رانت پنهان انرژی گلوگاه توسعه اقتصاد
مصرف انرژی یکی از شاخصهای کلیدی توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی در هر کشوری به شمار میرود. از آنجا که انرژی نقشی حیاتی در تولید، صنعت، حملونقل و حتی زندگی روزمره ایفا میکند، تحلیل و مدیریت صحیح آن میتواند تأثیر بسزایی بر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی یک جامعه داشته باشد. در این مجال به بررسی رانت پنهان انرژی، روشهای محاسبه سرانه مصرف انرژی و نقش آن در اقتصاد میپردازیم.
مهدی عربصادق - کارشناس ارشد انرژی
مصرف انرژی یکی از شاخصهای کلیدی توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی در هر کشوری به شمار میرود. از آنجا که انرژی نقشی حیاتی در تولید، صنعت، حملونقل و حتی زندگی روزمره ایفا میکند، تحلیل و مدیریت صحیح آن میتواند تأثیر بسزایی بر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی یک جامعه داشته باشد. در این مجال به بررسی رانت پنهان انرژی، روشهای محاسبه سرانه مصرف انرژی و نقش آن در اقتصاد میپردازیم.
مصرف انرژی نهتنها یک شاخص کلیدی در توسعه اقتصادی محسوب میشود، بلکه به عنوان عامل اصلی در بهبود کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی نیز مطرح است. بدون دسترسی به منابع انرژی کافی، فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و حتی خدمات عمومی نمیتواند بهدرستی انجام شود؛ بنابراین تحلیل دقیق مصرف انرژی و مدیریت منابع انرژی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
برای محاسبه سرانه مصرف انرژی، باید دادههای همه حوزههای مربوط به منابع انرژی نظیر برق، گاز، آب، نفت و بنزین در کنار یکدیگر مقایسه شوند. این شامل محاسبه و مقایسه مصرف انرژی در بخشهای خانگی، صنعتی و کشاورزی در دورههای زمانی مشخص است. در این گذار، منابع انرژی به یک واحد مشترک مثل مگاوات ساعت یا ژول تبدیل میشود.
پس از محاسبه مصرف انرژی، باید به GDP (تولید ناخالص داخلی) توجه شود. GDP مستقیما به تولید ناخالص داخلی و غیرمستقیم به بهرهوری انرژی اشاره دارد و نشاندهنده میزان نفوذ انرژی در تولید ثروت ملی است. بهرهوری انرژی به معنای استفاده بهینه از انرژی در فرایندهای تولید و کاهش هدررفت انرژی است که میتواند به افزایش تولید و کاهش هزینههای انرژی منجر شود.
چگالی مصرف انرژی در ایران و مقایسه با سایر کشورها
چگالی مصرف انرژی در ایران طبق دادههای آخرین ترازنامه هیدروکربوری ایران، هزارو ۶۵۰ مگاژول محاسبه میشود. این میزان در هیچیک از کشورهای عضو آژانس بینالمللی انرژی، حتی کشورهایی با آبوهوایی سردتر، از هزار مگاژول تجاوز نمیکند. برای مثال، میزان چگالی مصرف انرژی در کشور پرتغال حدود ۲۵۰ مگاژول، در کشور یونان ۴۰۰ مگاژول، در ایتالیا ۶۰۰ مگاژول و در جمهوری چک ۸۰۰ مگاژول است.
با توجه به چگالی مصرف انرژی در ایران، مشخص میشود که مدیریت منابع انرژی در کشور دچار مشکلاتی جدی است. توزیع رانت انرژی و استفاده نادرست از منابع انرژی باعث شده است صنایع در کشور با راندمان بسیار پایین فعالیت کرده و سود خود را از انرژی تقریبا رایگان ریالی تعریف کنند و محصولات خود را با ارز آزاد به فروش برسانند.
