|

مرز باریک مشارکت سیاسی کودکان

بررسی حقوقی «شرق» در گفت‌وگو با مونیکا نادی، حقوق‌دان، درباره موضوع حساس مشارکت کودکان در امور سیاسی

مسئله مشارکت سیاسی کودکان از موضوعات مهم در جهان امروز است. موضوعی که در برخی بزنگاه‌های تاریخی از جمله در زمان انتخابات نمود بیشتری دارد. شاهدیم که تصاویر متنوع و رنگ به رنگی از کودکان در شبکه‌های اجتماعی و حتی گاهی در تبلیغات شهری درباره موضوع انتخابات منتشر می‌شود. این تصاویر گاهی توسط خود کودک یا خانواده او به اشتراک گذاشته می‌شوند، گاهی نیز کودکان توسط دوربین رسانه‌ها شکار می‌شوند.

مرز باریک مشارکت سیاسی کودکان
مریم لطفی خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

مریم لطفی: مسئله مشارکت سیاسی کودکان از موضوعات مهم در جهان امروز است. موضوعی که در برخی بزنگاه‌های تاریخی از جمله در زمان انتخابات نمود بیشتری دارد. شاهدیم که تصاویر متنوع و رنگ به رنگی از کودکان در شبکه‌های اجتماعی و حتی گاهی در تبلیغات شهری درباره موضوع انتخابات منتشر می‌شود. این تصاویر گاهی توسط خود کودک یا خانواده او به اشتراک گذاشته می‌شوند، گاهی نیز کودکان توسط دوربین رسانه‌ها شکار می‌شوند. در چنین مواقعی سؤال اصلی این است که انتشار این تصاویر و اساسا فعالیت سیاسی کودک در فضای مجازی یا دنیای واقعی تا چه میزان سهم اوست و کجا مصداق سوءاستفاده از او محسوب می‌شود. در اینجا منظور از کودک براساس ماده یک پیمان‌نامه حقوق کودک به هر انسان کمتر از ۱۸ سال گفته می‌شود. مونیکا نادی، وکیل، حقوق‌دان و البته فعال حوزه کودک در گفت‌وگو با «شرق» به طور مفصل در این زمینه توضیح می‌دهد.

به گفته نادی کودکان از سایر افراد جامعه مستقل‌اند و در این استقلال نیازمند محافظت و حمایت هستند؛ «باید در نظر بگیریم که آنها در کنار نیازشان به حفاظت و حمایت، افراد صاحب حقوقی هستند. از جمله این حقوق، حقوق سیاسی است. منبع قانونی ما پیمان‌نامه حقوق کودک است. در این پیمان‌نامه یک‌سری از حقوق سیاسی کودکان تصریح شده است. از جمله اینکه کودکان باید حق شنیده‌شدن و اظهارنظر و آزادی بیان داشته باشند. البته محدودیت‌هایی هم بر این حق وجود دارد. همچنین برای کودکان حق آزادی تشکیل اجتماعات و تشکل‌ها در نظر گرفته شده است. البته در کنار آن باید از حریم خصوصی آنها هم محافظت کرد. حق دسترسی به اطلاعات و رسانه‌های جمعی هم از دیگر حقوق کودکان است». او تأکید می‌کند که باید حق مشارکت سیاسی کودکان را به رسمیت بشناسیم. باید به آنها کمک کنیم و زمینه‌های ابراز و مشارکت را برای آنها فراهم کنیم؛ البته تا جایی که به آنها آسیبی وارد نشود. به گفته او جایی که باید دست نگه داریم، نقطه‌ای است که منافع عالیه کودک و مصلحت او به خطر می‌افتد. اینجا مرز باریکی وجود دارد که نادی درباره آن توضیح می‌دهد: «میان اینکه به کودک اجازه مشارکت و رشد سیاسی بدهیم و اینکه از او سوءاستفاده کنیم، مرزی وجود دارد. مثلا در دوران انتخابات، کودک می‌تواند درباره کاندیداها اظهار نظر کند و به انتخاب خودش برای یک کاندیدا تبلیغ کند. این را باید به رسمیت بشناسیم. اما تا جایی که از این کودک سوء‌استفاده نشود. در واقع تا زمانی که از این کودک برای تبلیغات و بدون آگاهی او استفاده نشود، مشکلی وجود ندارد». او ادامه می‌دهد: «در واقع این روند نباید موجب آزار کودک شود و او مورد استثمار قرار بگیرد. نباید کودک را تحت تأثیر یک‌سری مسائل قرار دهیم تا او فعالیت سیاسی کند. این متفاوت است با زمانی که کودک با دید باز خودش چنین انتخابی کند».

