همه آنچه رئیس جدید سازمان محیط زیست نیاز دارد
تخصص، تجربه و قلبی تپنده برای خاک ایران
در میانه تابستانی گرم از سالهای آغازین قرن جدید، وقتی خبر گرما و کمبود آب آشامیدنی از یک سو و معضلات مرتبط با فقدان دسترسی بسیاری از مردم کشور به انرژی و قطع برق از سوی دیگر بر هرم تموز افزوده است. وقتی جنگلها از البرز تا زاگرس زیر هیمنه آتش میسوزند و کیفیت حیاتوحش آسیبدیده برای میزبانی از حیوانات روزبهروز افول کرده است. درست زمانی که هر چند وقت یک بار خبر شوم جدیدی از خشکی تالابها، از انزلی تا گاوخونی به گوشمان میرسد و آبزیان و پرندههای مهاجرش یا میمیرند یا از این خاک برای همیشه کوچ میکنند.
شرق: در میانه تابستانی گرم از سالهای آغازین قرن جدید، وقتی خبر گرما و کمبود آب آشامیدنی از یک سو و معضلات مرتبط با فقدان دسترسی بسیاری از مردم کشور به انرژی و قطع برق از سوی دیگر بر هرم تموز افزوده است. وقتی جنگلها از البرز تا زاگرس زیر هیمنه آتش میسوزند و کیفیت حیاتوحش آسیبدیده برای میزبانی از حیوانات روزبهروز افول کرده است. درست زمانی که هر چند وقت یک بار خبر شوم جدیدی از خشکی تالابها، از انزلی تا گاوخونی به گوشمان میرسد و آبزیان و پرندههای مهاجرش یا میمیرند یا از این خاک برای همیشه کوچ میکنند. درست در شرایطی که شیره سفرههای زیرزمینی را آنقدر مکیدهاند که فرونشست زمین به قلب پایتخت و وسط میدان ونک تهران رسیده است و هوایی که تنفس میکنیم با ریزگردها و آلایندههای آنقدر آلوده شده است که تعداد روزهای دارای هوای پاک را میتوانیم با انگشتهای دستمان بشماریم. دقیقا در دورهای که به گفته بسیاری از کارشناسان حوزه محیط زیست هر روز زمان را برای مقابله و مدیریت بحرانهای مرتبط با منابع طبیعی بیش از گذشته از دست میدهیم، سازمان محیط زیست کشور قرار است با مدیریتی جدید اداره شود. با روی کار آمدن دولت جدید و البته نگاه و رویکرد متفاوتی که این دولت میگوید در نسبت با دولت قبلی در پیش خواهد گرفت، بسیاری از دغدغهمندان و دلسوزان طبیعت ایران چشم به ریاست این سازمان بستهاند. از آنجا که مسعود پزشکیان بارها و بارها در گفتوگوهای پیش از انتخابات از تأکیدش بر تخصص گفته بود، حالا انتظار میرود که در چیدمان مدیرانش هم همان تأکیدات را لحاظ کند. این مهمترین مطالبه فعالان محیط زیست کشور است. تعدادی از آنها در گفتوگو با «شرق» با برشمردن ویژگیهایی همچون تخصص و دانش تأکید کردند که مدیر این سازمان نباید از خارج این مجموعه یا با سفارش این مدیر و آن جناح باشد، بلکه نجات منابع طبیعی ایران به کسی نیاز دارد که تجربه کار و فعالیت در این حوزه را داشته باشد، بدنه نیروهایش را بشناسد و بتواند با جذب بهترین و دلسوزترینها، محیط زیست تحت خطر ایران را نجات دهد.
زمانی برای از دست رفتن نیست
«مهدی تیموری هستم با 27 سال خدمت در سازمان حفاظت محیط زیست»؛ این کارشناس و مدیر پیشین سازمان حفاظت محیط زیست، سخنانش را با این جمله شروع میکند تا نشان دهد سابقهاش فقط به شش سال مدیریت در پارک ملی گلستان که نامش با آن گره خورده، محدود نمیشود. او در این سازمان گرم و سرد زیادی چشیده است. تیموری میگوید: «با احترام به همه دوستان، در 45 سال گذشته روال انتخاب رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، خارج از بدنه این سازمان بوده است که نتایج آن را میبینیم».
