|

کارزار عزل شهردار؛ دموکراسی الکترونیک

انتخابات شورای شهر تهران تا‌ جایی‌ که ما می‌دانیم، برآمده از مطالبات اجتماعی و شهری نیست و بسیار سیاسی است. اگر انتخابات آزاد باشد، یعنی اگر نامزدهای اصلاح‌طلبان را قلع‌و‌قمع نکرده باشند و مشارکت بالا باشد، معمولا جناح اصلاحات در شورای شهر برنده می‌شود و زمانی هم که مشارکت پایین باشد، جناح مقابل برنده است

کارزار عزل شهردار؛ دموکراسی الکترونیک

حسین ایمانی جاجرمی-جامعه‌شناس شهری و استاد دانشگاه تهران: انتخابات شورای شهر تهران تا‌ جایی‌ که ما می‌دانیم، برآمده از مطالبات اجتماعی و شهری نیست و بسیار سیاسی است. اگر انتخابات آزاد باشد، یعنی اگر نامزدهای اصلاح‌طلبان را قلع‌و‌قمع نکرده باشند و مشارکت بالا باشد، معمولا جناح اصلاحات در شورای شهر برنده می‌شود و زمانی هم که مشارکت پایین باشد، جناح مقابل برنده است. این دو نیرو هم به‌شدت سیاسی هستند و عموما اهداف سیاسی بالاتری را دنبال می‌کنند. به‌خصوص بعد از تجربه محمود احمدی‌نژاد که توانست از طریق صندلی شهرداری به مقام ریاست‌جمهوری هم برسد، پست شهرداری تهران برای سیاسیون بسیار جذاب شد و بعد هم منابع مالی و قدرت سازمانی و رسانه‌ای که دارد، شهرداری را از یک دستگاه خدماتی و شهری تا اندازه زیادی خارج و به یک سازمان سیاسی بدل کرده است. واقعیت این است که مطالبات مردم در این‌ حال و اوضاع، دیگر چندان جایی ندارد. یعنی اگر اقشار مختلفی که در تهران زندگی می‌کنند -مثل کارگران، مستأجران، افراد طبقه متوسط، طرفداران محیط‌ زیست، طرفداران حقوق زنان، طرفداران حقوق حیوانات و طیف‌های مختلف سیاسی و اجتماعی جامعه- می‌توانستند در شورای شهر نماینده داشته باشند، سیاست‌گذاری‌های شهری بهتر اتفاق می‌افتاد، ولی درحال‌حاضر چنین شرایطی نداریم.

‌کارزارها در نقش دماسنج سیاسی

در قانون هم مشخص است که عزل شهردار از طریق استیضاح صورت می‌گیرد، ولی وقتی اعضای شورای شهر یکدست هستند و انتخاب‌شان هم سیاسی است، قاعدتا حتی اگر 90 درصد مردم تهران هم بگویند شهردار را نمی‌خواهیم، چون آنها وابستگی‌های سیاسی به هم دارند، نظر مردم برایشان چندان اهمیتی ندارد. بنابراین چنین کارزارهایی چندان تأثیرگذار نیست اما می‌تواند به‌عنوان یک دماسنج سیاسی عمل کند و به‌عنوان یک نشانه تلقی شود. البته این نگاه بخشی از جمعیتی است که به رسانه‌ها و ابزارهای مدرن دسترسی دارند؛ چون همه ساکنان تهران با مراجعه به سایت کارزار و امضای یک درخواست آشنا نیستند.

