گزارش «شرق» به مناسبت شروع سال تحصیلی از افزایش تعداد کودکان محروم از تحصیل ایران
کودکان بیآینده
در سال تحصیلی جدید تعداد کودکان محروم از تحصیل آمار بیشتری را به خود اختصاص داده است؛ از کودکان ایرانی که به دلیل شهریه مدارس دولتی و هزینه و آموزش محروم از تحصیل شدند تا کودکان مهاجر و افغانستانی که علاوه بر محدودیتهای سال قبل، امسال رسما آموزش و پرورش از ثبتنام آنها سر باز زده است
نسترن فرخه: در سال تحصیلی جدید تعداد کودکان محروم از تحصیل آمار بیشتری را به خود اختصاص داده است؛ از کودکان ایرانی که به دلیل شهریه مدارس دولتی و هزینه و آموزش محروم از تحصیل شدند تا کودکان مهاجر و افغانستانی که علاوه بر محدودیتهای سال قبل، امسال رسما آموزش و پرورش از ثبتنام آنها سر باز زده است. بر اساس گفته مدیران مدارس و مراکز مردمنهاد تا اواخر شهریور آموزش و پرورش به مدارس ابلاغ کرده بود تا اطلاع ثانوی مدارس حق ثبتنام کودکان افغانستانی را ندارند. پس از آن هم در بیستم شهریور، یعنی در زمانی که گنجایش مدارس برای ثبتنام تمام شده، بخشنامهای منتشر شد که موانع بیشتری را برای این دانشآموزان ذکر کرده؛ از امکان تحصیل در برخی رشتههای خاص تا ممنوعیت از ثبتنام افراد بدون کد یکتا. در واقع همین موضوع بر میزان کودکان ترک تحصیلی این دو سال افزایش چشمگیری داشته؛ چون پروسه دریافت کد یکتا در بسیاری از موارد غیرممکن است. با این حال برای بررسی موضوع از طرف آموزش و پرورش، علی فرهادی بهعنوان سخنگوی وزارت آموزش و پرورش پاسخ هیچکدام از تماس و پیامهای خبرنگار «شرق» درباره وضعیت تحصیل و سرنوشت این کودکان را نداد. همچنین بر اساس تجربه مراکز مردمنهاد، حتی اگر کودکان موفق به ثبتنام در مدارس هم شوند، در هنگام ثبتنام و در طول دوران تحصیل عمدتا رفتار توهینآمیز بسیاری از مسئولان مدارس و ترویج اختلاف میان کودکان ایرانی و افغانستانی، شرایط را برای کودکان مهاجر سختتر میکند، بهطوری که همین موضوعات منجر به ترک تحصیل خودخواسته بسیاری از کودکان افغانستانی شده است. در کل، کلاف گرهخورده سیستم آموزشی کشور هر سال با پیچیدگی بیشتری روبهرو میشود که تبعات آن در سالهای آینده به صورت معضلات اجتماعی بیشتری نمایان خواهد شد.
تلاش ناموفق برای حق تحصیل کودکان مهاجر در مدارس دولتی
طبق گفته مسئولان مؤسسه مهر و ماه به «شرق»، در سال جدید تحصیلی شهریههای میلیونی برای کودکان ایرانی همچنان معضل اصلی ثبتنام در مدارس دولتی است و 11 کودک از کودکان مهاجری که همگی سال گذشته مشغول به تحصیل در مدارس دولتی بودند و کد یکتا هم داشتند، در موقعیت تغییر مقطع تحصیلی به مشکل ثبتنام برخورد کردند. برای مثال هشت کودک که پایه ششم را تمام کردند، مدیران مدرسه از ثبتنام آنها خودداری کردند و سه کودک در مقطع دوم متوسطه هم همین مشکل را دارند. با آنکه همه این 11 کودک جزء دانشآموزان کوشای مدرسه به حساب میآمدند. از کودکان بازمانده از تحصیل سال گذشته، 43 نفر نقل مکان یا ترک تحصیل کردند و فقط 18 کودک ایرانی توانستند وارد کلاس اول بشوند و بقیه هیچکدام نتوانستند ثبتنام کنند. 22 کودک هم به دلیل کبر سن نتوانستند ادامه تحصیل دهند و از بین آنها 12 نفر شناسه یکتا دارند که با مشکلاتی نظیر بستهبودن سایت سنجش روبهرو هستند و هنوز موفق به ثبتنام نشدهاند. دیگر کودکان اوراق معتبر ندارند و هیچکدام تا این لحظه موفق به دریافت کد یکتا نشدهاند. علاوه بر کودکان سال گذشته، بیش از
80 کودک جدید به مؤسسه مراجعه کردند که هیچکدام نتوانستند کد یکتا بگیرند و متأسفانه به دلیل ظرفیت بسیار محدود نتوانستیم در مهر و ماه هم ثبتنامشان کنیم.
