ایتالیا؛ از فرار مغزها تا فقدان امنیت شغلی
واقعیتی که ایتالیا بیش از هرچیز آن را کم دارد، این است که در این کشور هنگامی که قشر جوان در شرایط ایدئال رشد خود قرار گرفته و میخواهد توانمندیهای خود را به نحو احسن ارائه دهد، زمینهایی برای رشد جوانان وجود ندارد.
محمود فاضلی-دیپلمات پیشین و تحلیلگر امور بینالملل: واقعیتی که ایتالیا بیش از هرچیز آن را کم دارد، این است که در این کشور هنگامی که قشر جوان در شرایط ایدئال رشد خود قرار گرفته و میخواهد توانمندیهای خود را به نحو احسن ارائه دهد، زمینهایی برای رشد جوانان وجود ندارد. در حقیقت، این وضعیت به یک چرخه باطل تبدیل شده است. در ایتالیا زمینهایی برای رشد جوانان وجود ندارد، زیرا نیروی کار متخصص جوان نیست، زیرا جوانان آنچه را به آن نیاز دارند در ایتالیا پیدا نمیکنند و این باعث میشود مهاجرت کنند.
ازدستدادن جوانان از سه جنبه به ایتالیا آسیب خواهد رساند: 1- هزینه آموزش آنها؛ 2- عدم بهرهوری از دانش و مهارتهای آنها که اگر در کشور میماندند، حاصل میشد؛ 3- کمک به رقابتیشدن کشورهایی که در بازار بینالمللی ایتالیا با آنها رقابت میکند.
با موضوع حماقت، این ناترازی منفی خروجی جوانان، ایتالیا را در زمره کشورهای سادهلوح (کسانی که برای سودرسانی به دیگران موجب ضرر خود میشوند) قرار میدهد. ایتالیا از یک سو با کمبود قشر جوان مواجه است؛ زیرا فرزندان در خانوادهها همواره فرزند خانواده میمانند و تمایلی به فرزندآوری ندارند؛ به طوری که ایتالیا یکی از کشورهای اروپایی شناختهشده است که در آن جوانان برای کسب استقلال و تشکیل خانواده زمان زیادی را باید منتظر بمانند.
جوانان ایتالیایی برای تبدیلشدن به افرادی فعال در تولید نسل آینده مجبور به وابستگی طولانیمدت به نسلهای قبلی (یا به عبارتی، کمکهای والدین و پدربزرگها و مادربزرگها) هستند. در حقیقت جوانان ایتالیایی کمتر از همتایان اروپایی خود نیستند، ولی تفاوت آنها با جوانان دیگر کشورهای اروپایی در این است که جوانان دیگر کشورهای اروپایی بهسادگی در شرایطی قرار داده شدهاند که بتوانند در زندگی خود و سرزمینی که در آن زندگی میکنند، بمانند و ارزش تولید کنند.
اگرچه اخیرا نشانههای دلگرمکنندهای در ایتالیا از نظر کاهش آمار جوانان ترک تحصیل کرده و جوانان غیرفعال (یعنی جوانانی که نه تحصیل میکنند و نه به دنبال کار میگردند) به چشم میخورد، ولی در ایتالیا، هردوی این شاخصها به طور گسترده بین بدترینها در اروپا باقی ماندهاند.
در ایتالیا مشکلات موجود در گذار آموزش و بخش کار به بازار کار و اشتغال جوانان نیز منعکس شده است. براساس گزارش اداره آمار اروپا، یورواستات (Eurostat)، در اتحادیه اروپا در بین افراد 15 تا 29ساله، به طور متوسط از هر دو نفر، یک نفر شاغل است؛ درحالیکه در ایتالیا از هر سه نفر یک نفر شاغل است. در زمینه اشتغال جوانان، ایتالیا حتی از کشورهای یونان و بلغارستان نیز عقب مانده است.
در بخش اشتغال نیروی جوان در ایتالیا، شکافهای جنسیتی و جغرافیایی نیز دیده میشود و علیرغم برخی پیشرفتها، باز هم کشور ایتالیا بین کشورهایی قرار میگیرد که بیشترین شکافها را از این منظر دارند و با وجود اینکه اخیرا علائم خوشبینانهای در زمینه اشتغال جوانان پیش رفت و نزدیکشدن به میانگین اروپا به چشم میخورد، اما این پیشرفتها به حدی نیستند که بتوانند پروژههای زندگی جوانان را تحقق بخشند. ایتالیا همواره به عنوان کشوری که در آن جوانان در سنین بالا اولین فرزند خود را به دنیا میآوردند، شناخته میشود. این شاخص را میتوان آموزندهترین شاخص در مورد موفقیت گذار مدرسه به کار و یا چشمانداز توسعه یک کشور دانست.
برای هر زوج جوان، به دنیا آوردن یک کودک پرمشقتترین و مسئولیتپذیرترین انتخاب نسبت به آینده است. هرچه جوانان خود را با چشمانداز شغلی و درآمدی قوی، وجود خدمات باکیفیت برای مراقبت از کودکان، ابزارهای کمکی برای شاغلین (تازهمادران و تازهپدران) در نگهداری فرزند، امکان دسترسی به مسکن (نهتنها خرید، بلکه اجاره مقرونبهصرفه)، و... ببینند، آمار کسانی که بهجای به تعویق انداختن تصمیم برای بچهدارشدن، میتوانند آزادانه آن تصمیم را بگیرند، بیشتر است.
اخیرا «سرجو ماتارللا»، رئیسجمهور ایتالیا، اعلام کرده است: «سرمایهگذاری روی جوانان بهسادگی معرف آینده است و عدم انجام این کار ما را در معرض هزینههای عدم تعادل در رشد کشور قرار میدهد. بنابراین، بودجه دولت باید نویددهنده این پیام باشد که ایتالیا بیشتر از سایر کشورها در کیفیت نسلهای جدید سرمایهگذاری میکند؛ زیرا به ارزشی که میتواند از این سرمایهگذاری تولید شود، بیشتر نیاز دارد و دولت نباید سیاستهای خود را به ارائه مشوقهای مقطعی و اقدامات حاشیهای محدود کند».
او نسبت به بحران دستمزد و فقدان امنیت شغلی در این کشور هشدار داده و وضعیت شغلی کنونی ایتالیا را نامتعادل توصیف کرده و اعتقاد دارد: «از یک سو، مشاغلی با دستمزد بالا و کیفیت مناسب وجود دارد و از سوی دیگر، کارهای نیمهوقت اجباری و بیثبات با دستمزد ناکافی گسترش یافته است. این شرایط، موجب نگرانی عمیق و تهدیدی برای انسجام اجتماعی است».
طبق آخرین گزارش سازمان مردمنهاد کاریتاس
(Caritas)، فقر در ایتالیا به بالاترین سطح خود رسیده و باید به عنوان یک مسئله ساختاری شناخته شود. تا پایان سال 2023 حدود 9.8 درصد از جمعیت کشور، معادل یک نفر از هر 10 نفر، در فقر مطلق زندگی میکنند. این وضعیت بحرانی درحالحاضر 2.2 میلیون خانواده، برابر با 5.75 میلیون نفر از جمعیت ایتالیا را دربرمیگیرد.