|

در حاشیه مرگ غم‌انگیز محمد میرموسوی

نگذارید جانی دیگر از دست برود

یکی از بهترین خبرهایی که این روزها شنیده‌ایم بی‌شک خبر برکناری فرمانده انتظامی لاهیجان و بازداشت مأموران خاطی در ماجرای غم‌انگیز ازدست‌رفتن جان محمد میرموسوی است؛ شهروندی که زنده به بازداشتگاه پلیس رفت، اما زنده بیرون نیامد.

نگذارید جانی دیگر  از دست برود
سحر طلوعی خبرنگار شبکه شرق

سحر طلوعی: یکی از بهترین خبرهایی که این روزها شنیده‌ایم بی‌شک خبر برکناری فرمانده انتظامی لاهیجان و بازداشت مأموران خاطی در ماجرای غم‌انگیز ازدست‌رفتن جان محمد میرموسوی است؛ شهروندی که زنده به بازداشتگاه پلیس رفت، اما زنده بیرون نیامد. معلوم است این برکناری و بازداشت‌ها محمد را زنده نمی‌کند و به خانواده‌اش بازنمی‌گرداند، اما این اقدامات در وهله اول این اطمینان را به خانواده و سپس جامعه محمد می‌دهد که خطای افراد صاحب لباس و صاحب عنوان مانند اشتباهات مردم عادی پوشاندنی و قابل چشم‌پوشی نیست و در وهله دوم مسئولان به خطای فاجعه‌بار رخ‌داده‌ واکنش نشان می‌دهند و از کنارش نمی‌گذرند و آن را انکار نمی‌کنند. انکار رفتاری است که متأسفانه پیش‌تر رخ داده و باعث عصبیت و واکنش جامعه شده و هزینه‌هایی بزرگ‌تر تحمیل کرده و فاصله میان مردم و دولت‌ها را بیشتر و بیشتر کرده است. از انکار بدتر اینکه در وقایع تلخ و ناگوار گذشته، اغلب یقه آن کس یا کسانی را که بر خطا و فساد نور انداخته و سوت زده و هشدار داده‌اند گرفته شده و معمولا به جای تنبیه خطاکار، هشداردهنده مجازات شده است. یادمان نرفته کسانی که فیلم خطاکاری‌ها را در پرونده‌های پیشین منتشر کرده یا درباره آنها نوشته‌‌اند، احضار یا به تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام و... متهم و محکوم شده‌اند.

اما از پس این وقایع، خبر بهتر و امیدوارکننده‌تر برای هر جامعه انسانی می‌تواند تلاش برای تغییر و اصلاح قوانین باشد؛ قوانینی که مانع از تکرار خطاهای مرگبار و فاجعه‌بار شود یا دست‌کم از تعدد آنها بکاهد. قوانینی که کمتر کار را به وجدان و اخلاقیات فردی واگذار کند و الزام و دستور‌العمل را سرلوحه فعالیت‌‌‌ افراد خاصه افرادی که مسئولیتی بر عهده دارند و صاحب لباس و عنوان هستند، قرار دهد. اصلاح قوانین یکی از شاخص‌های زنده و پویا‌بودن یک جامعه است و به شهروندان آن جامعه اطمینان می‌دهد عقل و تدبیر و تخصص هنوز کارآمد است و می‌شود به بهبود اوضاع امیدوار بود. به خاطر بیاوریم پس از غائله جورج فلوید در آمریکا، دولت فدرال چگونه واکنش نشان داد و هر ایالت چطور سعی کرد زنده‌‌بودن خود را به رخ بکشد؛ فاجعه جان‌دادن یک بازداشتی زیر فشار زانوی مأمور پلیس در مینیاپولیس ایالت مینه‌سوتای آمریکا اتفاق افتاده بود،‌ اما مسئولان ایالتی در کالیفرنیا تصمیم گرفتند رفتارهای مأموران پلیس را حین بازداشت محدودتر و قانونمندتر کنند. از پس این ماجرا مأموران پلیس در کالیفرنیا دیگر اجازه ندارند زانوی خود را روی گردن فرد بازداشتی بگذارند. یا پیش از آن، نصب دوربین روی لباس مأموران پلیس آمریکا برای آنکه رفتارها در یک مأموریت دور از چشم نماند و گزارش‌های شفاهی و نوشتاری تنها سند بررسی ماجرا نباشد. در اینکه مأموران خاطی همواره وجود دارند و در مأموریت‌ها اشتباه‌های گاه عمدی هم انجام می‌دهند، شکی نیست، اما مسئولان آمریکایی با واکنش و اصلاح قوانین به جامعه خود این سیگنال مثبت را ارسال کرده‌اند که می‌بینند و می‌شنوند و واکنش نشان می‌دهند. آنها با دیدن خطای بزرگ مأمور پلیس و برکناری او و تلاش برای کاهش خطا، جامعه را نسبت به خود امیدوارتر کرده‌اند. آنها نه‌تنها کسی را که فیلم فاجعه جان‌دادن جورج فلوید را منتشر کرده بود، احضار و محکوم نکردند بلکه آن فرد بابت نمایش یک خطای فاحش تشویق شد و در جشنواره‌ها جایزه هم گرفت. با این حساب چاره‌ای جز تحول در قوانین نیست؛ برکناری و تنبیه خطاکار لازم است، اما کافی نیست. تنها راه چاره برای کسب اعتماد و اطمینان و حفظ آرامش شهروندان یک جامعه، مسئولیت‌پذیری و به‌کارگیری عقل و تدبیر و تخصص است. برای تکرارنشدن فاجعه محمد میرموسوی، مهسا امینی، نفس حاجی‌شریف، آرزو بدری و... نیازمند خروج از پیله قداست و پذیرش خطا، سعی در جبران ضرر و تغییر و اصلاح قوانین و در نهایت تلاش برای بهبود اوضاع هستیم. هرچقدر دست بجنبانید باز هم دیر است. پس بیش از این وقت تلف نکنید و به ما نشان دهید زنده هستید و به تخصص و تعقل پایبند.