او با اشاره به اینکه گرچه ممکن است بین اوضاع نابسامان محیط زیست و انتخاب رئیس سازمان ارتباطی به نظر نرسد، میافزاید: «آنچه تاکنون اتفاق افتاده این بوده که افراد خارج از سازمان وقت و زمان زیادی را برای آشنایی با بدنه از دست دادهاند و به همین علت به مشورت مشاورانی توجه کردهاند که در مواردی آنها هم خارج از بدنه سازمان بودهاند. این آزمون و خطا هزینه سنگینی برای محیط زیست داشته است».
تیموری معتقد است انتخاب رئیس محیط زیست از بدنه اجرائی، تصمیم بهتری خواهد بود. او میگوید: «خواهشم این است که یک بار این کار انجام و خیر و برکات آن برای این سرزمین در آینده مشاهده شود».
تیم رئیس به اندازه او اهمیت دارد
لیلا جولایی، کارشناس اداره کل حفاظت محیط زیست استان فارس، دو دهه است که در محیط زیست کار میکند. او میگوید: «بهعنوان کارشناسی که در دهه آخر فعالیتش در محیط زیست است و در 20 سال گذشته ریاست افراد مختلف بر فضای سازمان اعم از خانم معصومه ابتکار، خانم فاطمه جوادی یا آقای محمدجواد محمدیزاده و آقای عیسی کلانتری و... را دیدهام، معتقدم دیدگاه کسی که در رأس کار در این سازمان قرار میگیرد بسیار مهم است».
او به تلاشهای این روزهای فعالان محیط زیست و بدنه این سازمان اشاره میکند؛ تلاشهایی که به گفته او روی انتخاب فردی از بدنه این سازمان متمرکز بوده است. جولایی میافزاید: «این خواسته به نظر میرسد در حال محققشدن است و در فهرست کاندیداهای معرفیشده افرادی را میبینیم که در این سازمان خدمت کرده و کارشناس و مدیر بودهاند؛ کسانی که همه مشکلات این سازمان را لمس کردهاند».
به گفته جولایی، در کنار شرط درونسازمانیبودن، فردی که در رأس محیط زیست ایران قرار میگیرد، باید مؤلفههای دیگری را هم داشته باشد. او میگوید: «در کنار اینکه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست باید با چالشهای محیط زیست و بافت و ساختار سازمانی آشنا باشد، ما به مدیری نیاز داریم که بتواند تغییراتی در بدنه سازمان به وجود آورد».
از نظر این کارشناس محیط زیست، معیارهایی که این روزها فعالان محیط زیست از آن صحبت میکنند، در یک فرد جمع نمیشود. او اضافه میکند: «من معتقدم رئیس سازمان نیاز به تیمی قوی دارد که بتواند انتظارات را تا حدودی برآورده کند. نیازی نیست که این رئیس به همه حوزهها اعم از محیط زیست انسانی، حقوقی یا محیط زیست طبیعی کاملا اشراف داشته باشد، بلکه تیم زیردستش میتواند کمک کند و کارها را برایش پیش ببرد».
گزینههایی که این روزها توانستهاند در فهرست هشتنفره قرار بگیرند، به گفته جولایی اغلب مدیران کل استانها بودهاند که به حوزههای مختلف آشنایی دارند. او میگوید: «بنابراین، اینکه بگوییم رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دولت جدید باید متخصص محیط زیست طبیعی یا انسانی باشد درست نیست، بلکه تیم سازمانی که قرار است با او کار کند مهم است. او باید با کارشناسان و مدیرانی که در این چند سال حذف شدهاند و فعالان محیطزیستی که کنار گذاشته شدهاند، کار کرده و از پتانسیلی که دارند برای رسیدن به مطالبات و بهبود شرایط کمک بگیرد».