انجمن حمایت از حقوق کودکان هم با وجود چالشهای بسیار برای گرفتن کد یکتا برای دانشآموزان افغانستانی امسال نتیجه خاصی از تلاش خود ندیده و مسئولان آن به «شرق» اعلام کردند مطابق سال قبل، امسال هم سایت یکتا را برای ثبتنام تعیین کردند که تاکنون باز نشده. جالب است بچههای افغانستانی که سال قبل به مدرسه میرفتند، امسال در مدارس ثبتنام نمیشوند و مدیران مدارس دولتی میگویند دستور آمده تا هیچ کودک افغانستانی را ثبتنام نکنیم. امسال اصلا ثبتنامی برای کودکان افغانستانی در مدارس نداشتیم. حتی کودکانی که مدارک قانونی داشتند هم ثبتنام نشدند و بلاتکلیف هستند. در خانه کودک شوش و ناصرخسرو هیچ ثبتنامی جز دو مورد که آنهم با مکافات فراوان بود، نداشتیم.
بر اساس گفتههای مسئولان انجمن پرنده درخت کوچک، سال تحصیلی گذشته از ۱۵۰ کودک، ۱۲۰ نفر کد یکتا گرفتند و ۵۰ کودک موفق یه ثبتنام در مدارس دولتی شدند. الباقی کودکان هم ترک تحصیل کردند. در سال تحصیلی جدید یعنی تاکنون حدود
۱۳۰ کودک به بهزیستی برای دریافت کد یکتا معرفی شده که تاکنون هیچ پاسخی از طرف بهزیستی و دفاتر کفالت جهت دریافت کد یکتا نگرفتیم. گرفتن کد یکتا هم با موانع بسیار دشواری همراه است که بسیاری از خانوادهها به نتیجه نمیرسند و همین عامل ترک تحصیل کودکشان میشود. زمانی هم که افراد کد یکتا میگیرند، با موانع جدید مدارس روبهرو میشوند. برای مثال از بهانههای مدیران مدارس مثل نبود جا تا مطالبه هزینههای بالا برای ثبتنام در مدارس دولتی و همچنین رفتارهای نامناسب و خارج از اخلاق برخی مسئولان مدارس با خانوادهها و دانشآموزان که این توهین و تحقیر در طول سال هم ادامه خواهد داشت. چالش بر سر کد یکتا در این دو سال باعث محرومیت بسیاری از تحصیل شد. سال گذشته کد یکتا، یکسری اواخر مهر و یکسری اواخر آبان به دست کودکان رسید و وقتی کد یکتا آمد، مدارس پر شده بودند و میگفتند جا ندارند. مجبور بودیم از آموزش و پرورش و بهزیستی نامه به مدارس ببریم ولی مدیران حتی نامهها را هم قبول نمیکردند.
طبق دادههای انجمن دوستداران کودک پویش آنها هم امسال بیش از سال قبل با چالش برای ثبتنام کودکان در مدرسه مواجه بودند و در گفتوگو با «شرق» اعلام کردند: سال قبل ما تمام رویههایی که امکان ثبتنام کودکان را فراهم میکند، پیدا کردیم و امسال با وجود پیگیری مدارک اقامتی کودکان در تلاش بودیم تا بچهها را ثبتنام کنند. با وجود همه اینها دفاتر کفالت ترک فعل میکنند. در این مدت به دلیل مسائل اقتصادی خانوادههای ایرانی بسیاری به مناطق حاشیه شهر اضافه شدند؛ بنابراین کودکانی که مدارک قانونی هم دارند، امکان اینکه بازمانده از تحصیل شوند، زیاد است؛ چون بسیاری از مدارس کاملا اشباع شده است. بسیاری از کودکان هم بعد از سرشماری وارد ایران شدند و هیچ کاری هم برای مدارک اقامتی آنها نمیتوان انجام داد. تنها میتوانند در «انجیاو»ها درس بخوانند که همین به یک چالش جدی تبدیل شده، چون «انجیاو»ها هم دیگر جا ندارند. تا الان هم هنوز ثبتنامی در مدارس دولتی برای کودکان افغانستانی نداشتیم.
