سیاست خارجی، رکن اساسی دولت آینده
پر واضح است که مهمترین معیار انتخاب رئیسجمهور برای ملت شریف کشور، برنامههای معیشتی و اقتصادی دولتی است که برای بازیگردانی صحنه اقتصادی کشور درحال جدال و رقابت است. تجربه مدیریت اجرائی سالهای گذشته از سوی دولتهای قبلی، تا حدود زیادی روزنه نگاه خردمندانه شهروندان در حوزه مباحث اقتصادی و تصمیمگیری با تدبیر و انتخاب شایسته را فراهم آورده است.
معین شرقی-کارشناس حقوقی و مدرس دانشگاه: پر واضح است که مهمترین معیار انتخاب رئیسجمهور برای ملت شریف کشور، برنامههای معیشتی و اقتصادی دولتی است که برای بازیگردانی صحنه اقتصادی کشور درحال جدال و رقابت است. تجربه مدیریت اجرائی سالهای گذشته از سوی دولتهای قبلی، تا حدود زیادی روزنه نگاه خردمندانه شهروندان در حوزه مباحث اقتصادی و تصمیمگیری با تدبیر و انتخاب شایسته را فراهم آورده است. با تمام انتقادات و دیدگاههای مثبت درباره رویکرد تجارب قبلی دولتها، امری که انکارناپذیر است، حسن تعامل گسترده کشور در حوزه روابط دیپلماتیک و سیاسی است. در دنیای فعلی، انزوای سیاسی-اجتماعی به مراتب پرهزینهتر از برخی توالی فاسد تعامل با اندکی از دولتهای خارجی است. همچنین، این رویکرد منطبق با منویات مقام معظم رهبری و سیاستهای کلی نظام است. قاعدتا آنچه دیدگاه رهبری انقلاب در این حوزه است، تفاسیر غلط از فرمایشات ایشان که دستاویز برخی گروههای تندرو شده نمیباشد، علاوهبر رویکرد عملی رهبری در این حوزه، چه در سالهایی که رئیسجمهور کشور بودند و چه در جایگاه رهبری انقلاب، صحهگذار این مطلب است که ایشان هرگز مخالف گسترش تعاملات بینالمللی نبودهاند. آنچه دغدغه مدبرانه ایشان است، حفظ استقلال و اقتدار کشور در حوزه دیپلماسی بینالمللی و تعامل عزتمندانه با دیگر کشورهاست. متأسفانه سوءاستفاده جناحهای خاصی در میان مردم و ایجاد موج منفی درباره سیاست خارجی کشور، تصمیمگیری را در حوزه انتخاب رئیسجمهور و دولت به درهای بسته رسانده است. گزاره غلط «عدم ابتکار عمل دولت در سیاست خارجی»، موجب یأس مردم و نبود انگیزه و شوق در کنشگری سیاسی و انتخاباتی شده است. سؤالی که به ذهن متبادر میشود این است که، این جناح چه توجیهی درباره اقدامات دولت حاکم در سالهای ۹۵ و ۹۶ دارد؟ آیا با تجربه اوج روابط حسنه بینالمللی کشور و تأثیرات اقتصادی و معیشتی و پایداری و رونق تجاری در سالهای مذکور، باز هم میتوان گفت تیم حاکم در پاستور نقشی در سیاست خارجی ندارد؟ حقیقت این است که مردم دچار فریب رسانهای شده و به علل تغییرات اوضاع بینالمللی نگاهی نکرده و به دنبالهروی در موجهای منفی، دچار برداشت غلط شدند؛ مقایسه سطح تعاملات دولتهای قبلی بهخوبی صحهگذار این مطلب است. از طرفی، با وجود گذشت سالها، همچنان مردم و کشور نسبت به برخی دیدگاههای پوسیده و بسته و گاهی سوءاستفادهگرایانه، هزینه میدهند. در دغدغه انتخاباتی همین روزهای کشور، باز هم درباره تعییننشدن تکلیف مسئله افایتیاف، کشور و مردم متحمل هزینه شدند. معیشت و اقتصاد کشور در گرو سیاست خارجی هدفمند و تعامل و دیپلماسی حرفهای با دنیاست. میان نگرشهای حاکم در کشور بسیار تفاوت است. دستگاه اجرائی کشور جای غرضورزی و تسویه حسابهای جناحی نیست. به بنای عقلا، تجربه سالهای گذشته و هزاران دلیل دیگر، تنها راه نجات کشور، خروج از انزوای سیاسی و بینالمللی است. ایران نیازمند موضع واقعگرایانه دربرابر دیپلماسی بینالمللی است، نه موضع ایدئالگرایانه. باید توجه داشت که تدبیر موضع واقعگرایانه به منزله تعظیم دربرابر آمریکا و غرب نیست و مطابق فرمایشات و رهنمودهای رهبری مواضع آمریکا هیچگاه خالصانه نبوده و نیست، اما شرایط خاص حاکم در کشور نیازمند تدبیر اساسی و سیاست حرفهای درباره روابط بینالملل است. بسیاری از دولتهای اروپایی با سیاستهای آمریکا موافق نیستند و این فرصت بسیار مغتنمی برای ایران است که تا حدی نسبت به کلیات توافق سیاست نشان داده تا در آتیه امکان تعاملات بیشتر با دولتهای اروپایی و غیرمتخاصم فراهم شود. توسعه توانایی مقاومت دربرابر تحریم، تاکتیک هوشمندانهای بود که ایران را در بهترین موقعیت ممکن برای مذاکره برای یک توافق عادلانه با ایالات متحده قرار داد. اکنون که یک معامله برد-برد روی میز است، دولت جدید نباید تاکتیکهای خود را با استراتژی اشتباه بگیرد. هیچ راهبردی درباره بستن مسیرهای حیاتی توسعه و دعوت به انزوا از سوی جامعه بینالمللی وجود ندارد. در این شرایط، دولت آمریکا و غرب مجبور است در رویکرد دیپلماسی با ایران شجاعتر و انعطافپذیرتر باشد و این مستلزم وجود دولتی با پتانسیل و مثبتنگر در این حوزه است. قدرت تعامل جناحی داخلی و استفاده حداکثری از ظرفیت دیپلماسی و دولت در سیاست خارجی رکن بسیار مهمی است که مردم عزیز در انتخاب رئیسجمهور باید به آن توجه داشته باشند.