|

کارشناسان در میزگردی تغییر مواضع رئیس‌جمهوری آمریکا و تأثیر آن بر اقتصاد ایران را بررسی می‌کنند

گوی غلتان ترامپ

حضور دوباره دونالد ترامپ در کاخ سفید و شعارهای غافلگیرکننده او مبنی بر اینکه دنبال صلح است و تحریم‌، ارزش دلار آمریکا را تضعیف کرده، این تصور را برای برخی پدید آورده است که ایران با ترامپ جدید مواجه است. در‌عین‌حال برخی دیگر از کارشناسان از انگیزه‌های پنهان ترامپ در پشت پرده شعارهای جدید می‌گویند. در همین زمینه آکادمی دانایان میزگردی با موضوع «ریاست‌جمهوری دوباره ترامپ و تأثیر آن بر اقتصاد ایران» برگزار کرده و در این میزگرد غلامرضا انصاری معاون اسبق دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه، اصغر فخریه‌کاشان مشاور اسبق وزیر راه و شهرسازی در امور بین‌الملل، ناصر هادیان عضو هیئت علمی روابط بین‌الملل دانشگاه تهران و بابک آقایی مدیر مطالعات اقتصادی مپنا، به طرح دیدگاه‌های خود در این زمینه پرداختند و راهکارهایی برای مواجهه با شرایط پیش‌رو ارائه دادند.

گوی غلتان ترامپ

نسیم مسیبی: حضور دوباره دونالد ترامپ در کاخ سفید و شعارهای غافلگیرکننده او مبنی بر اینکه دنبال صلح است و تحریم‌، ارزش دلار آمریکا را تضعیف کرده، این تصور را برای برخی پدید آورده است که ایران با ترامپ جدید مواجه است. در‌عین‌حال برخی دیگر از کارشناسان از انگیزه‌های پنهان ترامپ در پشت پرده شعارهای جدید می‌گویند. در همین زمینه آکادمی دانایان میزگردی با موضوع «ریاست‌جمهوری دوباره ترامپ و تأثیر آن بر اقتصاد ایران» برگزار کرده و در این میزگرد غلامرضا انصاری معاون اسبق دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه، اصغر فخریه‌کاشان مشاور اسبق وزیر راه و شهرسازی در امور بین‌الملل، ناصر هادیان عضو هیئت علمی روابط بین‌الملل دانشگاه تهران و بابک آقایی مدیر مطالعات اقتصادی مپنا، به طرح دیدگاه‌های خود در این زمینه پرداختند و راهکارهایی برای مواجهه با شرایط پیش‌رو ارائه دادند.

ترامپ تغییر  رویه می‌دهد؟

در این میزگرد غلامرضا انصاری، معاون اسبق دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه، گفت: ما با یک ترامپ جدید روبه‌رو هستیم. او برای جلب رضایت مردم آمریکا سه قول بسیار شاخص داد؛ یکی پایان جنگ‌ها. او اعتقاد دارد که تحریم‌ها لطمه بزرگی به آمریکا و دلار آمریکا وارد کرده است. دومین قول او اصلاح زیرساخت‌های اجرائی و حکومتی و بهبود زندگی مردم آمریکا بود و سومین قول او به مردم کشورش به موضوع رقابت با چین معطوف می‌شود، چرا‌که چین، بزرگ‌ترین خطری است که می‌تواند آمریکا را به چالش بکشد.

انصاری با بیان اینکه تحولات آمریکا در کل جهان موجب تغییر می‌شود، ادامه داد: در حوزه انرژی قطعا بر سیاست‌ها و وضعیت اقتصادی ایران اثر خواهد داشت و از طرفی، روابط دوجانبه آمریکا با ایران بیشترین تأثیر را خواهد داشت. در کل این را باید در نظر گرفت که ترامپ بسیار پیش‌بینی‌ناپذیر است و از همین ابتدا نمی‌توان برنامه او را به صورت قطعی تحلیل کرد. جدا از شخصیت متغیر او، افرادی که در‌حال‌حاضر در کنار او هستند، مثل ایلان ماسک، تا پیش از این از مخالفان جدی او بود، اما در‌حال‌حاضر مسئولیت سنگینی به‌عنوان مشاور ارشد دارد و همه این شرایط ما را از پیش‌بینی دقیق از شرایط آینده باز‌می‌دارد.

