|

مارپیچ استهلاک

موقعیت ایران اکنون با حالت عادی و معمول متفاوت است. ایده نگاه به منابع و فرصت‌های داخلی اگرچه در بیان جذاب و خیراندیش می‌نماید، اما در پس آن می‌توان اتلاف به تمام معنای همین منابع و فرصت‌ها را دید؛ منابعی که می‌توانست زیربنای توسعه هر کشوری را فراهم کند، اکنون به اعتراف عمده کارشناسان و حتی مسئولان، در شرایطی اضطراری قرار دارند. کشور در دهه آینده با چالش منابع مواجه خواهد بود؛ این اخطار دلسوزانه را سال‌هاست خیرخواهان فریاد می‌زنند. در شرایطی کشور ما بر اثر تحریم از فرصت‌ها و مزیت‌های مراودات بین‌المللی بی‌نصیب است، هجوم بی‌رویه به این منابع، استهلاکی را به آنها تحمیل می‌کند که در نهایت به بی‌آیندگی و خسران منجر خواهد شد.

علی‌اصغر صالحی

 

موقعیت ایران اکنون با حالت عادی و معمول متفاوت است. ایده نگاه به منابع و فرصت‌های داخلی اگرچه در بیان جذاب و خیراندیش می‌نماید، اما در پس آن می‌توان اتلاف به تمام معنای همین منابع و فرصت‌ها را دید؛ منابعی که می‌توانست زیربنای توسعه هر کشوری را فراهم کند، اکنون به اعتراف عمده کارشناسان و حتی مسئولان، در شرایطی اضطراری قرار دارند. کشور در دهه آینده با چالش منابع مواجه خواهد بود؛ این اخطار دلسوزانه را سال‌هاست خیرخواهان فریاد می‌زنند. در شرایطی کشور ما بر اثر تحریم از فرصت‌ها و مزیت‌های مراودات بین‌المللی بی‌نصیب است، هجوم بی‌رویه به این منابع، استهلاکی را به آنها تحمیل می‌کند که در نهایت به بی‌آیندگی و خسران منجر خواهد شد.

چالش‌های منابع آبی در حدی‌ است که معاون امور مجامع، توسعه مدیریت و پشتیبانی شرکت مدیریت منابع آب ایران از خشک‌سالی، شرایط‌ پیچیده و بی‌سابقه گفته و کشور را نیازمند تشکیل «دولت آب» با عضویت همه مردم می‌داند. برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی حتی این مشکل بزرگ را به دامان خاک کشیده است و سخن گفتن از صادرات محصولات کشاورزی‌ یا مواردی که از آن به عنوان آب مجازی یاد می‌شود، در شرایطی که کشور از تکنولوژی استفاده بهینه از منابع مذکور بی‌بهره است، موقعیت را آشفته‌تر خواهد کرد.

باوجود رویکرد استفاده از سوخت‌های تجدید‌پذر در دنیای امروز، نگاه غالب سیاست‌گذاران ما لزوم سرمایه‌گذارای و استخراج بیشتر منابع فسیلی است. فارغ از همان فقدان تکنولوژی ناشی از تحریم که در همه موارد از ملزومات است، بهره‌برداری غیربهینه و ارائه با تخفیف منابع ‌نسلی در بازارهای بین‌المللی به چیزی غیر از استهلاک دارایی‌های ملی نخواهد انجامید. در نمونه‌ای مشخص استخراج نابهره‌ور و استفاده ناموجه از گاز، که عمدتا ناشی از تحریم است، کشور دارنده عظیم‌ترین منابع گازی را ناچار به واردات گاز کرده و دولت را بر آن داشته که به مشتریان پاداش صرفه‌جویی بدهد.

در سایر موارد از قبیل منابع انسانی، محیط زیستی و... نیز شرایط به همین منوال است. مسلما در نگاه به فرصت‌های داخلی باید به استفاده بهره‌ورانه از آن نیز اندیشید. مزیت‌های جغرافیایی، فرهنگی و... در هر کشوری اساس توسعه و حرکت آنجاست. هیچ رویکردی بدون نگاه به قابلیت‌های داخلی منتج به پیشرفت نخواهد شد اما نگاه جزیره‌ای و قطع روابط تکنولوژیک، مالی و بازرگانی طولانی‌مدت با دنیا شیره جان ایران را خواهد کشید. استفاده اسراف‌گونه در گذشته و نگاه نابهره‌ور کنونی حاصلی جز فقر کنونی و خالی شدن کشور از قابلیت‌ها و فرصت‌ها در آینده نخواهد داشت. در این در این شرایط، سرگردانی منابع انسانی، سردرگمی سرمایه‌های خرد و مواردی از این دست کار را به جایی رسانده که کوچک‌ترین فرصت اقتصادی‌ای سرازیر شدن بی‌برنامه منابع سرمایه‌ای و انسانی به آن سمت را باعث خواهد شد. تصور کنید دولت بعد نیز بدون اعتنا به تحریم و مزیت‌های سرزمینی تسهیلاتی برای استفاده بی‌رویه از منابعی مانند آب، نفت، گاز و خاک در نظر بگیرد. آنچه باقی خواهد ماند چیست؟

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها