|

خشونت علیه زنان سالمند در ایران و راهکارهایی برای کاهش آن

خشونت علیه زنان سالمند در ایران مسئله‌ای جدی و عمیق است که در عین اهمیت، کمتر به آن پرداخته شده است. سالمندی با تغییرات جسمی، روانی و اجتماعی همراه است و زنان سالمند به دلیل شرایط فرهنگی، اقتصادی و ساختاری، بیش از دیگر گروه‌ها در معرض آسیب و خشونت قرار دارند.

نویده بصیر: خشونت علیه زنان سالمند در ایران مسئله‌ای جدی و عمیق است که در عین اهمیت، کمتر به آن پرداخته شده است. سالمندی با تغییرات جسمی، روانی و اجتماعی همراه است و زنان سالمند به دلیل شرایط فرهنگی، اقتصادی و ساختاری، بیش از دیگر گروه‌ها در معرض آسیب و خشونت قرار دارند. در ایران، با توجه به ساختار خانواده‌های سنتی و نگاه‌های غالب به نقش زنان در جامعه، زنان سالمند اغلب تحت تأثیر خشونت‌های جسمی، روانی و حتی اقتصادی قرار می‌گیرند. این خشونت می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ از بی‌توجهی به نیازهای آنان و نادیده‌گرفتنشان تا خشونت‌های جسمی و کلامی که تأثیرات مخربی بر زندگی و سلامت روانی و جسمی آنها دارد.

خشونت علیه زنان سالمند در ایران بیشتر به دلیل عوامل ساختاری و فرهنگی رخ می‌دهد. یکی از علل اصلی آن، ساختار سنتی خانواده و دیدگاه‌های مردسالارانه است که باعث شده تا زنان سالمند اغلب به عنوان افراد وابسته به خانواده دیده شوند. بسیاری از زنان سالمند در ایران از نظر اقتصادی به فرزندان یا همسران خود وابسته‌اند و همین وابستگی آنها را در معرض خشونت و بی‌توجهی قرار می‌دهد. در این شرایط، زنان سالمند نه‌تنها آزادی انتخاب در بسیاری از جنبه‌های زندگی خود را از دست می‌دهند، بلکه گاهی مجبور به تحمل شرایطی می‌شوند که حقوق ابتدایی آنها را نادیده می‌گیرد. از سوی دیگر، نهادهای حمایتی و قوانین کافی برای حمایت از زنان سالمند در برابر خشونت وجود ندارد یا در اجرای آنها کاستی‌هایی مشاهده می‌شود.

بر اساس آمارهای منتشرشده، شیوع خشونت علیه زنان سالمند در ایران به‌ویژه در خانواده‌ها نسبتا بالاست. در مطالعه‌ای که در سال‌های اخیر انجام شده است، مشخص شد بیش از ۴۰ درصد از زنان سالمند ایرانی نوعی از خشونت را تجربه کرده‌اند. این خشونت‌ها شامل موارد جسمی، روانی و اقتصادی می‌شود و اغلب از سوی نزدیکان این زنان، به‌ویژه فرزندان و همسران‌ صورت می‌گیرد. خشونت جسمی یکی از انواع شایع خشونت است که متأسفانه در شرایط خاصی حتی به آسیب‌های جدی و ناتوانی جسمی زنان سالمند منجر می‌شود. علاوه بر این، بسیاری از زنان سالمند نیز به دلیل مشکلات اقتصادی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند و از منابع مالی خود محروم می‌شوند. در مواردی، دارایی‌ها و املاک زنان سالمند توسط فرزندان یا افراد دیگر از دسترس آنان خارج شده و استقلال اقتصادی آنان را کاملا از بین می‌برد. خشونت روانی نیز از دیگر مسائل شایع است که شامل تحقیر، بی‌احترامی و نادیده‌گرفتن احساسات و نیازهای عاطفی زنان سالمند است.

مشکل دیگری که در زمینه خشونت علیه زنان سالمند در ایران وجود دارد، ضعف آگاهی عمومی و ناآشنایی جامعه با مفهوم خشونت علیه سالمندان است. بسیاری از افراد در جامعه خشونت علیه سالمندان را جدی نمی‌گیرند و حتی برخی رفتارهای توهین‌آمیز یا محدودکننده نسبت به سالمندان را طبیعی می‌دانند. این مسئله ریشه در فرهنگ و باورهای غلط دارد که سالمندان را افرادی غیرمفید و وابسته می‌بیند و برایشان احترام و حقوق کمتری قائل است. با این حال، سالمندان به عنوان افراد دارای تجربه و دانش، می‌توانند نقش مهمی در خانواده و جامعه ایفا کنند، اما نبود آگاهی و باورهای کلیشه‌ای مانع از آن می‌شود که سالمندان، به‌ویژه زنان سالمند، به شکلی مؤثر در جامعه پذیرفته شوند و از حقوق خود 

بهره‌مند شوند.

