انواع مهربانی؛ فیلمی جنونآور از یورگس لانتیموس
جدیدترین ساخته یورگس لانتیموس، کارگردان یونانیتبار، فیلم «انواع مهربانی» است که نخستین بار در جشنواره کن به نمایش درآمد و در ماه ژوئن اکران شد. «انواع مهربانی» یک فیلم آنتولوژی است و دارای سه اپیزود مجزاست که به نوعی با هم مرتبط هستند. این سهگانه رازآلود از اتفاقات وحشتناک جهان هستی حکایت میکند. فیلمی که در گیشه نتوانست موفق باشد، اما مفاهیم بارزی همچون تسلط، کنترلگری و حدواندازه مهربانی را به شکلی جنونآور به نمایش درآورد. فیلم با بودجه ۱۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه ۱۴ میلیون دلار فروخت.
فرزانه متین: جدیدترین ساخته یورگس لانتیموس، کارگردان یونانیتبار، فیلم «انواع مهربانی» است که نخستین بار در جشنواره کن به نمایش درآمد و در ماه ژوئن اکران شد. «انواع مهربانی» یک فیلم آنتولوژی است و دارای سه اپیزود مجزاست که به نوعی با هم مرتبط هستند. این سهگانه رازآلود از اتفاقات وحشتناک جهان هستی حکایت میکند. فیلمی که در گیشه نتوانست موفق باشد، اما مفاهیم بارزی همچون تسلط، کنترلگری و حدواندازه مهربانی را به شکلی جنونآور به نمایش درآورد. فیلم با بودجه ۱۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه ۱۴ میلیون دلار فروخت.
لانتیموس که سلطان ساخت فیلمهای عجیبوغریب است، بلافاصله بعد از فیلم «بیچارگان» که سال گذشته جوایز متعددی را برایش به ارمغان آورد، فیلم «انواع مهربانی» را ساخت؛ فیلمی جسورانه، پیچیده و مثل همیشه غیرواقعگرایانه. آثار این کارگردان، فرمی انتزاعی از جهان واقعگرایانه را به تصویر میکشد. او بخشی از یک جنبش سینمایی پستمدرن به نام موج عجیب یونانی به شمار میرود و فیلمهایش اغلب به فیلمبرداری با قاببندی منحصربهفرد، بازیهای خشک و بیاحساس و شخصیتهایی با لحن تصنعی شهرت دارد؛ ازاینرو آثارش شکل متمایزی دارد. نخستین فیلم او با زبان انگلیسی به نام «خرچنگ» با طنز تاریک نیز جنونآمیز بود که در سال ۲۰۱۵ راهی جشنواره کن شد و جایزه هیئت داوران جشنواره فیلم را از آن خود کرد. این فیلم در مورد پادآرمانشهر عجیبی بود که در آیندهای کابوسوار، افراد مجرد مجبور بودند ظرف مدت ۴۵ روز یک شریک زندگی برای خود بیابند و اگر در طول این زمان در این امر موفق نشوند به حیوان بدل میشوند و آنها را در جنگل رها میکنند. از این رو برای نسلی که احساس میکند همهچیز را دیده، فیلمهایش غافلگیرکننده است.
اِما استون، ویلم دفو، جسی پلومنس، مارگارت کوالی و مامودو آتی در فیلم انواع مهربانی هنرنمایی کردهاند.
انواع مهربانی در سه اپیزود مضمون پنهانیاش را روایت میکند:
اپیزود اول به نام «مرگ آر.ام.اف آغاز میشود» که سلطه مردی به نام ریموند بر روی رابرت، یک کارمند میانرده را به نمایش میگذارد. ریموند روی عناصر زندگی و جزئیات شخصی رابرت و همسرش تسلط دارد و از رابرت میخواهد مردی به نام آر.ام.اف را بکشد. اما رابرت این بار دستور او را قبول نمیکند، نمیخواهد قاتل شود و از اینرو ریموند او را رها میکند. ترس از آزادگی و رهاشدن باعث میشود رابرت سرانجام قاتل شود و به زندگی گوسفندوار خود ادامه دهد.