مدیران و معلمها: بخشنامه دادند کودک افغانستانی ثبتنام نکنیم
بر اساس بخشنامه آموزش و پرورش که بیستم شهریور منتشر شد، در سال تحصیلی جدید شاهد افزایش کودکان ترک تحصیلی خواهیم بود. از ممنوعیت برای ورود به برخی رشتهها تا موانع ثبتنام مثل الزام به کد یکتا و ابلاغ دیرهنگام بخشنامه که حتی در صورت کاملبودن مدارک یک دانشآموز مهاجر، تکمیل ظرفیت مدارس مانع از ثبتنام خواهد شد. با این حال مدیران و معلمهای چند منطقه که تجربه داشتن دانشآموز افغانستانی را داشتند، با «شرق» به گفتوگو نشستند. یکی از مدیران هنرستانی در منطقه شش تهران از شاگردان افغانستانی خود میگوید که طی چند سال اخیر افزایش پیدا کرده و البته این مدیر موافق حضور این دانشآموزان در سیستم آموزشی نیست و میگوید: «من خیلی موافق حضور این دانشآموزان در هنرستان نیستم چون با مشکلات بسیاری همراه است. از طرفی هم بخشنامه داشتیم که اتباع جدید را ثبتنام نکنیم». مدیر هنرستانی دیگر در منطقه سعادتآباد اما نظر متفاوتی دارد، او موافق تحصیل این دانشآموزان است و عدم تحصیل آنها را باعث بروز آسیبهای بیشمار در جامعه میداند و اشاره میکند: «سال قبل دانشآموز افغانستانی داشتیم که مادر و پدرش هر دو نروژ تحصیل کرده بودند و نسبت به خانوادههای دیگر دانشآموزان، فرهیختهتر به حساب میآمدند، با این حال وقتی وسط سال تحصیلی برخی متوجه شدند این دانشآموز افغانستانی است، شروع به توهین و تمسخر کردند که خودم بشخصه با آنها برخورد کردم و برای دانشآموزان توضیح دادم هیچ تفاوتی بین شما با یکدیگر نیست». معلم مدرسهای در منطقه 9 هم باور دارد به دلیل امکانات کم سیستم آموزشی کشور، ثبتنام کودکان افغانستانی باعث میشود تا کودکان ایرانی محروم از تحصیل شوند. از طرفی معلم دیگری از منطقه 18 تهران که دانشآموز افغانستانی دارد، عقیده دارد سیستم آموزش فعلی توانایی مدیریت چالشهای کودکان افغانستانی را ندارد. برای مثال وضعیت دریافت کتاب درستی یا عدم همپایهسازی صحیح و ضعف در پایه تحصیلی کودکان افغانستانی، معلم و مدیران را با مشکل مواجه میکند و وقتی هم به درستی این موضوع بررسی نشود خودبهخود کودک به سمت ترک تحصیل و خارجشدن از چرخه آموزش حرکت میکند.
اجرای سیاستهای دو هزار سال پیش در مدارس
ممنوعیت تحصیل برای کودکان مهاجر هر سال شکل جدیدی به خود میگیرد، در حالی که هرچه محرومیت از تحصیل برای کودکان بیشتر باشد، پیچیدگی چالشهای اجتماعی هم به همان اندازه افزایش خواهد داشت. آرش نصراصفهانی، دانشآموخته و فارغالتحصیل دکترای جامعهشناسی و پژوهشگر مسائل اجتماعی این موضوع را مورد تحلیل قرار میدهد و در گفتوگو با «شرق» سیستم آموزش و پرورش را دخیل بر رشد این تفکر میداند. «بر اساس قانون حمایت از اطفال و نوجوانها، منع کودکان از تحصیل جرم محسوب میشود و حتی برای کودکانی که مدارک اقامتی ندارند، وزارت کشور مکلف شده آنها را به نهادهای آموزشی یا ارائه خدمات معرفی کند تا در هر حال از خدمات آموزشی محروم نشوند. پس اینطور نیست که اگر کسی مدرک اقامتی ندارد، نباید ثبتنام شود و تفسیر این قانون یعنی اینکه همه کودکان باید بتوانند درس بخوانند. اما ماجرای منوطشدن ثبتنام کودکان به کد یکتا که از سال قبل شروع شد، عملا باعث شد کودکانی که کد اقامتی ندارند نتوانند کد یکتا بگیرند. دستورالعمل جدیدی هم طی چند روز قبل منتشر شده که تصریح کرده کودکی که کد یکتا ندارد، امکان ثبتنام در مدارس را ندارد. برخلاف قانون حمایت از اطفال و نوجوانها برای کودکانی که کد یکتا ندارند و میخواهند آن را بگیرند، فرایند خاصی وجود ندارد. حتی وقتی خانوادههای