قیاس مع‌الفارق با کودک‌همسری

موضوع مشارکت سیاسی کودکان و حقوق آنان در این زمینه، مسائل دیگری را هم ممکن است به ذهن متبادر کند مثلا ازدواج کودکان. برخی منتقدان مشارکت سیاسی کودکان معتقدند این موضوع نیز شبیه به کودک‌همسری است. چراکه در برخی نواحی خود کودکان هم راغب به ازدواج‌اند، اما موضوع اصلی این است که ازدواج کودکان خلاف مصلحت و منافع عالیه آنهاست. این حقوق‌دان و فعال حقوق کودک این دو موضوع را قیاس مع‌الفارق می‌داند و در این باره توضیح می‌دهد؛ «درباره ازدواج کودکان بحث این است که کودک نیاز به کودکی‌کردن دارد. ازدواج در سنین پایین اولین حقی را که از کودک می‌گیرد، کودکی‌کردن است و یکباره او را وسط دنیای بزرگسالی پرتاب می‌کند. ازدواج بار مسئولیت‌های حقوقی زیادی به کودک تحمیل می‌کند و او آمادگی پذیرش این مسئولیت‌های حقوقی را ندارد. کودکی که نمی‌تواند رأی بدهد یا نمی‌تواند گواهی‌نامه داشته باشد، اجازه ازدواج دارد!». او تأکید می‌کند که موضوع ازدواج کودکان با اینکه به آنها اجازه بدهیم دیدگاه سیاسی داشته باشند، از حق انتخابشان استفاده کنند، آزادی و مشارکت سیاسی فعالانه داشته باشند بسیار متفاوت است؛ «در حالت دوم بر کودک مسئولیت‌های حقوقی در حوزه سیاسی بار نکرده‌ایم. طبیعی است که کودک در چارچوب خواسته‌ها و نیازها و مسائل خودش دیدگاه سیاسی داشته باشد و مشارکت کند. اما چنان‌که گفتم این موضوع تا زمانی موجه است که از کودک سوءاستفاده نشود».

کجا مصداق سوءاستفاده است

به گفته نادی سوء‌استفاده از کودک در موضوعات سیاسی مشابه سوءاستفاده از او در سایر حوزه‌هاست. چیزی شبیه به استفاده از کودکان در تبلیغات تجاری: «وقتی کودک عقیده‌ای حاصل از تفکر خودش در چارچوب درک و دریافتش از موضوعات دارد و راجع به آن صحبت می‌کند، مشکلی نیست. اما زمانی که خانواده یا یک فرد بزرگسال یا هریک از کاندیداهای انتخابات به کودکان خط‌ مشی می‌دهند و از آنها می‌خواهند در قالب این خط مشی برای آنها تبلیغ کنند یا از سادگی کودکان و امکان بیشتر دیده‌شدن آنها در تبلیغاتشان استفاده ‌کنند، مصداق سوء‌استفاده از کودکان است». او اضافه می‌کند که اینجا حتی مفهوم استثمار کودک را هم می‌تواند به دنبال داشته باشد: «در واقع نوعی استفاده ابزاری از کودکان اتفاق می‌افتد. اما لازم است دوباره تأکید کنم که اینجا مرز باریکی وجود دارد. نمی‌توان گفت تمام تصاویری که از مشارکت سیاسی کودکان و مثلا حضورشان در زمان رأی‌گیری به همراه والدینشان منتشر می‌شود، مصادیق سوءاستفاده است. البته این را جدا از بحث‌های خاصی که درباره انتشار تصاویر کودکان وجود دارد، می‌گویم. در واقع قرار نیست مفهوم سوءاستفاده را تا این اندازه عام کنیم». این حقوق‌دان تأکید می‌کند که باید هر مورد را جداگانه بررسی کرد و در این زمینه نظر داد: «مثلا در دوره انتخابات برخی والدین ویدئوهایی از کودکان منتشر می‌کردند و در آن برچسب‌هایی را از زبان کودک به نامزد طیف مخالفشان نسبت می‌دادند. اینها مصادیق همان مرز باریک است، باید دقیق‌تر و مورد به مورد به آنها نگاه کنیم و درباره آنها صحبت کنیم. نمی‌شود کلی نگاه کنیم و به صراحت بگوییم تمام اینها سوءاستفاده و در چارچوب کودک‌آزاری روانی است و کودک را در معرض آسیب‌های روانی قرار می‌دهد».

