تهران به حال خود رها شده است
قرار است بر اساس قانون، در سال ۱۴۰۵ سرشماری عموم، نفوس و مسکن انجام شود، اما حتی با استناد به آخرین آمار نفوس و مسکن جمعیت تهران نسبت به زیرساختها و امکانات طراحیشده استاندارد حدود دو برابر است.
فرارو: قرار است بر اساس قانون، در سال ۱۴۰۵ سرشماری عموم، نفوس و مسکن انجام شود، اما حتی با استناد به آخرین آمار نفوس و مسکن جمعیت تهران نسبت به زیرساختها و امکانات طراحیشده استاندارد حدود دو برابر است. با توجه به تغییرات اقلیمی و کمبود بارشها در پایتخت، تهران حتی در زمینه منابع زیرزمینی و طبیعی با چالشهایی مواجه است و در این شرایط، این پرسشها مطرح است که چرا جمعیت تهران از حد عادی فراتر رفته و این افزایش جمعیت چگونه قرار است با توجه به زیرساختهای موجود، خدمات دریافت کند؟ حسین ایمانیجاجرمی، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است.
تهران تا زمانی که آب و هوا باشد، افزایش جمعیت دارد
حسین ایمانیجاجرمی به فرارو گفت: «وضعیت تهران در حوزه مطالعات شهری بهعنوان بزرگ سری شهری یا ماکروسفالی شهری شناخته میشود. یعنی همان بیماریای که سر فرد بیش از اندازه بزرگ میشود و بدن او نمیتواند این وضعیت را تحمل کند. وضعیت ایران هم اینطور است که پایتخت، رشد غولآسایی را تجربه کرده، درحالیکه سایر نقاط کشور چنین رشدی را تجربه نکردهاند. با توجه به اینکه تهران ارزش افزوده بالاتر، فرصت ارتقای شغلی بیشتر و خدمات فرهنگی-آموزشی بیشتر و امکان سرمایهگذاری در حوزههایی ازجمله مسکن را دارد و حتی سبک زندگی در تهران با سایر شهرها متفاوت است و نسبت به سایر نقاط کشور مدرنتر است، شاهد افزایش جمعیت این شهر هستیم. تا زمانی که مسئله توسعهنیافتگی دیگر شهرها را حل نکنیم، تهران تا زمانی که آبی برای خوردن و هوایی برای نفسکشیدن نباشد، افزایش جمعیت خواهد داشت. بنابراین، این وظیفه حکومت است که فکری اساسی کرده و وضعیت موجود را درمان کند. همین اتفاق برای فرانسه هم رخ داده و پاریس نسبت به سایر مناطق فرانسه، وضعیت افزایش جمعیت را داشته و در نتیجه به سراغ برنامههای آمایش سرزمین رفتهاند. اما تفاوت آنها با ما این است که در تصمیم خود جدی بودهاند و اکنون پاریس بیش از دو میلیون جمعیت ندارد. در واقع پاریس به شهری برای سرگرمی تبدیل شده و شهرهای اطراف پاریس که تازهتأسیس هستند، جمعیت پایتخت را کاهش دادهاند». او افزود: «مسئله ما در تهران این نیست که متوجه شرایط نیستیم یا فکری برای وضعیت موجود نکردهایم. حتی در دهه ۱۳۴۰ متوجه این مسئله شده بودیم و برنامههایی برای آمایش سرزمین تدارک دیده شده بود؛ اما وقوع انقلاب، سپس جنگ و حضور دولتهایی که اغلب در این حوزه نابلد یا بیتوجه به مسائل اساسی کشور بودند و ایدئولوژیک فکر میکردند، باعث شد این بحث مغفول بماند تا اکنون به مرحلهای برسیم که استان تهران
۱۴ میلیون و شهر تهران حدود ۹ میلیون نفر جمعیت داشته باشد. بههرحال ما از ۵.۵ میلیون نفر جمعیت استاندارد تهران عبور کردهایم؛ بنابراین وارد بحران شدهایم. متأسفانه بخشی از منافع سیاستهای مدیریت شهری ما در تراکمفروشی و صدور پروانه و امثالهم است. بهجای اینکه فکری به حال وضعیت شهر شود، تهران به بزرگترشدن خود ادامه میدهد. برای مثال، منطقه ۲۲ که قرار بود منطقهای با کاربریهای ورزشی و فرهنگی بزرگمقیاس باشد، زیر ساختوساز رفته است. این نوع تصمیمگیریهای شهرداری تهران باعث افزایش جمعیت بیبرنامه شهر شده است؛ به همین دلیل از مشکل کمبود آب آشامیدنی تا کمبود پارک و مترو را شاهد هستیم. حتی با مشکل کمبود مدرسه نیز مواجهیم. متأسفانه تهران به حال خود رها شده و ممکن است هر اتفاقی هم رخ دهد. اگر نگاه عقلانی داشته باشیم، این اتفاق خوبی نیست؛ چون پایتخت مهمترین شهر هر کشور محسوب میشود و نمیشود به مسائل پایتخت بیتوجه بود». این استاد دانشگاه گفت: «ما باید نگاه خود را به شهر تهران تغییر دهیم. ما یک تهران تاریخی داریم که میتواند تا سال ۱۳۵۷ باشد و یک تهران بزرگشده که تبدیل به یک کلانشهر شده است؛ بنابراین تهران در سالهای پس از انقلاب یک شهر بزرگتر با نیازهای بیشتر در حوزه زیرساخت است، اما متأسفانه این زیرساختها همراستا با توسعه شهر تهران رشد نکردهاند».