بیم و امید روزنامهنگاری
وقتی با دکتر محمدمهدی فرقانی قرار گفتوگو گذاشتیم، علاوه بر پیگیری سوژه اصلی گفتوگویمان امیدوار بودیم که صحبت با این استاد شناختهشده روزنامهنگاری امیدهایی را هم برای آینده کار روزنامهنگاری در دلمان روشن کند. اغلب گفتوگو با چنین استادانی با چنین موقعیتهایی هم همراه است.
وقتی با دکتر محمدمهدی فرقانی قرار گفتوگو گذاشتیم، علاوه بر پیگیری سوژه اصلی گفتوگویمان امیدوار بودیم که صحبت با این استاد شناختهشده روزنامهنگاری امیدهایی را هم برای آینده کار روزنامهنگاری در دلمان روشن کند. اغلب گفتوگو با چنین استادانی با چنین موقعیتهایی هم همراه است. برای همین در پایان این گفتوگو از او درباره وضعیت کنونی ایران، تحولات اجتماعی صورتگرفته و جایگاه ما بهعنوان روزنامهنگار در این وضعیت حرف زدیم. خواهی نخواهی فضای اجتماعی و فرهنگی ایران از سال ۱۴۰۰ به این سو وارد یک دگرگونی بزرگ شده است. دگرگونی مهمی که البته گفتمان رسمی هنوز آن را به رسمیت نمیشناسد و فضا و فرصتی به آن برای ابراز وجود نمیدهد. اما از تحول مهمی که در پوشش زنان رخ داده تا حوادث سال ۱۴۰۱ تا حتی مشارکت پایین مردم در انتخابات ریاستجمهوری همه نشانههایی از تحول مهم اجتماعی را با خود دارند که کمتر در عرصه گفتمان رسمی جایی برای آن دیده شده است. با این وضعیت باید پرسید که روزنامهنگاری کجای این تحولات ایستاده است؟ روزنامهنگاری ایرانی آیا توانسته با این تغییرات همراه شود یا از آن عقب مانده است. محمدمهدی فرقانی در بخش پایانی گفتوگوی مفصلش با «شرق» به این سؤال هم پاسخ داده است. او در این زمینه میگوید:
روزنامهنگاری ایرانی هم متحول شده هم نشده است؛ یعنی شده ولی شاید به اندازه کافی متحول نشده است.
او در اینجا به مسئله مهم تغییر سبک زندگی با گسترش فناوری و همهگیرشدن شبکههای اجتماعی اشاره میکند و میگوید: شاید دلیل این وضعیت بینابینی هم وجود همین فعالیتهایی است که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و فضای سایبر صورت میگیرد. به نظر میرسد این رفتارها موجب شده به نوعی یک احساس بینیازی و استغنا به مطبوعات سنتی و رسانههای سنتی شکل گرفته باشد. البته این تنها در ایران نیست که این اتفاق افتاده است، بلکه در همه جای جهان این تحول اتفاق افتاده و رسانههای سنتی و به شدت سنتی از سوی تکنولوژیهای جدید تهدید شدهاند. اما در همه جای دنیا رسانههای سنتی سعی کردند که تا حدی خودشان را با این تغییر وفق دهند و جریانهای جدید رسانهای ایجاد کنند.
دکتر فرقانی در بخش دیگری از صحبتهایش به وضعیت مواجهه رسانههای سنتی ایران با تغییرات تکنولوژی اشاره میکند و میگوید: در ایران هم این تغییر اتفاق افتاده است و رسانهها تلاشی برای همراهی با موجهای نوظهور تکنولوژی و نوآوری داشتهاند، ولی متأسفانه این حرکت و همراهی هم نتوانسته رابطه بین مخاطب یا مردم را با مطبوعات (حالا موضوع ما در اینجا بیشتر مطبوعات است) ترمیم یا تقویت کند.