اصغر فخریه‌کاشان، مشاور اسبق وزیر راه و شهرسازی در امور بین‌الملل، در ادامه با بیان اینکه بیشتر افرادی که در‌حال‌حاضر با ترامپ همکاری می‌کنند، از طرفداران جدی اسرائیل و مواضع آن هستند، افزود: اصولا بخش زیادی از سیاست‌های آمریکایی تحت شعاع سیاست‌های اسرائیل است و از طرفی با توجه به تجربیات سال‌های گذشته، دولت آمریکا چه در دوره ترامپ، چه حتی در دوره بایدن بر کشورهای همسایه به منظور محدود‌کردن مبادلات با ایران فشار آورد. به طور مثال، بعد از برجام در پتروشیمی زنجان قرار بود که طی معاملاتی با شرکت «زیمنس»، کمپرسور وارد شود و جدا از پرداخت مبلغ همه کالاها، کشتی وارد‌کننده هم تعیین شده بود اما در نهایت با فشار وارد‌شده از سوی سفیر آمریکا در آلمان، در دوره‌ای که هیچ‌گونه منع قانونی برای واردات وجود نداشت، اجازه وارد‌کردن کمپرسور‌ها به ایران داده نشد.

او در ادامه سیاست ترامپ در برخورد با ایران را ادامه روند قبلی پیش‌بینی کرد و گفت: ممکن است آمریکا به امارات بابت معاملات نفت و پتروشیمی فشار وارد کند، جدا از تأثیری که از نتیجه برایند سیاست‌های خاورمیانه‌ای چین و روسیه، ترامپ بر اقتصاد ایران وارد خواهد کرد، ما نیز در رفتار و سیاست‌گذاری روابط با آمریکا ممکن است دچار اشتباهاتی شویم و این موارد همه بر اقتصاد ایران تأثیر جدی خواهند داشت. ناصر هادیان، عضو هیئت علمی روابط بین‌الملل دانشگاه تهران، با تأیید صحبت دیگر کارشناسان مبنی بر اینکه اطرافیان ترامپ در‌حال‌حاضر طرفداران جدی اسرائیل و مواضع او هستند، ادامه داد: آنها اگرچه مواضع برابر با اسرائیل دارند اما در مقابل، اگر ترامپ تصمیم دیگری برخلاف این مواضع داشته باشد، بدون هیچ چون‌ و چرایی طبق آن مسیر تعیین‌شده حرکت می‌کنند.

رد پای ترامپ بر صنعت نفت و گاز  جهان

بابک آقایی، مدیر مطالعات اقتصادی مپنا، با بیان اینکه فشارهای ناشی از تحریم در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ تا حدی برای مذاکره‌کنندگان ایرانی ایجاد انگیزه خواهد کرد، افزود: در سال 2020 که بر اثر حداکثر فشار تحریم‌های ترامپ، فروش نفت ایران به کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسید، بعد از حضور بایدن در سال اول به صددرصد افزایش پیدا کرد و در سال دوم با افزایش 50درصدی روبه‌رو شد. در نهایت تا پایان سال ۲۰۲۳ به برآوردهای مختلف، فروش و صادرات نفت به روزی یک‌میلیون‌و ۷۵۰ هزار بشکه رسید. آقایی در ادامه با بیان اینکه چین به‌عنوان یکی از مشتریان جدی نفت ایران، خریدهای خود را بعد از آغاز تحریم‌های فشار حداکثری از یک‌و‌نیم میلیون بشکه نفت در طول روز به کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه در روز رساند، به اثرپذیری چین از سیاست‌های آمریکا اشاره کرد و گفت: طبق آمارهای بین‌المللی، کمتر از 10 درصد از نفت ایران به مقصدی غیر از چین حمل می‌شود و همه این موارد حاکی از تأثیر ترامپ بر صادرات نفت ایران است.