افغانستانی پیگیری میکنند، به آنها گفته میشود صبر کنند تا بخشنامه بیاید؛ در صورتی که این فرایند در بخشنامهها هم تغییری نکرده است. این موضوع هم خلاف قانون فعلی است و هم برخلاف فرمان رهبری برای ثبتنام کودکان افغانستانی در مدارس است». این پژوهشگر اضافه میکند: «به نظرم با منطق افرادی که در مورد تهدیدبودن حضور کودکان افغانستانی در مدارس ایران صحبت میکنند، باز درسنخواندن این افراد ضرر بیشتری برای جامعه خواهد داشت. متأسفانه نگاهی شکل گرفته که خدماتندادن، راهی برای بازگشت افغانستانیها به کشورشان است. بنابراین با این منطق خانوادهها را مجاب میکنند تا به کشور خود برگردند. ضمن اینکه بسیاری از خانوادهها تصور میکنند حضور کودکان افغانستانی در مدارس برای فرزندان آنها مشکل ایجاد خواهد کرد. با وجودی که آموزش و پرورش در ایران باید یاد دهد همه انسانها با هم برابر هستند، تحت این فشار، سیاستهای دو هزار سال پیش را در مدارس اجرا میکند؛ از ثبتنامنکردن تا تفکیک ایرانی و افغانستانی سر صف و کلاس درس. جایی که باید محل مقابله با این تفکرات باشد، اتفاقا همان جا این نوع تفکر را آموزش میدهد و به کودکان ایرانی میگوید این حق شماست که تمایل نداشته باشید در کنار آنها بنشینید. ترکیبی از این نگرشهای ضد مهاجر عمومی در کنار سیاستهای رسمی باعث میشود کودکان افغانستانی هم در فرایند ثبتنام مشکل داشته باشند و هم به دلیل انواع رفتارهای متفاوت که تجربه میکنند عملکرد خوبی هم در تحصیل نداشته باشند. با این وجود، چون این افراد امید چندانی به آینده ندارند پس تحصیل را راه مناسبی برای موفقیت خود در آینده نمیدانند». اصفهانی مشکل اصلی را تراکم جمعیت افغانستانیها در مناطقی خاص میداند و اشاره میکند: «مشکل اصلی ما الان مناطقی است که تراکم جمعیت افغانستانیها در آن بالاست؛ در واقع شهرستانهای استان تهران حادترین مناطق است. البته در نظر داشته باشید در همین مناطق هم از هر صد دانشآموز 14 نفر افغانستانی هستند. در حالی که همین تراکم جمعیت حدود یکچهارم کل دانشآموزان افغانستانی که در مناطق حاشیه تحصیل میکنند، فشاری بر کل سیستم آموزشی این مناطق میآورد. مشکل اصلی ما الان نامتوازنبودن جمعیت مهاجران در کشور است و همین منجر به تنش و چالشهای اجتماعی خواهد شد. در تمام کشور بیش از 17 میلیون دانشآموز داریم که کل دانشآموزان افغانستانی ایران 600 هزار نفر است، ولی چون تمرکز خاص دارند باعث فشار به کل زیرساخت میشود. ما 45 سال است که با منع خدمات به مهاجران میخواهیم این موضوع را مدیریت کنیم، ولی شرایط داخل افغانستان از نظر معیشتی و امنیتی آنقدر سخت است که مردم آنجا برای زندهماندن ناچار هستند کشورشان را ترک کنند. این جمعیت وقتی وارد ایران میشود در کنار معیشت بسیار سخت امکان استفاده از هیچ خدمات آموزشی و بهداشتی هم ندارد. سیاستهای ما یک جمعیت سرکوبشده فقیر و سرخورده را شکل میدهد که بسیاری از آنها با وجودی که چند نسل در ایران بودند هم به عنوان گروه طردشده از بدنه اصلی جامعه در معرض تهدید قرار دارند. این جمعیتی که میسازیم چندان به ویژگیهای فردی، فرهنگی و نژادی آن گروه ربط ندارد، بلکه به دلیل سیاستهایی است که ما اعمال میکنیم. دقیقا شبیه به سیاستهای آپارتاید که علیه سیاهها اعمال میشد. مثلا نان را باید از جای متفاوت میخریدند و احتمالا شیر آب هم جدا میشود و افغانستانیها باید از جای دیگر آب تهیه کنند و همه آن چیزهایی که به عنوان شنیعترین اشکال تبعیض نژادی در آمریکا به آن نگاه میکنیم، الان مقامهای دولتی خودمان رسما در شهرها و مناطق مختلف اعمال میکنند».