جولایی نیمنگاهی هم به وضعیت محیط طبیعی دارد و دراینباره میگوید: «بیشتر تالابهای بینالمللی خشک شدهاند، جمعیت پرندگان مهاجر بهشدت کاهش یافته است و اغلب گونههای حیاتوحش جمعیتی شکننده دارند. در مناطق آزاد که تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست نیست، شرایط بدتری را تجربه میکنیم و مهمترین دلیل پیشآمدن این وضعیت هم نبود مدیریت یکپارچه است. متأسفانه هر سازمان و وزارتخانهای ساز خودش را میزند. مدیریت یکپارچه درباره منابع طبیعی وجود ندارد و همه درصدد بهرهبرداری بیشتر از منابع طبیعی هستند. اگر اشارهای به محیط زیست میشود بیشتر جنبه تشریفات دارد و کارکرد عملی و درمانی برای طبیعت بیمار نبوده است».
مشارکتپذیر، دارای مهارت چانهزنی و متخصص
«علی شمس»، بیولوژیست حفاظت و محقق دانشگاه «کیپتاون» نیز معتقد است در انتخاب مدیر بعدی سازمان حفاظت محیط زیست چند نکته مهم باید مدنظر قرار گیرد. او توضیح میدهد: «رئیس سازمان محیط زیست بهعنوان دستگاه تخصصی، نیاز به دانش خاص این موضوع دارد. بسیاری از مدیران قبلی متأسفانه از خارج از بدنه بوده و به این موضوع آگاهی نداشتند. انتخاب از خارج از بدنه سازمان از چند بُعد به جریان مدیریت سازمان صدمه میزند؛ اولین آنها این است زمانی که فرد به مدیریت میرسد تا با پیچوخمهای سازمانی و بوروکراسی سازمان حفاظت محیط زیست آشنا شود و در جریان جزئیات محیطبانی، یگان حفاظت، بهویژه بخشهای تخصصیتر نظیر تنوع زیستی، تالابها، آلودگی هوا و... قرار گیرد، مدتی زمان میبرد».
به گفته شمس بعد از انتخاب کابینه یک زمان طلایی پنج تا شش ماه وجود دارد تا رایزنیها و بدهبستانهای بینسازمانی شکل بگیرد. او میافزاید: «اگر مدیر سازمان حفاظت محیط زیست از خارج بدنه آن باشد، به دو، سه ماه زمان برای آشنایی با حوزه کاری و سازمان نیاز دارد و عملا این فرصت طلایی رایزنی با سایر ارگانها از دست میرود. سازمان حافظت محیط زیست به خاطر ردیف بودجه و جایگاهش نتوانسته مانند سایر وزارتخانهها منابع را جذب کند و اثرگذاری برای کنترل صنایع و معادن داشته باشد. در این شرایط مدیر خارج از سازمان تا بخواهد وارد جریان رایزنی بهعنوان یک ابزار اثرگذار شود، فرصت زیادی را از دست میدهد».
او با همین استدلال معتقد است اولین و مهمترین حسن رئیس انتخابشده از بدنه سازمان حفاظت محیط زیست آن است که در مدت کوتاهی به کل جریان واقف شده و در جریان رایزنی نقش مؤثری را ایفا میکند. او میگوید: «در کنار این مؤلفه ما نیاز به مدیری داریم که توان چانهزنی بینسازمانی را داشته باشد. از داخل سازمان کسانی هستند که تجربه فعالیت بیشتر از سطح یک مدیرکل یک استان را دارند؛ مدیرانی که در سطح بالاتر و معاونت و... فعالیت کردهاند و میتوانند در کابینه چانهزنی کنند».
مؤلفه سومی که شمس بر آن تأکید دارد، مشارکتپذیری است. او اضافه میکند: «درست است که رئیس یک سازمان باید در تمام شاخهها اطلاعات کافی داشته باشد، ولی درعینحال باید بهعنوان یک مدیر دقیق و مدبر بتواند نظر کارشناسان و متخصصان هر حوزه را جمعآوری کرده و فضای مشارکتی ایجاد کند تا این افراد نظرات خود را بگویند».