مدیر مطالعات اقتصادی مپنا در ادامه به سیاست ترامپ در صنعت نفت و گاز پرداخت و گفت: ترامپ شخصا اعتقاد خاصی به انرژی‌های نو ندارد و به‌شدت طرفدار توسعه انرژی‌های فسیلی است. همچنین طبق وعده‌هایی که به مردم قبل از پیروزی در انتخابات داده، حاکی از این خواهد بود که به طور گسترده مجموعه قوانین و مقرراتی را که به کاهش فعالیت‌های بخش سنتی نفت و گاز می‌انجامد، تعدیل و بسیاری از مشوق‌ها که برای حوزه انرژی‌های نو گذاشته شده، کمتر خواهد کرد و در ادامه آن، مالیات‌ها و انواع مشوق‌ها و مجوزهای نظارت را به حساب سازمان محیط زیست یا آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده در راستای افزایش فعالیت‌‌های نفت و گاز ایجاد می‌کند و این فعالیت‌ها در نهایت باعث افزایش چشمگیر عرضه نفت ایالات متحده خواهد شد.

فشار حداکثری بر ایران

هادیان در این میزگرد تأکید می‌کند که کشورهای منطقه خواهان جنگ ایران و اسرائیل نیستند، چرا‌که آنها نگران منافع خود هستند و نمی‌خواهند در یک جنگ احتمالی بین ایران و اسرائیل به آنها آسیبی وارد شود اما موافق فشار حداکثری به ایران هستند و می‌توانند درباره این موضوع با آمریکا به اجماع برسند. او ادامه می‌دهد: البته نکته مهمی که نباید از آن غافل شد، گسترش بی‌اعتمادی به آمریکاست. در منطقه خاورمیانه که کشورهای عربی و به‌ویژه عربستان با سیاست‌های چند سال اخیر، به آمریکا بی‌اعتماد شده‌اند و این کشورها دیگر تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد آمریکا نمی‌چینند و در مقابل آن تغییر استراتژی داده‌اند. از سوی دیگر به نظر می‌رسد ترامپ در جنگ روسیه و اوکراین دست حمایت آمریکا را از پشت اوکراین بردارد و این مسئله می‌تواند روی دیدگاه کشورهای اروپایی درباره آمریکا تأثیر منفی بگذارد، بنابراین باید توجه کرد که آمریکا هم دیگر مقبولیت سابق را بین شرکا و متحدانش ندارد. فخریه‌کاشان در ادامه این نشست توضیح می‌دهد که نه‌تنها کشورهای منطقه بلکه حتی جامعه آمریکا با فشار حداکثری علیه ایران همراهی می‌کنند، چرا‌که دونالد ترامپ با آرای درخور‌توجهی رئیس‌جمهوری آمریکا شده است و وقتی که او در کمپین‌های تبلیغاتی خود ادعا می‌کند که اقتدار را به آمریکا برمی‌گرداند، جامعه آمریکا با او همراهی دارد. در‌عین‌حال می‌بینیم که وجدان جمعی مردم آمریکا از مسئله‌ای مثل فلسطین به درد آمده است اما از نظر من نباید نگاه مردم آمریکا به فلسطین را به نگاه آنها به ایران گره زد و تصور کنیم که مسئله فلسطین می‌تواند باعث تغییر نگرش جامعه آمریکا به ایران شود. همان‌گونه که نمی‌شود رویکرد کشورهای عربی به فلسطین را با رویکرد آنها در قبال ایران در یک راستا دانست و تصور کنیم که مسئله فلسطین می‌تواند نگاه کشورهای عربی به ایران را تغییر دهد.

او تأکید می‌کند: تصور من این است که ترامپ می‌تواند فشار حداکثری را بر اقتصاد ایران تحمیل کند و این فشار تنها به فروش نفت محدود نمی‌شود و آمریکا می‌تواند زیرساخت‌های حمل‌ونقل، بیمه، اینترنت و... را با فشارهای بیشتری مواجه کند و تصور من بر این است که چون چین سطح مراودات اقتصادی عظیمی با آمریکا دارد، این اهرم فشار در اختیار آمریکاست که چین را ناچار به خرید کمتر نفت از ایران کند.

فخریه‌کاشان معتقد است که برای مواجهه ایران با فشار حداکثری، موانع متعددی وجود دارد؛ برای مثال، سنگ‌اندازی‌های روسیه برای عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا را نباید نادیده گرفت. همچنین فساد و منافع خیره‌کننده کاسبان تحریم مانع از آن است که گره سیاست خارجی ایران باز شود.

