|

راهکارهای تبیین اسناد توسعه

روند توسعه در ایران در طول یک سده گذشته پرفرازونشیب، گسسته و نامتوازن پیش رفته است. این مسئله به‌خصوص در سال‌های اخیر به بحث‌های زیادی دامن زده و مقالات و کتاب‌های زیادی درباره مسئله توسعه در ایران منتشر شده است. «تراژدی رشد و توسعه در ایران» با عنوان فرعی راهکارهای تبیین اسناد توسعه، کتابی است نوشته محمدرضا کارچی که به‌تازگی در نشر ثالث منتشر شده است.

راهکارهای تبیین اسناد توسعه

شرق: روند توسعه در ایران در طول یک سده گذشته پرفرازونشیب، گسسته و نامتوازن پیش رفته است. این مسئله به‌خصوص در سال‌های اخیر به بحث‌های زیادی دامن زده و مقالات و کتاب‌های زیادی درباره مسئله توسعه در ایران منتشر شده است. «تراژدی رشد و توسعه در ایران» با عنوان فرعی راهکارهای تبیین اسناد توسعه، کتابی است نوشته محمدرضا کارچی که به‌تازگی در نشر ثالث منتشر شده است.

این کتاب با بررسی تجربه‌های ناموفق برنامه چهارم و پنجم توسعه در عملیاتی‌کردن اهداف سند چشم‌انداز، تلاش می‌کند تا راهکارهای تبلیغ و ترویج این سند را برای سال‌های باقی‌مانده مورد بررسی قرار دهد. تحلیل این فرایندها و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود روند توسعه و مشارکت مؤثرتر مردم در این فرایند، از اهداف اصلی این اثر است. نویسنده این کتاب معتقد است که ایران با وجود دارابودن منابع طبیعی گسترده، فرهنگ غنی، و تاریخ درخشان، همچنان درگیر یک چرخه معیوب توسعه است که نشان‌دهنده تضاد میان ظرفیت‌های بالقوه و واقعیت‌های موجود است. او در پیشگفتارش نوشته که به رغم تلاش‌های گسترده برای تحقق توسعه اقتصادی و اجتماعی، این تلاش‌ها اغلب به دلایل ساختاری و فرهنگی ناکام مانده‌اند و به جای دستیابی به پیشرفت پایدار، مشکلات جدیدی را به وجود آورده‌اند.

کتاب «تراژدی رشد و توسعه در ایران» در سیزده فصل با این عناوین نوشته شده است: تاریخچه توسعه در ایران، نخبگان سنتی و غرب‌گرا، نقش دولت در توسعه، مشارکت مردمی و نهادهای اجتماعی، توسعه فرهنگی به‌عنوان زیربنای توسعه پایدار، نقش زنان در توسعه، تأثیر قانون‌گرایی در تحقق توسعه، سند چشم‌انداز 20ساله ایران، اهمیت تبیین و تبلیغ اسناد توسعه‌ای، تجربه سایر کشورها، اهداف مختلف سند چشم‌انداز و راهکارهای اجرایی آن، نقش‌آفرینان سند چشم‌انداز و راه‌های تقویت آن و در نهایت فصل پایانی که به نتیجه‌گیری و ارائه راهکار پرداخته است.

این کتاب در فصل اولش به سراغ تاریخچه توسعه در ایران رفته است و می‌گوید با نگاهی به تاریخ ایران از دوران قاجار تا انقلاب اسلامی و پس از آن، می‌توان به بررسی تحولات و سیاست‌های توسعه‌ای پرداخت که هریک به نحوی در شکل‌گیری وضعیت کنونی کشور نقش داشته‌اند. در بخشی از این فصل درباره بستر تاریخی ایران در دوران قاجار آمده: «تحولات اجتماعی در ایران تحت تأثیر سیاست‌های توسعه‌ای مختلف، تغییرات گسترده‌ای را تجربه کرده است. بافت اجتماعی ایران در دوران قاجار را می‌توان به عنوان نمونه‌ای برجسته از یک جامعه عشایری و ایلی تحلیل کرد. در این دوره مناسبات ایلی و عشایری به شدت غالب بود و این ساختار مبتنی بر پیوندهای خونی و روابط قومی بود، اداره چنین جامعه‌ای به صورت متمرکز تا حدودی غیرممکن است و همان‌طور‌که قابل پیش‌بینی است حکومت مرکزی قاجار نیز تنها به نفوذ محدودی در مناطق مختلف کشور دست یافت و همین مسئله تأثیر اساسی در فرایند توسعه اجتماعی و سیاسی ایران داشت و به بی‌ثباتی سیاسی و درگیری‌های محلی دامن می‌زد و مانع شکل‌گیری نهادهای مدرن و پایدار اجتماعی و سیاسی می‌شد. در کل در این دوره تغییرات اجتماعی بسیار کند و محدود بود».