در بررسی تأثیر رانت انرژی بر صنایع فولاد، یکی از نمونههای بارز استفاده نادرست از منابع انرژی است. تولید یک تن فولاد به روش قوس الکتریکی نیاز به حدود ۳۵۰ مترمکعب گاز و ۹۰۰ کیلووات ساعت برق دارد. با در نظر گرفتن تفاوت قیمت صادرات گاز و برق نسبت به انرژی تقریبا رایگان داخلی، بیش از ۱۷۵ دلار برای هر تن فولاد یارانه پنهان انرژی پرداخت میشود. این در حالی است که برای هر تن فولاد حداقل هشت هزار لیتر آب مورد نیاز است که از آن در این محاسبهها صرف نظر میشود.
تحلیل سالانه نتایج استفاده نادرست از منابع انرژی
در ایران با تولید ۳۴ میلیون تن فولاد در کشور، حدود شش میلیارد دلار یارانه پنهان انرژی به فولادیها از جیب ملت پرداخت میشود و نهایتا هم محصولات فولادی با احتساب دلار در بازار آزاد به فروش میرسد. این مسئله باعث شده هزینه زیرساختسازی صنایع نفت و برق قربانی یارانه انرژی فولادیها شود و نوسازی و بهینهسازی خطوط تولید نیز مورد غفلت قرار گیرد.
یکی از مشکلات دیگر، واردات خطوط تولید اسقاطی از کشورهای غربی یا آسیای شرقی به قیمت آهنقراضه است تا به عنوان مجرایی برای دریافت انرژی رایگان مورد استفاده قرار گیرد. این خطوط تولید اسقاطی با انرژی و کارگر ارزانقیمت داخلی فعالیت میکنند و محصولات خود را با قیمت ارز آزاد به فروش میرسانند.
مقایسه قیمت انرژی و محصولات فولاد
درحالحاضر، قیمت انرژی در ایران حدود ۱۵ درصد متوسط جهانی است، اما قیمت محصولات فولادی که انرژیبرترین صنعت دنیاست، با جهان برابری میکند. این ۸۵ درصد تفاوت چه در سرمایهگذاری ارزانتر باشد یا انتفاع از فروش، در هر صورت به جیب سرمایهگذاران میرود و فشار آن بر زیرساختهای انرژی کشور و دوش مردم است.
صادرات انرژی پتانسیل این را دارد که برای کشور و مستقیما برای ملت و نه خواص، آورده ارزی و امنیتی بسیار بیشتری داشته باشد، اما با توجه به اینکه منابع انرژی داخلی به قیمت پایینتر از قیمت جهانی مصرف میشوند، صادرات انرژی قربانی رانتهای پنهان انرژی میشود.
برای بهبود وضعیت انرژی در کشور، اصلاح سیاستهای انرژی ضروری است. باید بهجای توزیع رانت انرژی، از منابع انرژی بهینه استفاده و سیاستهایی اتخاذ شود که به بهرهوری انرژی و کاهش هدررفت انرژی منجر شوند و این جز با واقعیسازی تعرفه انرژی ممکن نیست.
همچنین، نوسازی و بهینهسازی خطوط تولید و استفاده از تکنولوژیهای جدید نیز میتواند به بهبود وضعیت انرژی در کشور کمک کند.
دولت نقش مهمی در مدیریت منابع انرژی ایفا میکند. دولت میتواند با تدوین و اجرای سیاستهای مناسب، به بهبود وضعیت انرژی در کشور کمک کند. این شامل تنظیم قیمتهای انرژی، حمایت از نوسازی و بهینهسازی خطوط تولید و تشویق به استفاده از تکنولوژیهای جدید میشود.
مصرف انرژی، شاخص کلیدی توسعه اقتصاد و رفاه اجتماعی در هر کشوری است. با توجه به چگالی مصرف انرژی در ایران و مقایسه آن با سایر کشورها، مشخص میشود که مدیریت منابع انرژی در کشور نیاز به اصلاحات جدی دارد. با اتخاذ سیاستهای مناسب و بهرهوری از منابع انرژی میتوان به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کرد.