دمیدن در آتش افغانستانستیزی
حمایت از نوجوانی که گردنش شکست
پس از اینکه ویدئویی از برخورد با نوجوانی افغانستانی در آبسرد دماوند منتشر شد، هشتگی در شبکههای اجتماعی داغ شد با عنوان «پایت را از گلویم بردار».
هلیا آبادی
پس از اینکه ویدئویی از برخورد با نوجوانی افغانستانی در آبسرد دماوند منتشر شد، هشتگی در شبکههای اجتماعی داغ شد با عنوان «پایت را از گلویم بردار».
بلافاصله پس از این خبر، خبری آمد که سیدمهدی، نوجوان افغانی که کمشنوایی داشته، برای بازگرداندن به افغانستان درحالیکه خانوادهاش اینجا هستند به اردوگاه فرستاده شده و در اردوگاه وقتی متوجه شکستگی گردنش شدهاند، آزاد شده است. برادرش در واکنش به این خبرها در گفتوگویی شکستگی گردن سیدمهدی را تکذیب کرد، اما گفت او دچار شوک شده است و مادرش نیز نحوه برخورد با او را توضیح داد که با خشونت همراه بوده است. در کنار موج حمایت از او، موجهای دیگری از مخالفت با حضور افغانستانیها در ایران در شبکههای اجتماعی وجود دارد. پیش از اینکه طالبان در افغانستان به قدرت برسد، در آخرین سال حکومت قبلی افغانستان، اخبار ضدایرانی بهشدت در رسانههای افغانستان بازتاب پیدا میکرد. در همان زمان، تلویزیون افغانستان اینترنشنال هم شروع به کار کرده بود و سیاست اصلی خود را بر ایجاد شکاف بین جامعه ایران و افغانستان گذاشته بود. با خروج آمریکاییها و قدرتگرفتن طالبان در افغانستان، موضوع شکل دیگری به خود گرفت. سیلی از مهاجران که میان آنها تحصیلکردگان، کارمندان دولت، کنشگران اجتماعی و نظامیان افغانستان نیز بودند، راهی ایران شدند. استقبال برخی از نمایندگان و اعضای دولت وقت از خروج آمریکاییها و به قدرت رسیدن طالبان، که یکی از جنبشهای اصیل خاورمیانه خوانده شد، شکل بحث را تغییر داد و وقتی طالبان به پنجشیر حمله کرد، بسیاری از ایرانیان در حمایت از مجاهدان پنجشیر خواهان دخالت ایران شدند. مدتی که از این ماجراها گذشت، این بحث راه افتاد که در میان پناهندگان افغانستانی ممکن است طالبان رخنه کرده و وارد ایران شده باشند و برای ایران مشکل امنیتی به وجود بیاورند. در تمام این مدت چنین خبرهایی با استقبال تلویزیونهای ماهوارهای روبهرو میشد و بهویژه تلویزیون افغانستان اینترنشنال این خبرها را برجسته میکرد. در کنار این، میان مقامات حکومتی هم کسانی با موجهای ضدافغانستانی همراه شده بودند. محمدباقر قالیباف در تبلیغات انتخاباتی خود رسما اعلام کرد برای جلوگیری از ورود افغانها، در مرز با این کشور دیوار خواهد کشید و این را به عنوان یکی از قولهای انتخاباتیاش اعلام کرد. این سخنان که کمپین قالیباف گمان میکرد با استقبال زیادی روبهرو شود، با انتقادهایی در شبکههای اجتماعی روبهرو شد؛ البته مدافعانی هم داشت، اما اینقدر مورد توجه نبود که بتواند آرای او را به پنج میلیون برساند. بااینحال، کمپین علیه افغانستانیها کماکان در شبکههای اجتماعی فعال است و برخی از افراد شناختهشده و انبوهی از کاربرهای کمتر شناختهشده در آن فعالیت دارند. در این کمپینها خبرهای مربوط به تخلفات و جرائم افغانستانیها بهطور گسترده بازتاب مییابد و در ادامه خواستار اخراج آنان میشوند یا کاربرهای معمولی گزارشهایی از زندگی روزمره مینویسند و در آن به این موضوع دامن میزنند. یکی از نقاط عطف این کمپین، قتل داریوش مهرجویی و همسرش بود که چند کارگر افغان به این اتهام بازداشت شدند. بازداشت این افراد بهانه خوبی برای فعالشدن این کمپین بود، اما مدتی بعد ابهامهای جدی درباره پرونده طرح شد. در کنار اینها، انفجار در حرم شاهچراغ نیز به افغانستانیها نسبت داده شد. در کنار این، کمپینهای حمایتی از افغانستانیها هم در شبکههای اجتماعی شکل گرفته است. برخورد خشونتآمیز با سیدمهدی، نوجوانی که حضورش در ایران نیز غیرقانونی نبود، با موجی از انتقاد به این برخورد همراه شد و بسیاری به این بهانه، علیه بیگانهستیزی و افغانستیزی در ایران نوشتند و از دولت و ملت خواستند به این ستیز پایان داده شود. بااینهمه، تحقیقات نشان میدهد مهاجران افغانستانی در ایران بهرغم همزبانی و همکیشی، با مسائل و مشکلات بسیاری روبهرو هستند و بر اثر تبلیغات علیه آنان، با رفتارهای ناپسندی مواجه میشوند. این موضوع بین کودکان و نوجوانان افغان بیشتر به چشم میخورد. برخی از جریانها و رسانهها در آتش افغانستانستیزی میدمند، بااینحال گزارشهایی هم از برخوردهای مردمی با افغانستانیستیزی گزارش میشود که امیدوارکننده است.