این استاد ارتباطات در اینجا یک گریز تاریخی به مواجهه مردم در ایران با مطبوعات دارد و میگوید: از گذشتههای دور و به لحاظ تاریخی نگاه جامعه به مطبوعات این بوده که اینها وابسته به قدرت هستند، بلندگوی قدرت هستند و خلاصه بیشتر منویات قدرت را نمایندگی میکنند تا نیازها و علایق کف جامعه را. این نگاه در این تحولات اخیر ایران به نظر من تقویت هم شده است؛ این در حالی است که ما این سو و در جامعه روزنامهنگارانمان بین روزنامهنگاران جوانمان چهرههای بسیار خوب و امیدوارکنندهای داریم. من واقعا بسیار به آنها خوشبین و امیدوار هستم و امیدوارم که آنها این فضا را بتوانند بشکنند. چراکه میبینیم این نسل از روزنامهنگاران شجاعت و شهامت و جسارت نزدیکشدن به واقعیتها، پرداختن به آنها و بازگویی حقایق را بیش از گذشته پیدا کردهاند.
دکتر فرقانی در ادامه با تمجید از نسل روزنامهنگاران فعلی به چالش مهمی که پیشروی آنها برای ترمیم رابطه با مردم قرار دارد، اشاره میکند و میگوید: به نظر من امروز روزنامههای ما به موضوعاتی در حوزه قدرت، در حوزه سیاست، در حوزه اقتصاد و در حوزههای اجتماعی ورود میکنند که در گذشته این اتفاق نمیافتاد. یعنی به نظر من الان محتوای روزنامهنگاری ما حالا حداقل نسبت به گذشته نهچندان دور پربارتر و قویتر و جسورانهتر هم شده است؛ ولی آن رابطه هم به دلیل تغییر عادت و تغییر سبک زندگیای که در بین قشر جوان به وجود آمده و رابطهاش با مطالعه مکتوب تا حدی زیادی گسسته شده، به اصطلاح شکل نگرفته و هم به دلیل آن شرایط روانیای که به لحاظ تاریخی در نگاه جامعه به مطبوعات وجود داشته است. آن هم کمک کرده، ولی باز هم عرض میکنم به نظر من مطبوعات ما در چند سال اخیر بسیار جسورانهتر، شجاعانهتر و مسئولیتشناسانهتر از گذشته به واقعیتهای اجتماعی پرداختند ولی به نظر میآید که جامعه پیشاپیشِ آنها دارد حرکت میکند و این مقدار تغییر سبک زندگی حرفهای روزنامهنگاری را حتی قبول ندارد یا باور ندارد. من امیدوارم این حرکتی که در جامعه مطبوعاتی ما شروع شده بتواند ادامه پیدا کند و روزنامهنگارانی که خودشان را نمایندگان افکار عمومی و نمایندگان خواستها، نیازها و علایق عمومی و منافع و مصالح ملی میدانند که همینطور هست، بتوانند بیش از گذشته به مخاطبانشان نزدیک شوند و خلاصه مشکلات و موانع سیاسی، حقوقی، قانونی و اخلاقی که سر راهشان هست، برداشته شود.
دکتر محمدمهدی فرقانی در بخش آخر گفتوگویش با «شرق» هم میگوید: یکی از نیازهای اساسی و یکی از موضوعات اساسی که باید ما به آن در کنار حقوق حرفهای توجه کنیم، بحث اخلاق حرفهای و مسئولیت اجتماعی است که روزنامهنگاران ما (دوستان جوان ما) انشاءالله باید سعی کنند که بیش از پیش از آن پاسداری کنند. در شرایطی که فضای مجازی میتوانم بگویم حداقل در برخی موارد از این اصول عدول میکند و چون این اصول، اصولِ حرفهای هستند و ما انتظار هم نداریم که این اصول در شبکههای اجتماعی یا فضای مجازی به درستی رعایت شود، امیدوارم روزنامهنگاران ما بتوانند خوب این اصول را در حرفه خودشان نمایندگی کنند.