آقای رئیسجمهور، فرصت را از دست ندهید
پزشکیان در اولین نشست خبری با خبرنگاران بهجز لحظه گفتار خودمانی، درباره موضوع حصر، خوش درخشید. برگ برنده پزشکیان، صداقت و خودشبودن است. او ذهن، قلب و قالبی برای خودش دارد که در آن شفافیت موج میزند. شفافیت در هر جایی راهگشا و کارگشاست.
حمید قاسمیفیضآباد
پزشکیان در اولین نشست خبری با خبرنگاران بهجز لحظه گفتار خودمانی، درباره موضوع حصر، خوش درخشید. برگ برنده پزشکیان، صداقت و خودشبودن است. او ذهن، قلب و قالبی برای خودش دارد که در آن شفافیت موج میزند. شفافیت در هر جایی راهگشا و کارگشاست.
در دستنوشتههای طنزی که منتسب به خاطرات روزانه پزشکیان است. آمده: «بعد از جلسه، دکتر قائمپناه گفت که کاش به سؤال آخر درمورد آقای موسوی آنطور جواب نمیدادم. منظورش ضمیری بود که به کار برده بودم. گفتم من که دارم تلاش میکنم برای رفع حصرش. گفت مشکل همینجاست که ضمیر به کار میبرم. گفت در دوران مناظره و بحث کارشناسی اینجوری صحبت کرده بودم و حاشیه شده، اما این بار بیشتر حساسیت ایجاد میشود. سخت شد، فهمیدم چه میگویند. فکر کنم از سوتی شوروی هم بدتر بود. کاش آخر جلسه نبود و [از پایین] تذکر میدادند تا همانجا درست کنم. همه آن تشویقها و دستزدن حاضرین از دلم رفت. واقعا «لا یَعود ما قد... [آنچه از زندگى دنیا گذشته است بازنمىگردد و آنچه در آن هستیم، جاودان نمىماند. آخرین کار این جهان، همچون نخستین کار اوست؛ امورش شبیه به یکدیگر و نشانههایش روشن و آشکار است].
باید روی این [ادبیاتم] کار کنم».
این ادبیات واقعا ستودنی است. کدام سیاستمدار را تاکنون به این شفافیت دیدهاید؟ دعا میکنم بر این صداقت، شفافیت و نقدپذیری، در گذر زمان هرگز گردی به هر دلیل ننشیند.
آقای دکتر، به عنوان یک جامعهشناس و کارشناس فرهنگی میگویم این صداقت و زلالبودن شما کار خواهد کرد. آنهم نه یک کار عادی، بلکه کاری خواهد کرد کارستان، از این صداقت و شفافیت برای رفع تخاصم با آمریکا نیز میتوانید بهره بگیرید.
شما در نشست خبری از وفاق ملی، فسادستیزی نظاممند، ایجاد راههای مواصلاتی شرق به غرب و شمال به جنوب به عنوان سه ابرپروژه که دولت به دنبال انجام آن است، یاد کردید.
آقای پزشکیان شما برای خدمت به این مردم شب و روز نمیشناسید و اهمیت فرصت طلایی را به خاطر تخصصتان در پزشکی با گوشت و پوست و خون خود درک میکنید. فرصتهای طلایی پیشرو را از دست ندهید. شاید مریض از دست برود. شما یک ابرپروژه دیگر دارید که میتوانید و باید آن را حل کنید.
آقای دکتر بهخوبی میدانم حل مشکل و رفع تخاصم ایران و آمریکا به این سادگیها ممکن نیست. شجاعت و ارادههای قوی در دو طرف میخواهد.
تا به یاد دارم، در روزهای اول پیروزی انقلاب، در ۲۵ بهمن ۵۷ سفارت آمریکا به صورت مشکوکی اشغال شد. اما به تدبیر شورای انقلاب و امام با اینکه یک خدمه هم کشته شده بود، حل شد.
در اشغال دوم سفارت نیز قرار بود یکی دو روزه حل شود که به دلیل شرایط اجتماعی خاص، ۴۴۴ روز طول کشید.
از آن زمان تاکنون تلاشهای متعددی از سوی دو طرف انجام شده که رابطه آمریکا با ایران بهبود یابد اما به هر حال تاکنون به درازا کشیده است.
آقای دکتر، به این مسئله توجه فرمایید. برای حل این مشکل اگر ارادههای قوی و مؤثر نیز در دو طرف وجود داشته باشد، فرایندهای ملی و جهانی و حتی اجتماعی در هر دو سو بهگونهای رقم خورده که حل آن را بسیار سختتر کرده است.
آقای پزشکیان، من حتی به ترور شینزو آبه مشکوکم و چهبسا بیربط به آمدنش به ایران از طرف آمریکا نباشد. دکتر فرصت را از دست ندهید، تنها به نتیجه فکر کنید. هر وقت ایران و آمریکا خواستهاند از مشکلات بهوجودآمده قطع ارتباط دیپلماتیک کم کنند، عدهای در دو کشور و حتی کشورهای دیگر مانع این کار شدهاند. تکرار میکنم، صداقت شما کارگشاست. اما اگر تأخیر کنید و زمان طلایی را از دست بدهید، فردا معلوم نیست گوی زمان به کدام سو برود.
برای انجام این مهم شما هم شجاعت و هم هوش و هم صداقت لازم را دارید، فقط میترسم فرصت را از دست بدهید. فرصت حضور در سازمان ملل را از دست ندهید و برای رفع تخاصم در سازمان ملل کاری کنید. کار امروز را به خاطر ایران و برای ایران به فردا نیندازید.