برای مقابله با این مشکل و کاهش خشونت علیه زنان سالمند، نیازمند اقدامات اجتماعی و سیاست‌گذاری‌های دقیق هستیم. نخستین گام در این زمینه افزایش آگاهی عمومی است. رسانه‌ها می‌توانند نقش مؤثری در ترویج آگاهی و اطلاع‌رسانی درباره حقوق سالمندان و عواقب خشونت علیه آنان ایفا کنند. برگزاری برنامه‌های آموزشی در مدارس، دانشگاه‌ها و مکان‌های عمومی می‌تواند در تغییر نگرش جامعه نسبت به سالمندان مؤثر باشد و باعث شود رفتارهای خشونت‌آمیز و ناعادلانه علیه زنان سالمند کاهش یابد. در کنار این، حمایت‌های قانونی نیز اهمیت زیادی دارد. باید قوانین حمایتی مشخصی برای زنان سالمند تدوین شود که آنان را در برابر انواع خشونت محافظت کند. این قوانین باید به‌طور دقیق و جامع اجرا شوند و افرادی که به زنان سالمند آسیب می‌رسانند، مجازات شوند تا به نوعی از خشونت‌های بعدی پیشگیری شود.

اقدامات حمایت اجتماعی نیز نقش بسیار مهمی در کاهش خشونت علیه زنان سالمند دارند. ایجاد مراکز مشاوره و حمایت روان‌شناختی برای زنان سالمند یکی از راهکارهای مؤثری است که می‌تواند به کاهش آسیب‌های روانی ناشی از خشونت کمک کند. این مراکز می‌توانند به زنان سالمند کمک کنند تا با مشکلات خود مواجه شوند و از راهکارهای مؤثری برای مقابله با خشونت و آسیب‌های اجتماعی برخوردار شوند. همچنین باید خدمات بهداشتی و درمانی مناسبی برای سالمندان فراهم شود تا در صورت نیاز به‌راحتی بتوانند از امکانات درمانی و پزشکی بهره‌مند شوند. ایجاد برنامه‌های رفاهی و تفریحی برای زنان سالمند نیز می‌تواند آنان را از احساس انزوا و تنهایی خارج کند و به افزایش اعتمادبه‌نفس و رضایت از زندگی‌شان کمک کند.

همچنین لازم است که نهادهای خیریه و سازمان‌های غیردولتی نیز در این زمینه فعالیت بیشتری داشته باشند و با اجرای برنامه‌های حمایتی و آگاهی‌بخش به سالمندان کمک کنند. نهادهای خیریه می‌توانند با فراهم‌کردن خدمات مالی و رفاهی به زنان سالمند کمک کنند تا از لحاظ اقتصادی مستقل‌تر شوند و نیازمند حمایت‌های مالی دیگران نباشند. این امر می‌تواند به کاهش خشونت اقتصادی علیه زنان سالمند کمک کند و آنان را در برابر سوءاستفاده‌های مالی محافظت کند.

با این وجود، حل مشکل خشونت علیه زنان سالمند تنها با تغییرات اجتماعی و قانونی ممکن نیست و نیازمند تغییرات فرهنگی و ارتقای نگاه جامعه به زنان سالمند است. جامعه باید سالمندان را به عنوان افرادی مفید و باارزش بداند و آنان را در فرایندهای اجتماعی مشارکت دهد. آموزش‌هایی که به کودکان و جوانان داده می‌شود، باید شامل احترام به سالمندان و درک نیازها و احساسات آنان باشد. همچنین لازم است که کلیشه‌ها و باورهای نادرست در مورد سالمندان اصلاح شود تا جامعه به سوی برخوردی انسانی‌تر و محترمانه‌تر با سالمندان حرکت کند.

به‌طور کلی، خشونت علیه زنان سالمند در ایران نیازمند توجه و رسیدگی جدی است. این مسئله نه‌تنها بر سلامت جسمی و روانی زنان سالمند تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه عواقب اجتماعی گسترده‌ای نیز دارد و نشان‌دهنده ضعف‌های فرهنگی و ساختاری جامعه است. با اجرای برنامه‌های آگاهی‌بخش، حمایت‌های قانونی و ایجاد امکانات رفاهی و اجتماعی، می‌توان به کاهش خشونت علیه زنان سالمند کمک کرد و آنان را به عنوان افراد باارزش و محترم در جامعه پذیرفت.