تکلیف انجام‌نشده وزارت کشور

به‌ واسطه کاهش مشارکتی که در انتخابات قبلی شورای شهر اتفاق افتاد، اعضای شورای شهر نسبت به دوره قبلی نمایندگیِ درصد کمی از مردم را دارند؛ یعنی اعتبار سیاسی و انتخاباتی‌شان چندان بالا نیست. به‌ هر‌ حال این وسایل در سال‌های اخیر تحت عنوان دموکراسی الکترونیک پدید آمده و برخلاف قدیم، امروزه می‌توانید به‌راحتی نظرسنجی کنید و تقریبا در همه کشورهای توسعه‌یافته به‌ طور مرتب هم خود شهرداری‌ها و هم دولت (یعنی وزارت کشور یا هر نهاد دیگری که مسئول شهرداری‌ها هستند) از مردم رضایت‌سنجی انجام می‌دهند و گزارش‌هایش را هم منتشر می‌کنند.

کاری که وزارت کشور ما انجام نمی‌دهد، این است که باید حداقل هر شش ماه یک‌ بار رضایت‌سنجی مردم از شهرداری‌ها، به‌خصوص در شهرهای بزرگ و به‌ویژه در پایتخت را انجام دهد و نتایج آن را منتشر کند.

با نمایش و شعار مشکلات تهران حل نمی‌شود

همه از خود و کارهایی که انجام داده‌اند‌ تعریف می‌کنند، ولی واقعیت این است که تهران شهر پرمشکلی است و با نمایش و شعار نمی‌شود مسائل آن را حل کرد، بلکه دستیابی به این هدف، منابع، برنامه و از همه مهم‌تر، همکاری و مشارکت مردم را می‌خواهد.

چه‌ زمانی نظر مردم مهم شد؟

اما حالا چرا نظر مردم مهم شده است؟ چون اگر مردم نظر منفی داشته باشند با شما مشارکت نمی‌کنند و شما به این نیاز دارید. مثلا وقتی یک برنامه خیلی خوب دارید اما نماینده 10 درصد جمعیت هستید، 90 درصد دیگر به شما توجه نمی‌کنند و شما را نمی‌بینند، بنابراین اینها مهم است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، سیاست باید در ایران به‌روز شود و از این حالت قدیمی و منسوخ‌شده خود، فاصله ‌گیرد. یعنی باید قبول کنیم که طیف‌های مختلفی در تهران مشغول زندگی هستند، نظرات، خواسته‌ها و مطالباتی دارند و فلسفه تشکیل دستگاهی مثل شهرداری این است که مشکلات شهر را با کمک خود مردم برطرف و مشارکت آنها را جلب کند؛ پس باید بیش از هر دستگاه دیگری نسبت به خواسته‌های مردم حساس باشد، چون منابعش را هم از مردم می‌گیرد. دولت سهم چندانی در بودجه شهرداری در ایران ندارد و مردم آن را پرداخت می‌کنند پس در‌نهایت، این حق‌شان است که بدانند اوضاع چگونه است و حق‌شان است که نظرشان دیده و مؤثر واقع شود.

صندلی پرحاشیه شهردار تهران

قبل از انقلاب هم شهرداری تهران سمت حساسی بوده است. وقتی خاطرات مردان سیاسی رژیم پهلوی را می‌خوانید، مثلا آقای هوشنگ نهاوندی در خاطراتش می‌گوید که به‌ دنبال این بوده که روی صندلی شهردار تهران بنشیند و یکی از درباری‌ها -که فکر می‌کنم آقای اعلم بوده- به او می‌گوید این جایگاه به لانه زنبور می‌ماند و خیلی حساس است و در این جایگاه، آینده سیاسی خود را به خطر می‌اندازید. معمولا مشکلات شهری در کشور ما حل نمی‌شود، بلکه تلنبار می‌شود و به همین علت هر‌کس به شهرداری برود، معمولا عاقبت خوشی ندارد؛ چنانچه ما شهردار اعدامی هم داشته‌ایم! اگر دادخواست آقای نیک‌پی را بخوانید، می‌بینید به‌ خاطر اینکه نتوانسته مشکل ترافیک تهران را حل کند، او را اعدام کرده‌اند. بنابر‌این در این زمینه اتفاقا باید اصلاحاتی انجام شود؛ همان‌طور‌ که در کلان‌شهرهای دنیا شهردار باید با رأی مستقیم مردم انتخاب شود.

