دروازه شهر پارسه
پارسه، شکوهمندترین شهر ایران باستان، دارای دروازهای زیبا همتراز با دروازه بابل بوده است. این دروازه در کهنترین بخش شهر در فاصله سهکیلومتری غرب کاخهای تخت جمشید واقع است. کیفیت ساخت هنری، حجم، ابعاد فنی و روش ساخت بنا برابر با دروازه ایشتار بابل فاخر است. این دروازه در مسیر کاخها و بناهای سلطنتی بخش کهن شهر در همان آغاز عصر هخامنشی بنا شده است.
علیرضا عسکریچاوردی-مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید: پارسه، شکوهمندترین شهر ایران باستان، دارای دروازهای زیبا همتراز با دروازه بابل بوده است. این دروازه در کهنترین بخش شهر در فاصله سهکیلومتری غرب کاخهای تخت جمشید واقع است. کیفیت ساخت هنری، حجم، ابعاد فنی و روش ساخت بنا برابر با دروازه ایشتار بابل فاخر است. این دروازه در مسیر کاخها و بناهای سلطنتی بخش کهن شهر در همان آغاز عصر هخامنشی بنا شده است. این دروازه با آجر و خشت بنا شده و سرتاسر نمای آن با آجرهای لعابدار رنگین مزین بوده است. آسمانهای آبی سرتاسر پهنه دیوارهای آن را مزین کرده بود که در این زمینه، گلهای زیبای لوتوس و پَنلهای ترکیبی حیوانی، درخشش و شکوه تشریفات ورود به زیباترین شهر جهان باستان را صدچندان افزون کرده بود. مفاهیم هنری بهکاررفته در موضوع این پنلها، بنمایههای هندسی، گیاهی و حیوانی با ترکیبی از تنوع نمادهای مشروع قدرت الهامگرفته از آفرینش اسطورههای کهن بینالنهرینی بهویژه ایزد مَردوک بوده است.
در نتیجه 17 سال کاوش و پژوهش باستانشناسی در شهر پارسه تخت جمشید (1387-1403) در چارچوب پروژه «از کاخ تا شهر» چشماندازی نو از کهنترین شهر پارسی ایران باستان گشوده شد و بخشهای مهمی از این شهر تاریخی شناسایی شد. کشفیات این پروژه مطالعاتی بزرگ چشمانداز حریم درجهیک تخت جمشید را تغییر داده است و در تلاش هستیم هزار هکتار به عرصه میراث جهانی تخت جمشید بیفزاییم و بخش بیشتر حریم درجهیک تخت جمشید به عرصه تخت جمشید تبدیل شود؛ زیرا طی سالها بررسی میدانی و مستندنگاری، کاوش، بررسی ژئوفیزیک، خواندن خطوط میخی مکشوفه جدید از دروازه شهر پارسه و انجام آزمایشهای متعدد از مواد مکشوفه باستانی در شهر پارسه، همه مدارک مستندنگاری شده و امروز میتوانیم حدود هزار هکتار آثار باستانی مکشوفه جدید را به عرصه تخت جمشید بیفزاییم.
این افق جدید محصول مطالعات پژوهشی 17ساله اخیر دکتر علیرضا عسکریچاوردی و پروفسور پییر فرانچسکو کالیری به همراه گروه متخصصان و دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای ایرانی و اروپایی و کارشناسان پایگاه میراث جهانی تخت جمشید بوده است که در تمام این سالها با حضور مستقیم و غیرمستقیم بیشتر از 50 متخصص به بار نشسته و برای نخستین بار ارائه میشود. افقهای تازه برای شهر پارسه تخت جمشید با این کشفیات گشوده میشود و به مرور جزئیات علمی و ارزشهای تاریخی آنها با هدف توسعه پایدار میراث جهانی تخت جمشید به جامعه ارائه میشود. با کشف کتیبههای میخی بابلی و ایلامی و با توجه به کارکرد بنا، مشخص شد این بنا یک دروازه یادمانی
بوده است.
این دروازه باشکوه، در مقیاس وسیعتری طرح دروازه معروف ایشتار (حدود 580 پیش از میلاد) را تکرار میکند که پیش از ساخت تختگاه تخت جمشید در دوره یکی از دو پادشاه نخستین پارسیان بنا شده است. احتمال دارد هدف از ساخت این دروازه برای نشاندادن فتح شهر بابل در سال 539 پیش از میلاد در دوره کوروش بزرگ بوده است. این بنا به طور کامل از آجر و خشت ساخته شده است. نمای سرتاسر دیوارها با آجرهای لعابدار تزئین شده است. تزئین بخش پایین دیوارها دارای نقوش هندسی و گل است. آجرهای لعابدار متعدد مکشوفه از آوارهای بنا نشان میدهد سرتاسر سطوح دیوارها با نقوش حیوانات اسطورهای گاو نر و حیوان ترکیبی موشخوشو تزئین شده بود.
این بنای تاریخی امکان دسترسی به یک باغ سلطنتی (پردیس) را فراهم میکرد که شامل یک کاخ بزرگ بوده و اکنون ویرانههای آن در محوطه فیروزی 5 موجود است. این دروازه یادمانی در دوره هخامنشی متروک شد، سپس بر اثر زمینلرزهای بزرگ تخریب و در دورههای بعد دیوارهای آن به غارت رفت.
با فتح بابل در سال 539 ق.م، نخستین پادشاهان عصر هخامنشی بخش مهم نمادهای اسطورهای سرزمین بابل را به پارس انتقال دادند. سمبلهایی نظیر نماد ایزد مَرودک معروف به موتیف موشخوشو بخش عمدهای از تزئینات معماری بنای این دروازه را تشکیل میداده است. کوروش بزرگ در مُهر استوانهای معروفش، پیروزی و مشروعیت قدرت خود را در بابل مدیون این ایزد میپندارد. کشف این سَمبل اسطورهای کهن در شهر پارسه تخت جمشید از شگفتانگیزترین کشفیات باستانشناسی اخیر دوره هخامنشی است.
این دستاورد بزرگ باستانشناسی حاصل 17 سال کاوش روشمند در یکی از مهمترین محوطههای باستانی شهر پارسه معروف به تل آجری است. با وجود تخریب شدید این محوطه باستانی، کاوشهای روشمند بهکاررفته در شناسایی سازههای معماری و مستندنگاری دقیق یافتهها، مسیر درک و تفسیر لایهنگاری روشن از ویرانههای باستانی بهجامانده این بنا را محقق کرد. طراحیهای فنی از نقش و نگارهها و شناخت علمی فنون ساخت بنا، امکان بازسازی نقش و نگارهها و بازسازی شکل اصلی بنای این دروازه را در مقیاسی واقعی ممکن کرد. سرانجام، بازسازیهای سهبعدی این بنا، روش تفسیر علمی و تحلیل مستند از ارزشهای فرهنگی-هنری یادمان دروازهای باشکوه در پردیس فیروزی شهر پارسه را فراهم آورد.