رمانی از ریلکه و پانزده داستان کوتاه
از دور و نزدیک
کتاب «همه چیز از اینجا دور است» عنوان مجموعهداستانی است که در آن داستانهایی از نویسندگان مختلف، برخی مشهور و برخی کمتر شناختهشده، گرد آمده است. این کتاب با گردآوری و ترجمه مژده دقیقی به فارسی منتشر شده و او در این مجموعه داستانهایی را انتخاب کرده که نمونههایی از داستانهای برتر در گونههای متفاوت به شمار میآیند.
شرق: کتاب «همه چیز از اینجا دور است» عنوان مجموعهداستانی است که در آن داستانهایی از نویسندگان مختلف، برخی مشهور و برخی کمتر شناختهشده، گرد آمده است. این کتاب با گردآوری و ترجمه مژده دقیقی به فارسی منتشر شده و او در این مجموعه داستانهایی را انتخاب کرده که نمونههایی از داستانهای برتر در گونههای متفاوت به شمار میآیند. در این مجموعه پانزده داستان انتخاب شده که عبارتاند از: «نیویورکتایمز با تخفیف ویژه» از استیون کینگ، «انتظار» از روی کیزی، «شهر مهاجر» از دیوید بزمورگیس، «از دور و نزدیک میدیدند که میسوزیم» از آلیس جالی، «خردهپاککنها» از سارا تانکام متیوز، «اعترافات یک دزد» از وودی آلن، «کارخانه چینی» از مری کاستلو، «بازرس ماتادین در ماه» از هاری شانکار پارسایی، «مصائب طبیعی» از آلکسیس شیکین، «پیوند» از راسل بنکس، «دختر همسایه» از استیو اسپیرز، «شاگرد معلم پیانو» از ویلیام ترور، «همهچیز از اینجا دور است» از کریستینیا انریکس، «دیدار دوباره» از آیزاک باشویس سینگر و «فرزندان» از آندریا لی. دقیقی در ابتدای هر داستان توضیحاتی مختصر درباره نویسنده و آثارش داده که به درک بهتر داستان کمک میکند. داستان اول این کتاب «نیویورکتایمز با تخفیف ویژه» از استیون کینگ است. کینگ از نویسندگان معاصری است که او را سلطان وحشت نامیدهاند. دقیقی در توضیحاتش درباره او نوشته که رمانها و داستانهای این نویسنده پرطرفدار آمریکایی در شمار آثار علمی-تخیلی، وهمناک و هراسانگیز قرار میگیرد. کینگ شصتوچهار رمان و پنج کتاب ناداستان منتشر کرده و حدود دویست داستان کوتاه نوشته که بیشتر آنها در مجموعهداستانهایش گرد آمده است. تا سال 2006، بیش از 350 میلیون نسخه از کتابهای کینگ به فروش رفته و بسیاری از آنها مبنای فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی، مینیسریالها و کتابهای مصور قرار گرفته است. از میان رمانهای مشهور او میتوان به «درخشش»، «ریتا هیورث» و «رستگاری در شاوشنک» اشاره کرد. استیون کینگ برای دستاوردهای ادبیاش جوایز متعددی دریافت کرده و در سال 2006 نشان ممتاز بنیاد ملی کتاب و در سال 2015 نشان ملی هنر را از موقوفه ملی هنرهای آمریکا گرفته است. داستان «نیویورکتایمز با تخفیف ویژه» که نخستین بار در شماره اکتبر/نوامبر مجله «ادبیات تخیلی و علمی-تخیلی» منتشر شده، از پنجمین مجموعهداستان کینگ با عنوان «درست پس از غروب» انتخاب شده است. در بخشی از این داستان میخوانیم: «آنی پنج سال بعد از مرگ شوهرش (و مرگ جیسن مکورمک که خیلی بعد از آن نبود) ازدواج میکند. و با آنکه او و شوهرش از نیویورک میروند و در بوکا رتون ساکن میشوند، اغلب به محله قدیمیاش سر میزند. کریگ، شوهر جدیدش، هنوز کاملا بازنشسته نشده، و به خاطر کارش هر سه چهار ماه گذارش به نیویورک میافتد. آنی تقریبا همیشه همراهش میرود، چون هنوز در بروکلین و لانگآیلند قوم و خویش دارد. گاهی به نظرش آنقدر زیادند که نمیداند با آنها چه کند. ولی فکر میکند آنها را با همان محبت آمیخته به خشمی دوست دارد که انگار مختص آدمهای پنجاه شصتساله است. هرگز یادش نمیرود بعد از سقوط هواپیمای جیمز چطور دورش را گرفتند، و تا آنجا که میتوانستند از او حمایت کردند که یک وقت او هم سقوط نکند».