از نظر این محقق دانشگاه کیپتاون، وقتی از مشارکت صحبت میکنیم فقط در حد سخنگفتن نیست، بلکه باید در عمل این رویه را مشاهده کنیم. او میگوید: «اینکه افراد را جمع کنیم و در جلسه صوری حرفها را بشنویم اما در عمل کار خودمان را انجام دهیم، مشارکت نیست. متأسفانه این رویه را بسیاری از مدیران و معاونان سازمان داشتهاند. بلکه وقتی از مشارکت صحبت میکنیم که از مراحل اول تصمیمگیری، تصمیمسازی، اجرا و نظارت این رویه وجود داشته باشد. کمتر مدیری را در سازمان حفاظت محیط زیست داریم که این روش را اجرا کند، اما در مواردی افرادی بودهاند که این کار را انجام دادهاند. این گروه از مدیران در عمل مشارکت را به معنای واقعی خودش پیگیری کرده و فضا را به شکلی ایجاد کردند که تمام افراد و متخصصان علاقهمند در بُعد طراحی، تصمیمگیری، اجرا و نظارت درگیر فعالیت اجرا شدند».
اعتماد را به مردم برگردانید
علی گودرزی، جزئی از جامعه محلی و فعالان محیط زیست حاشیه پارک ملی گلستان است. به گفته او مهمترین اولویت برای محیط زیست ایران این است که فردی به ریاست برسد که کارنامه خوبی از خود بهجا گذاشته باشد. او میافزاید: «حمید ظهرابی از پایه و محیطبانی شروع کرده تا به معاونت سازمان حفاظت محیط زیست رسیده است. او کاملا دغدغههای محیطبان و محیط زیست را میشناسد».
از نظر گودرزی، محیط زیست ما امروز دچار بحران سختی شده است؛ آبهای زیرزمینی ما کاهش یافته و زیستگاههایمان از دست رفته است. او اضافه میکند: «مردم زمانی با ما همراه میشوند که بدانند رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خودش هم پای کار است و زحمت میکشد. پیشنهاد من این است که دولتمردان فکری بیندیشند و سراغ مدیری بروند که با دانش روز دنیا و حفاظت آشنا باشد؛ کسی که پشتوانه مردمی دارد و بدنه سازمان حفاظت محیط زیست هم به او اعتماد دارد».
کارزاری برای سازمان محیط زیست
در همین زمینه، یک کارزار جمعآوری امضا هم راهاندازی شده است که تا لحظه نگارش این گزارش، نزدیک به دوهزارو ۵۰۰ امضا کسب کرده است. در بخشی از متن این کارزار که خطاب به رئیسجمهوری نوشته شده، آمده است: «از شما تقاضا داریم شخصی را بهعنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست انتخاب نمایید که در بدنه سازمان رشد یافته و کارآزموده است، نه اشخاصی که به جناحهای سیاسی متصل یا توسط افراد سیاسی یا رؤسای ادوار سفارش شدهاند». چهرههای برجستهای از بدنه متخصص، تحصیلکرده، فعال و باتجربه عرصه محیط زیست ایران ازجمله «جلیل بادامفیروز» رئیس پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار، «امیر عبدوس» مدیرکل پیشین حفاظت محیط زیست استان سمنان، «مسعود شاهحسینی» مدیر پارک ملی کویر، «احمد رادمان» مدیر پیشین پارک ملی توران، «فیروزهسادات سعادتی» رئیس پیشین اداره آموزش و مشارکتهای مردمی حفاظت محیط زیست استان اصفهان، «مدثر تیموری» مدیر پیشین پارک ملی تندوره، «سیدمحمود قاسمپوری» هیئتعلمی دانشگاه تربیتمدرس، «محمود صوفی» پژوهشگر پسادکترای دانشگاه کوتینگ آلمان، «محمدصادق فرهادینیا» هیئتعلمی دانشگاه Kent انگلستان، «لیلی خلعتبری» دکترای تنوعزیستی، حفاظت و تکامل در دانشگاه CIBIO مرکز تحقیقاتی پورتو، «حمیدرضا رضایی» هیئتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، «مرتضی نادری» هیئتعلمی دانشگاه اراک و «ابوالقاسم خالقیزاده» استادیار بیولوژی و کشاورزی مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور بخشی از امضاکنندگان این نامه هستند.