مدیر شهرداری داریم، نه شهردار

این را هم بگویم که ما اصلا شهردار نداریم و درحقیقت شهردار تهران، مدیر شهرداری است! یعنی اعضای شورای شهر یک نفر را مانند مدیرعامل انتخاب می‌کنند تا سازمان شهرداری را بگرداند... . ما در واقع باید به ‌دنبال یک تکنوکرات باشیم اما در ایران -به‌خصوص بعد از انقلاب و به‌ویژه بعد از دوره شهرداری محمود احمدی‌نژاد، این تشکل به‌شدت سیاسی شده است. در‌حالی‌که مسئله اصلی این است که او بتواند خدمات شهری را به‌صورت ارزان، به‌موقع و پایدار ارائه دهد. اگر قرار است بار سیاسی به آن تحمیل کنیم، باید طوری عمل کنیم که برای اینکه شهردار این میزان نارضایتی و عدم‌ محبوبیت را نداشته باشد، با رأی مردم انتخاب شود. یعنی بالاخره عده‌ای به او رأی بدهند که طرفدار او باشند.

هر فردی عده‌ای طرفدار و تعدادی مخالف دارد. ما می‌بینیم که هر‌کس به شهرداری می‌آید، می‌خواهد نقش سیاسی بازی کند و مثل همه‌ جای دنیا به صحنه انتخابات بیاید. شهردار تهران در‌حال‌حاضر مدیر شهرداری است و از نظر کارشناسی شهردار محسوب نمی‌شود؛ چون اعضای شورا می‌توانند از او سؤال و او را عزل کنند. خود آنها انتخابش کرده‌اند و او وامدار اعضای شورای شهر است (حداقل آن جناح از شورای شهر که طرفدار او هستند) و خود می‌داند که این ممکن است باعث فساد شود؛ چون رویکرد این است که «یکی عملکرد خوبی ندارد ولی چون از جناح ماست مجبوریم او را نگه داریم‌». این مسئله کارهای شهر را تعطیل می‌کند، در‌حالی‌که اهمیت شهرداری از جایگاه و عملکرد خیلی از وزارتخانه‌ها بیشتر است؛ چون با زندگی روزمره مردم سرو‌کار دارد. اگر دو روز زباله‌ها را جمع‌آوری نکنید و یک روز سامانه حمل‌ونقل عمومی از کار بیفتد، شهر به‌ هم می‌ریزد. همه اینها دلیل است برای اینکه به این نتیجه برسیم که قاعده انتخاب شهردار باید اصلاح شود و بحث مدیریت شهری در ایران به اصلاحات نهادی هم نیاز دارد.

چه زمانی کارزارها مفید است‌؟

اگر کارزارها شفاف باشد، یعنی فریب‌های اینترنتی در کار نباشد و افرادی که آن را امضا می‌کنند، هویت حقیقی داشته باشند و پای حرف‌شان بایستند، کارزار مفید است و همان‌طور‌ که اشاره شد، در دنیای امروز که پیشرفت‌های فناورانه اتفاق افتاده، می‌تواند مثل یک دماسنج سیاسی عمل کند. اما کارزار به‌تنهایی کافی نیست و در کنار آن وزارت کشور باید رضایت‌سنجی از شهروندان را هر شش ماه یا یک سال یک ‌بار انجام دهد و شهرداری موظف است هر شش ماه یک‌ بار به مردم گزارش دهد و این در قانون آمده است. بعد می‌توان این نتایج را با داده‌های کارزارها کنار هم قرار داد و دید داده‌هایی که کارزارها ارائه می‌دهند، تا چه اندازه اعتبار دارد.

کارزار مفید است، ولی باید در یک مجموعه بزرگ‌تر با همه نکاتی که برشمرده شد، به اجرا برسد و کامل شود.