آقایی در ادامه این میزگرد یادآوری می‌کند که در پایان دوره اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ حتی خرید واکسن و غذا و دارو دشوار شده بود، آن‌هم در شرایطی که آمریکا مدعی بود غذا و دارو اقلام بشردوستانه هستند و مشمول تحریم نمی‌شوند اما تأمین این اقلام بسیار دشوار بود و پس از ترامپ، گشایش‌هایی برای خرید واکسن و غذا و دارو حاصل شد. ضمن اینکه ایران توانست از ظرفیت ارزهای بلوکه‌شده خود در برخی کشورها مانند عراق برای تسویه بدهی‌های خود و خرید کالاهای اساسی اقدام کند، بنابراین نمی‌توان منکر فشارهای اقتصادی سنگینی شد که در دولت اول ترامپ به ایران وارد شد. از آن سو در برنامه هفتم توسعه رشد سالانه هشت‌درصدی اقتصاد پیش‌بینی شده است و برای دستیابی به چنین رشدی نیاز به حجم عظیم سرمایه‌گذاری است و لازمه اینکه اقتصاد کشور نه‌تنها به آن شرایط دشوار دولت اول ترامپ برنگردد، بلکه بتواند سرمایه خارجی جذب کند و به رشد اقتصادی بالا و مستمر دست یابد، از‌بین‌بردن ریسک‌های سیاسی است و من فکر می‌کنم که نباید ذره‌ای در این موضوع تردید کرد.

فشاری در کار نخواهد بود

انصاری با احتمال اجماع منطقه و آمریکا برای تحمیل فشار حداکثری به ایران مخالف است و می‌گوید که اگر ترامپ می‌گوید به جنگ روسیه و اوکراین خاتمه می‌دهد، نه به دلیل دوستی با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه است یا اگر می‌گوید تحریم دلار، آمریکا را تضعیف کرده است به خاطر روسیه و ایران نیست، بلکه آمریکا می‌خواهد روی چین متمرکز شود؛ چرا‌که بزرگ‌ترین خطری که بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا را تهدید می‌کند، نزدیک‌شدن چین و روسیه به یکدیگر است.

او ادامه می‌دهد: آمریکا ۲۰ سال نتوانست با طالبان کنار بیاید و در نهایت این ترامپ بود که با طالبان سر میز مذاکره نشست و افغانستان را به حال خود رها کرد تا در باتلاق منطقه گیر نکند و روی چین متمرکز بشود. به‌همین‌دلیل من فکر نمی‌کنم ترامپ علاقه‌ای به درگیری با ایران داشته باشد، زیرا ایران قابل مقایسه با افغانستان و عراق نیست و جنگ و درگیری با ایران می‌تواند چالش بزرگی برای آمریکا ایجاد کند. گذشته از این اعراب منطقه دیگر به آمریکا اعتمادی ندارند و این وضعیت حتی درباره هند هم مصداق دارد و همه این کشورها وارد شراکت متعدد اقتصادی با چین شده‌اند، بنابراین آمریکا تمرکز خود را روی چین می‌گذارد و ارتباط خود را با چین تنها در موارد بحرانی و مذاکرات ضروری حفظ می‌کند.

انصاری همچنین تأکید می‌کند که برخلاف برخی نظرات مطرح‌شده در این میزگرد، معتقد است که در ایران بین آرای مختلف سیاسی اجماع و توافق نظر شکل گرفته است و همین اجماع و توافق نظر است که مانع از گسترش جنگ در منطقه و واکنش مناسب ایران به تنش‌ها شد و از آن سو مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری هم مدام بر وفاق ملی تأکید دارد و به نظر نمی‌رسد برای مواجهه با روی‌کار‌آمدن دوباره دونالد ترامپ اختلاف نظر چشمگیری وجود داشته باشد.

آقایی هم اعتقاد دارد که نزدیکی به چین فعلا نمی‌تواند برای ایران امتیاز بالقوه‌ای باشد و چین به ایران تنها به چشم وجه مصالحه نگاه می‌کند، مگر اینکه اتحاد چند کشور مثل ایران، روسیه، پاکستان و... بتواند ائتلافی به نفع چین شکل دهد و برای این کشور جاذبه داشته باشد.

به گفته آقایی چین در‌حال‌حاضر نه‌تنها به ایران به چشم وجه مصالحه نگاه می‌کند، بلکه به دلیل سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای که در منطقه انجام داده است، خواهان تنش در منطقه نیست، بنابراین ایران باید این واقعیات را در نظر بگیرد و بر‌اساس‌آن مناسبات خارجی خود را تنظیم کند و به منافع حداکثری دست یابد.