اپیزود دوم با نام «آر.ام.اف درحال پرواز است» به داستان مأمور پلیسی به نام دنیل میپردازد که همسرش پس از مفقود، یکباره سروکلهاش پیدا میشود. دنیل یک بیمار روانی است و معتقد است لیز همسر واقعیاش نیست؛ ازاینرو از او میخواهد ترکش کند. اما زن به نوعی مسخ شوهرش شده و میخواهد در این زندگی که دنیل او را نمیخواهد، بماند و حتی بمیرد. او هرآنچه دنیل میگوید قبول میکند و سرانجام با کشتن خود، عشقش را ثابت میکند. در همین حین، لیز واقعی وارد خانه میشود که رسما تخیل مرد است. در این اپیزود، خشونت خانگی بهوضوح نمایش داده میشود و کنایه از این است که زن مطلوب یک مرد، زن مرده است و البته مهربانبودن بیشازاندازه زن.
و اپیزود آخر با نام « آر.ام.اف یک ساندویچ میخورد»، داستان امیلی و اندرو است که به دنبال زنی به نام روث با توانایی زندهکردن مردگان میگردند. همچنین این دو برای یک فرقه کار میکنند. این اپیزود درباره عبور انسان از مرز انسانیت و کنترلگری انسان از باورهاست. در انتهای فیلم، روث پیدا اما بر اثر سانحهای کشته میشود. مردن او نمادی از آن است که روث به دلیل جایگاه فراانسانی پاکتر از آن است که تحت سلطه باشد.
رابطه پلمونس و استون در سه اپیزود خاص است. در بخش اول آن دو با هم آشنا میشوند، در قسمت بعدی به یکدیگر میرسند و در بخش آخر از هم فاصله میگیرند.
این کمدی تلخ که نقدهای مثبتی را دریافت کرده، علاوهبر مضامین خود، مدیون بازیهای فوقالعاده بازیگرانش است که همه آنها در سه اپیزود در نقشهای مختلف بازیهای درخشانی ارائه کردند که به انسجام و غنای بیشتر اثر کمک کرده است. بازی اِما استون و جسی پلومنس در این فیلم مجذوبکننده است. اِما استون و ویلم دفو پیش از این در فیلم خاص «بیچارگان» همبازی بودند. البته باید گفت «انواع مهربانی» به اندازه دو فیلم آخر لانتیموس، یعنی «سوگلی» و «بیچارگان» مخاطب جذب نکرده و از لحاظ روایی و فیلمنامه کمی عقبتر از دو اثر قبلی کارگردان است.
«انواع مهربانی» در یک شهر ساحلی آمریکایی بدون نام روایت میشود، اما درواقع فیلمبرداری در شهر نئواورلئان و اطراف آن است. فیلم از نظر بصری خیرهکننده و دارای ظرافت خاصی است.
این فیلم تکاندهنده با روایتهای پرپیچوخم، از آن اثرهایی است که هرچه اطلاعات کمتری دربارهاش داشته باشید، تأثیرگذارتر خواهد بود. بااینحال، باید اذعان کرد تماشای این فیلم سهساعته نیازمند صبر و حوصله خاصی از سوی تماشاگران است. در هیچکجای «انواع مهربانی» تماشاگر نمیتواند وانمود کند قادر است اتفاق بعدی را پیشبینی کند. این اثر بیرحمانه با موسیقی متن غیرمتعارف آمیخته شده است. جرسکین فندریکس در این زمینه عالی عمل کرده است. در مورد
آر.ام.اف ما هیچ اطلاعی نداریم. از دید کارگردان این شخصیت ارزش و معنایی ندارد و به چیز خاصی اشاره نمیکند، اما بههرحال نمیتوان از این حفره بهراحتی گذشت.
آر.ام.اف یک استعاره است، اما لانتیموس از اینکه از مفاهیم فیلمش صحبت کند گریزان است. پیام اصلی «انواع مهربانی» را میتوانیم در موسیقی باکلام در ابتدای فیلم بهخوبی درک کنیم؛ مضمونی درباره مورد سوءاستفاده قرارگرفتن افراد.
اگر اهل تماشای فیلمهای سرگرمکننده هستید، دیدن این فیلم را توصیه نمیکنم؛ اما اگر دنبال فیلمهای خاص هستید، تماشای آن را از دست ندهید.