«دفترهای مالده لائوریس بریگه» عنوان کتابی است از راینر ماریا ریلکه که چند سال پیش با ترجمه مهدی غبرایی منتشر شده بود و اخیرا چاپ تازهای از آن در نشر نیلوفر منتشر شده است. این کتاب در واقع رمانی است که به شیوه شرح خاطرات نوشته شده است. با اینکه خود ریلکه معتقد است مالده شخصیتی ساختگی است، اکثر منتقدان این کتاب را زندگینامه او دانستهاند و معتقدند ردپای نویسنده در آن به چشم میخورد. ریلکه نوشتن این کتاب را در زمستان 1903-1904 شروع کرد و مارس 1910 آن را به پایان رساند. این کتاب به گفته مترجم انگلیسیاش، میتواند مرحلهای از تکامل ریلکه را نشان دهد. مترجم انگلیسی کتاب در بخشی از پیشگفتارش نوشته: «مالده شخصیتی ساختگی است و دنیای بیرونش نسخه بدل دنیای ریلکه نیست. اینکه چرا او به هیئت دیگری درمیآید، چنانکه گاه ریلکه بهطور ضمنی اشاره میکند -نکته مهمی در تمایز بین مالده و آفریننده- با توجه به صفحات آخر کتاب، پرسش بیپاسخی خواهد ماند. ریلکه میگوید که کتاب را نباید زندگینامه شخصی او دانست... خلاصه پیداست که «دفترها» را باید به خاطر خودش خواند. اما اگر کسی از دل و جان نویسنده باشد، همه آثارش چیزی نیست جز اعتراف. هرکس ولو اندکی با شعر ریلکه و نامههایش آشنا باشد، نمیتواند با خواندن این کتاب ردپاهای آشنا را نادیده بگیرد. اگر با دنیای او بیشتر اخت باشیم، برخی از تجربههای ثبتشده حتی آشناتر جلوه خواهد کرد». بینش ریلکه را ترکیبی از عرفان و صوفیگری غرب، عرفان شرق و دنیای سیاه کافکایی میدانند. این اثر را میتوان چکیده بینش او درباره مرگ و زندگی و موضوعات دیگر دانست. این اثر که نوشتنش چیزی حدود هفت سال طول کشیده، درباره مردی جوان به نام مالده، ساکن اتاقی ارزانقیمت در یکی از خیابانهای پاریس است. او بازمانده یک خانواده اشرافی و مرگ بزرگترین دغدغه ذهنی او است. سیر تحولات درونی یک انسان چیزی است که این کتاب آن را به نمایش میگذارد. مترجم در مقدمه، این کتاب را نشانگر مرحلهای از تکامل خود نویسنده دانسته است. عدهای هم بر این باورند که تأثیر فضای این کتاب و بعضی قسمتهای آن در «بوف کور» صادق هدایت مشهود است. در بخشی از متن کتاب میخوانیم: «میترسم. کسی که بترسد، باید در برابر ترس دست به کاری بزند. بیمارشدن در اینجا مصیبتی است و اگر یکی به فکر بیفتد که مرا ببرد به هتل دیو، بیشک آنجا میمیرم. هتلی دلپسند است، با مراجعان بسیار. کمتر میتوان نمای کلیسای جامع پاریس را تماشا کرد و از خطر تصادف با یکی از وسایل نقلیهی بیشماری که با سرعت تمام از فضای باز جلو آن میگذرند در امان ماند. آنها ترامواهای کوچکی هستند که یکریز زنگ میزنند، و اگر بینوایی رو به مرگ به سرش بزند که یکراست به مسافرخانه الهی برود، حتی شخص دوک ساگان هم ناچار باید کالسکهاش را نگه دارد».