیری‌ها نشان می‌دهد که دست‌کم پنج نامزد که طیف اصولگرایان را نمایندگی می‌کنند، معتقدند دفاع از این موضوع در عدم رأی‌آوری آنان مؤثر است و سؤال اینجاست که وقتی حاضر به دفاع از این سیاست نیستند، چرا چنین شیوه‌ای اجرا می‌شود و همین روزها در خیابان‌های تهران هنوز جریمه به خاطر پوشش وجود دارد؟

زنان جلو نمی‌آیند

انتظاری نیست اگر زنان در کمپین‌های انتخاباتی قالیباف، جلیلی و... نباشند یا حامیان یک سبک پوشش حضور داشته باشند، اما در کمپین مسعود پزشکیان هم زنان در ردیف جلو نیستند. حتی تصویرهایی که از افتتاح ستادهای تبلیغاتی‌اش در شهرستان‌ها منتشر می‌شود، زنان جلو نیستند. البته در یک مورد دختران جوان روبان افتتاح ستاد جوانان در سبزوار را قیچی می‌کنند و جلوتر از مردان وارد ستاد می‌شوند. در بقیه تصویرها مردان قاب را پر کرده‌اند و زنان یا نیستند یا در حاشیه‌اند. جلو‌نبودن زنان فقط به شهرستان‌ها اختصاص ندارد و در همایش دانشجویی دانشگاه تهران و نشست با استادان دانشگاه هم زنان حضور فعالی نداشتند یا دست‌کم جلو نبودند. پس از دیدن عکس‌ها از یکی از مرتبطان با ستاد پزشکیان پرسیدم چرا نمی‌گذارید زنان جلو بیایند؟ پاسخ او کوتاه بود: خیلی از زنان حتی آنها که دوست دارند فعالیت کنند، تمایلی ندارند جلو بیایند و ویترین شوند. من نمی‌دانم آیا در همه جا اوضاع همین است یا نه‌؟ شاید هم هنوز مردان سیاستی هستند که صف اول را مال خودشان می‌دانند!

زخم‌هایی که هنوز می‌سوزند

هرچه گشتم که برای «میم» واژه‌ای فارسی پیدا کنم، نشد. در میان میم‌های طنزی که این روزها بر ‌اساس تصویرهای روزنامه «شرق» منتشر می‌شود، موضوع زنان و دختران بسامد بالایی دارد. برخی از آنها در روزنامه قابل انتشار نیستند، اما یکی از این میم‌های طنزی که در فضای مجازی منتشر شده، درباره این است که با زخم‌هایمان چه کنیم؟ به پاسخ‌هایی که در برابر نامزدهای دیگر گنجانده شده است، کاری ندارم اما از زبان مسعود پزشکیان آمده است که نور از میان زخم‌ها می‌گذرد. این پاسخ شاید ارزش ادبی و احساسی داشته باشد، اما واقعیت این است که هنوز جای زخم‌های زنان می‌سوزد.

صدای رسا

در جنبش‌های اخیر، صدای زنان رساترین صدا بود. زنان مطالبات‌شان را با بلندترین صدا بیان کردند، اما کماکان باید برای رسیدن به خواسته‌های معمولی‌شان، برای همان زندگی معمولی خود هزینه بدهند. بخشی از آنان ناامیدتر از این هستند که فکر کنند یک نامزد می‌تواند خواسته‌هایشان را عملی کند. برای همین است که در میان فعالان زن ستاد انتخاباتی حتی ستادی که به‌عنوان نامزد اصلاح‌طلبان انتخاب شده، زنانی که امروز در خیابان‌ها می‌بینیم غایب هستند. حتی اگر این نامزد معتقد باشد که «مداخله افراد به نام طرح نور ما را به سمت سیاهی می‌کشاند». این شعارها در میان زنان جوان طنینی ندارد. تعداد زنانی که تصمیم دارند رأی ندهند یا در رأی‌دادن مردد هستند، بسیار زیادتر است و بر این باورم پس از اتفاقات این چند سال، نتیجه این انتخابات را زنان تعیین می‌کنند، چه رأی بدهند و چه رأی ندهند.