تحولات فکری هانا آرنت
«محاوره طالب و مطلوب» شامل مکاتبات دو فیلسوف سرشناس، هانا آرنت و کارل یاسپرس است که تحولات فکری این دو متفکر را نشان میدهد و درعینحال، تصویری تاریخی از جهان پرمخاطره نیمه دوم دهه 1920 تا 1970 میسازد که در آن تحولات فکری این دوران نیز ردیابی میشود.
شرق: «محاوره طالب و مطلوب» شامل مکاتبات دو فیلسوف سرشناس، هانا آرنت و کارل یاسپرس است که تحولات فکری این دو متفکر را نشان میدهد و درعینحال، تصویری تاریخی از جهان پرمخاطره نیمه دوم دهه 1920 تا 1970 میسازد که در آن تحولات فکری این دوران نیز ردیابی میشود. این مکاتبات که با اهتمام لوته کهلر و هانس سانر تدوین شده، بهتازگی با ترجمه فرهنگ رجایی در نشر کتاب پارسه منتشر شده است. رجایی مینویسد یاسپرس در تأثیرگذاری علمی و احساسی بر بنای منظم اما نه نظامدار اندیشه آرنت و توازن ذهنی او از بالاترین نقش برخوردار است. هانا آرنت به واسطه دوره رسالهنویسیاش با یاسپرس آشنا شد و این دوره که به توصیه هایدگر آغاز شد، اقبالی ناخواسته برای محتوای فکری آرنت فراهم آورد. «رسالهنویسی دکتری نهفقط رابطه عمیق طالب و مطلوبی بین آرنت و یاسپرس ایجاد کرد بلکه بهمرور و بهویژه بعد از جنگ جهانی دوم به یک دوستی صمیمی و حتی رابطه پدر و فرزندی که آرنت هرگز نداشت، تبدیل شد و این رابطه عمیق و عظیم تا پایان عمر یاسپرس ادامه یافت». آرنت خود بهصراحت اعلام میکند که یاسپرس را تنها معلمی میداند که برایش چنین شأنی قائل بوده است. در مکاتبات آرنت و یاسپرس، مسئله محوری این است که «در زمان توفانی و مخاطرهآمیز، توفانی که آن را پشت سر گذاشتیم اما هر لحظه ممکن است بر سر ما بیاید، بر چه چیز میتوانیم تکیه کنیم؛ بر چه ملتی، چه انگارههایی و چه اشخاصی؟»؛ پرسشی سیاسی، فلسفی و پرسشی که همراه با فطرت آدمی است. تمرکز آرنت و یاسپرس در این مکاتبات بر سه کشور آلمان و اسرائیل و ایالات متحده امریکا است. «آرنت همیشه نگرشی نقادانه درباره هر سه داشت. یاسپرس در نگرش خود نوسان داشت. قبل از آنکه نظام نازی در رأس قدرت قرار گیرد، آلمان را در لفافه راز و رمزی از جوهر آلمانی میپیچاند؛ بعدا گسستی ریشهای درباره این نگرش پیدا کرد. در دهه 1950 تقریبا اسرائیل را مقولهای میمون اعلام کرد، اما بعد دراینباره تردیدهای فراوان نشان داد». هانا آرنت پناهندهای از آلمان هیتلری بود که به امریکا پناه برد و بهعنوان متفکر سیاسی مطرح شد. کارل یاسپرس در کنار هایدگر یکی از دو نماینده فلسفه اگزیستانسیالیستی بود که در دهه 1920 از آلمان بروز کرد. مکاتبات بین این دو متفکر در زمانی آغاز شد که آرنت بیست سال داشت، یعنی در سال 1926 که تحت نظر یاسپرس در دانشگاه هایدلبرگ درس میخواند. اما «مکاتبات با مهاجرت آرنت و مهاجرت درونی یاسپرس قطع شد و مجددا در 1945 از سر گرفته شد که اعضای ارتش اشغالگر ایالات متحده امریکا برقراری ارتباط بین آن دو را تسهیل کردند. در دوره دوم، رابطه دانشجو و استاد به یک رابطه دوستی نزدیک تبدیل شد». تنها چند نامه به قبل از 1933 مربوط میشود و بخش عمده نامههای این دو به دوران بعد از جنگ جهانی دوم برمیگردد. در این مکاتبات شیوه زندگی، تفکرات و کار این دو متفکر بعد از جنگ بازتاب پیدا کرده است و درعینحال از خلال این نامهها میتوان به تجربیات آن در سالهای بعد از جنگ پی برد. «محاوره طالب و مطلوب» روند ساخت فکری هانا آرنت را نیز ترسیم میکند؛ متفکری که در ایران نیز محبوبیت عامی دارد و آثارش مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.