جنبه‌های مختلف این مشارکت

تا اینجا می‌توان این نکته را گفت که «استفاده» از کودکان در امر سیاسی امری منفی است. مونیکا نادی این جمله را تصحیح می‌کند: «مشارکت کودکان در امر سیاسی در عین حال که جنبه‌های مثبت زیادی دارد، دارای جنبه‌های منفی هم هست. زمانی که نگاه ابزاری روی کودک وجود داشته باشد و او مجبور به انجام کاری شده یا عقیده‌ای به او تحمیل شود، این مسئله کودک را در معرض آسیب قرار داده و به زندگی او جهتی می‌دهد که امکان ارزیابی دیدگاه‌های مختلف را از او سلب می‌کند». به گفته او وقتی کودک در امر سیاسی به ابزار خانواده تبدیل شود، ممکن است در معرض تمسخر و تهدید سایرین قرار بگیرد، هم در فضای واقعی و هم در فضای مجازی؛ «اینکه کودک را در معرض چنین موقعیتی قرار دهیم، آسیب‌زاست. ضمن اینکه خانواده، نهاد آموزش و دولت وظیفه دارند در عین حال که حق مشارکت سیاسی کودکان را به رسمیت بشناسند، باید دسترسی آزاد آنها به وسایل ارتباط‌جمعی را فراهم کنند تا عقایدشان را انتخاب کنند و در چارچوب آنچه انتخاب کرده‌اند، مشارکت کنند». این وکیل دادگستری تأکید می‌کند: «کودکان فی‌نفسه مشکلات زیادی دارند و متأسفانه همیشه مسائل آنها مغفول می‌ماند. حتی کاندیداهای ریاست‌جمهوری این دوره هم هیچ برنامه مشخصی درباره کودکان نداشتند و هیچ ذکری از آنها نکردند. با وجود اینکه تا این حد حقوق آنها نادیده گرفته می‌شود، اما متأسفانه گاهی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. مثلا هیچ کاندیدایی نباید از تصاویر کودکان در تبلیغاتش استفاده کند». او موردی که چند سال پیش دختر نوجوانی یکی از زنان اهل سیاست را فراخوانده و خواستار مناظره با او شده بود را هم از مصادیق همین سوءاستفاده می‌داند: «در آنجا هم رد پای خانواده مشهود بود و مشخص بود که بچه تحت تأثیر خانواده است». نادی در پایان می‌گوید که در نهایت این موضوع بسیار حساس و چالش‌برانگیز است؛ «نمی‌شود با یک قاعده کلی درباره تمام موارد حکم داد، باید به صورت موردی دید که کودک در معرض برچسب‌زنی سیاسی قرار گرفته است یا مورد توهین و تهدید و تحقیر بوده یا نه. برخلاف ازدواج کودکان که می‌توان یک قاعده کلی و براساس اصول درباره آن نظر داد، مشارکت سیاسی کودکان در دنیا موضوع نوینی است و طبیعتا عقاید بزرگسالان به کودکان ترجیح داده می‌شود. حتی در برخی کشورها تشکل‌هایی ایجاد شده است تا در آنها امکان مشارکت سیاسی کودکان وجود داشته باشد. بنابراین باید میان اینکه کجا از کودک سوءاستفاده می‌شود و کجا نمی‌شود، تفکیک قائل شویم».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها