|

جمعه روز سرنوشت‌سازی برای فردای ایران است و مردم بازیگران اصلی زمین سیاست‌ورزی هستند

روزی برای «ما»

فردا مردم تصمیم خواهند گرفت تا به کدام نامزد اعتماد کرده و سکان هدایت کشور را به دستانش بسپارند. اینکه مسیر مشارکت به کدام سمت رود هنوز مشخص نیست، اما پاستورنشین آینده از روز شنبه راه سختی در پیش دارد و اگر پشتوانه مردمی نداشته باشد، ره به سلامت نخواهد برد. از زمان معرفی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری پیش از موعد چهاردهم تا امروز که به پایان خط نزدیک شده‌ایم، گروهی از مردم از یک خمودگی و بی‌تفاوتی به سمت مشارکت و عبور از تردید برای حضور پای صندوق‌های رأی حرکت کرده‌اند؛

روزی برای «ما»

‌‌شرق: فردا مردم تصمیم خواهند گرفت تا به کدام نامزد اعتماد کرده و سکان هدایت کشور را به دستانش بسپارند. اینکه مسیر مشارکت به کدام سمت رود هنوز مشخص نیست، اما پاستورنشین آینده از روز شنبه راه سختی در پیش دارد و اگر پشتوانه مردمی نداشته باشد، ره به سلامت نخواهد برد. از زمان معرفی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری پیش از موعد چهاردهم تا امروز که به پایان خط نزدیک شده‌ایم، گروهی از مردم از یک خمودگی و بی‌تفاوتی به سمت مشارکت و عبور از تردید برای حضور پای صندوق‌های رأی حرکت کرده‌اند؛ تا جایی که دور اول انتخابات در غیاب 60 درصد از شهروندان برگزار شد و 20 درصد از مشارکت‌کنندگان نیز به نامزدی رأی دادند که قرار نیست وضعیت فعلی را ادامه دهد. بنابراین 80 درصد واجدین شرایط منتقد شرایط فعلی هستند. همین موج آشکار از ناخرسندی‌ها که ریشه‌های مختلفی دارد، با چاشنی بی‌تفاوتی به انتخابات نتوانست آن‌طور که باید به کمپین‌های مردمی پرشور و نشاط ختم شود؛ به‌خصوص در دور اول که با حضور چهره‌های آشنا و وعده‌های بدون پشتوانه و تکراری چهار نفر از نامزدها تنور انتخابات داغ نشد.

بارقه‌های امید

در روزهای گذشته با اعلام نتیجه انتخابات شرایط کمی تغییر کرد‌. دو نامزد با دو دیدگاه کاملا متفاوت و با خاستگاه اجتماعی متفاوت، ‌مقابل هم قرار گرفتند تا سرنوشت ایران مسئله اصلی این انتخابات باشد و بخشی از مردم با حضور در فضای حمایتی این نامزدهای ریاست‌جمهوری، نقشی از امید به مشارکت را آفریدند. به همین خاطر، کمپین‌های مردمی کمی جان گرفت. هرچند در دور اول نیز شاهد حضور مردم در ورزشگاه‌ها، مساجد، دانشگاه و حتی پارک مانند آنچه در سنندج رخ داد، بودیم که نشان از امید کم‌جان اما در حال شکوفاشدن برای فردای ایران بود. البته تصاویر اتوبوس‌هایی که برای برنامه‌های نامزدی خاص از شهری به شهر دیگر هم می‌رفتند، چند بار بازنشر شد، اما نمی‌توان حضور اقشار مختلف را در ستادهای مختلف نادیده گرفت؛ حتی همان حضور محدود که با بستن بیش از نیمی از فضای نقش جهان در اصفهان، پرشور جلوه داده شد. 

به‌هرحال، همان تصاویر جسته‌وگریخته در کنار حضور پر‌رنگ مردم در بخشی از مراکز استان‌ها‌ توانست شور و شوق انتخاباتی را جانی تازه دهد تا در نهایت در آخرین شب تبلیغات، شاهد حضور پررنگ طرفداران یکی از نامزدها در خیابان‌های تهران باشیم که در پایان هم همه پوسترها و عکس‌های تبلیغاتی را از سطح خیابان‌های تهران پاک کردند؛ کاری که شهردار تهران به دلیل ترک صندلی شهرداری و نامزدی در انتخابات قادر به مدیریتش نبود.

 با شروع دور دوم انتخابات و مناظره نخست، گویی امید به تغییر و اصلاح در حال جوانه‌زدن بود و حضور دو نامزد در بازار با دو استقبال متفاوت نشان از اهمیت نقش مردم در تبلیغات انتخاباتی می‌داد که گویی به‌تازگی زنگ آغازش به صدا درآمده است.

 سفرهای استانی و استقبال‌های بی‌نظیری که ثبت شد، قاب‌های ماندگار انتخابات چهاردهم بود که برای قضاوت آیندگان باقی خواهد ماند. سه روز پایانی تبلیغات به برنامه‌های فشرده نامزدها در جمع‌های مردمی ‌ختم شد و بازار وعده‌وعیدها هم داغ‌تر شد. یکی برای وعده‌هایش تضمین داد و دیگری به وعده‌ای تکراری بسنده کرد. 

بااین‌حال، طرفداران با اشتیاق مسیری را باز کردند که شاید به مشارکت ایدئال ختم نشود، اما می‌تواند امیدها را برای فردای بهتر ایران زنده نگه دارد. امید به فردایی که گام بزرگ آن را مردم برداشتند و دولت چهاردهم باید با مسئولیت‌پذیری و پرهیز از فرافکنی که حتی دولت سیزدهم را به کل از دایره نقد خارج کرده و سایر دولت‌ها را مقصر وضع موجود قلمداد می‌کند، برنامه‌های خود را پیگیری کند. در این صورت، شور و نشاط سیاسی ممکن است بار دیگر به میان جوانان ایرانی بازگردد و در مسیر دشوار پیش‌رو در کنار دولت معتمد خود تلاش مضاعف کنند و ایران را دوباره بسازند.