دکتر محمد مصدق: سرگذشت سیاسی
انقلاب نفتیِ مصدق
اگرچه ملیشدن صنعت نفت مهمترین سیاستِ دکتر محمد مصدق بود، اما هدف اصلی او بیش از همه استقلال ایران بود به شیوهای که کشور بتواند در داخل و خارج روی پای خود بایستد.
شرق: اگرچه ملیشدن صنعت نفت مهمترین سیاستِ دکتر محمد مصدق بود، اما هدف اصلی او بیش از همه استقلال ایران بود به شیوهای که کشور بتواند در داخل و خارج روی پای خود بایستد. با این حال، به تعبیر فرهاد دیبا کانون تمرکز بخش مهمی از مبارزه برای استقلال مسئله نفت و مالکیت نفت و استخراجش در حکم صنعت ملی بود و از این نظر «خود مصدق در جایگاه پیشاهنگِ یک انقلاب نفتی به عرصه آمد، انقلابی که قرار بود دو دهه پس از برکناری او از قدرت به سرانجام برسد». فرهاد دیبا در کتاب «دکتر محمد مصدق: یک سرگذشت سیاسی» روایتی از زندگی مصدق بهدست میدهد که در آن برخلاف آنچه عمده مورخان غربی نوشتهاند، نفت نقش اساسی را ایفا نکرد، بلکه از نظر دیبا، سرسختی آرمانهای او و ترتیب رویدادهای سیاسی که بیامان او را بهسوی نخستوزیری سوق داد جایگاه مهم او را در طول پنجاه سال تاریخ ایران تثبیت کرد. با این حال، زندگی مصدق را بدون جریان ملیکردن نفت نمیتوان روایت کرد. از اینروست که دیبا نیز در روایتش از زندگینامه مصدق به اهمیت سیاسی مصدق در میان نیروهای نوظهور در جهان سوم اشاره میکند و او را به نسلی از رهبران ناسیونالیستی متعلق میداند که تحت تأثیر مشروطهگرایی غربی بودند نه تحرکات دولتی تکحزبی. در این کتاب، زندگینامه سیاسی مصدق با نگاه به زندگی عمومی او شرح داده شده و برخی از جزئیات زندگی خصوصی او هم بیان شده است؛ «به این سبب که گویا هیچ دولتمرد دیگری نیست که در مرکز صحنه سیاسی باشد و تا این حد سوژه استهزا و ترور شخصیتی شده باشد. گزارشهای خصوصی که در این کتاب آمده تا حدی دلیل این استهزا را، که در زمان خود واقعیتی سیاسی بود، روشن میسازد. از اینرو ضروری است که موقعیت مصدق در میان نخبگان سیاسی قاجار و نیز سفرها و تحصیلات اولیهاش که همگی تأثیر زیادی بر او گذاشت، شرح داده شود». نکته مهمی که دیبا بر آن تأکید میکند این است که مصدق از پیشینه اجتماعی خود جدا شد و به رهبر جنبش استقلالخواهی در کشوری بهظاهر مستقل تبدیل شد. «دکتر محمد مصدق: سرگذشت سیاسی» عمدتا بر سه منبع استوار است: نوشتههای خود مصدق ازجمله دستنوشتههای او، اسناد آرشیو انگلیس و آمریکا و همچنین بسیاری از گفتوگوهای طولانی و مکرر او در سالهای تبعید و پیش از مرگش، زمانی که آزادانه درباره مسائل مختلف نظر میداد. کتاب در پنج بخش تدوین شده است: سالهای شکلگیری که شامل پیشینه خانوادگی مصدق و جنبش مشروطه و دوران اقامت در فرانسه است و بعد دوران نخستین پُستهای سیاسی بهعنوان والی فارس و وزیر مالیه و والی آذربایجان و وزیر خارجه و روابط با رضاشاه. موضوع مصدق در مجلس و دستگیری و تبعید و بعد، ایران پس از جنگ جهانی دوم و مسئله حمله به سیدضیاء و برنامه اصلاحات و مشروطیت و موازنه منفی و جبهه ملی. دوران نخستوزیری مصدق و نفت نیز موضوعات مهمِ این کتاباند و سرانجام، این زندگینامه با کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت ملی تمام میشود. دیبا البته به میراث مصدق نیز پرداخته و از ملیکردن نفت و جغرافیای سیاسی نوشته است. کتاب با این پرسش محوری روبهرو است که «محمد مصدق که بود؟»: سیاستمداری عوامفریب،آلت دست کمونیستها یا مشروطهطلب آزادیخواه و سعی دارد به جوانب و زوایای در سایه مانده یکی از مهمترین و متفاوتترین سیاستمداران تاریخ ایران بپردازد.