انیمیشنی با دستپخت ایرانی برای مخاطب جهانی
انیمیشن سینمایی «شنگول و منگول» با نام بینالمللی «The Gools» به کارگردانی کیانوش و فرزاد دالوند در ژانر فانتزی و ماجراجویی این روزها در سینماهای ایران و جهان روی پرده است و توان ملی ایران در این صنعت را به خوبی نشان میدهد و نوید از آیندهای درخشان در این عرصه دارد. همچنین فروش مطلوب آن در سینماهای کشور، اتفاقی ویژه است که فیلم را در میان کمدیها تبدیل به اثری سربلند کرده است.
ایلیا پیرولی
انیمیشن سینمایی «شنگول و منگول» با نام بینالمللی «The Gools» به کارگردانی کیانوش و فرزاد دالوند در ژانر فانتزی و ماجراجویی این روزها در سینماهای ایران و جهان روی پرده است و توان ملی ایران در این صنعت را به خوبی نشان میدهد و نوید از آیندهای درخشان در این عرصه دارد. همچنین فروش مطلوب آن در سینماهای کشور، اتفاقی ویژه است که فیلم را در میان کمدیها تبدیل به اثری سربلند کرده است.
آنچه بهعنوان فولکلور در ادبیات شهرت یافته، در سادهترین مفهوم، «فرهنگ و باورهای مردم» است که خود را در تاریخ شفاهی، قصهها، افسانهها و ضربالمثلهای یک ملت نشان میدهد. در این دست داستانها، بسته به جغرافیا و زیستبوم، قهرمانان و ضدقهرمانانی هستند که کارها و رفتارهایشان اثراتی پندآموز در دل خود دارد. قصههایی که چون در تاروپود فرهنگی ساخته و روایت میشوند، برای آن مردم قابل درک و دریافت و شیرین هستند.
یکی از برجستهترین قصههای فولکلور و شفاهی حکایت شنگول و منگول است؛ قصهای که همواره از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و همچنان شیرین است و جذاب. برای سالیان طولانی آرزوی بسیاری این بود که این قصههای شیرین با قدرت تکنولوژی به شکلی جذاب به کودکانمان نشان داده شود تا آنان را سرگرم کرده و پیامش را منتقل کند. شاید برای کمتر کسی قابل تصور بود که در کوتاهزمانی ممکن، انیمیشنهای تولید ایران به جایگاهی برسند که نهتنها در داخل کشور بلکه در جهان پخش شده و محبوبیت پیدا کنند.
شنگول و منگول نامی آشنا برای کودکان و بزرگسالان ایرانی است؛ قصهای محبوب که از دل یکی از قدیمیترین داستانها برخاسته است. انیمیشن آن بهگونهای تولید شده که همزمان با ایران در بسیاری از نقاط دنیا نیز مخاطبانی را پای قصه خود نشانده است. این قصه از یک فضای آشنا برای مخاطب خردسال شروع میشود: فنون رزمی، مبارزه و معابدی که پیشتر نمونهاش را در پاندای کونگفوکار دیدهایم. این شکل از روایت اگرچه کاملا بومی نیست اما نقطه ثقل درستی است؛ چراکه با تکیه بر فضایی که در عمل موفقیت و محبوبیت جهانی را به دست آورده، مخاطب را جذب میکند. پس از آن قصه به سمت بومیبودن میرود و با استفاده از عناصری همچون گویشهای محلی و قومی ایرانی، المانهایی مانند فرش ایرانی (که در تالار محل زندگی شخصیت خونپوزه وجود دارد) و سبک لباس مادر شنگول و منگول و... ایرانیبودن خودش را نشان میدهد.
یکی از مهمترین نقاط قوت انیمیشن «شنگول و منگول»، طراحی و اجرای صحنههای نبرد و مبارزه شخصیتهاست. اتفاق مطلوبی برای صنعت انیمیشن در ایران است که یک انیمیشن که صددرصد تولید داخل است (به دلیل تازهبودن این سبک از تولید داخلی)، علاوه بر مخاطب کودک حتی بزرگسالان را نیز پای این سکانسها میخکوب میکند (صحنه نزاع سمور با گرگ و پلنگ در آشپزخانه یا نبرد پایانی مادر بزغالهها با گرگ بسیار جذاب است). در انتهای فیلم و در تیتراژ پایانی مشخص میشود که مرحوم ارشا اقدسی، بدلکار فقید ایرانی، مسئول این بخش بوده و به راستی که چه اندازه حرفهای این مهم را به انجام رسانده است.
از دیگر امتیازات این انیمیشن، صداهایی است که روی کاراکترهای کارتونی قرار گرفته و هرکدام برای ما آشنا هستند؛ آنان قدرت و خلاقیت هنریشان را که نتیجه سالها تجربه در حوزه صدا و بازی است، به همراه خود آوردهاند تا به باورپذیری شخصیتها کمک کرده و این اثر را دیدنیتر کنند. هوتن شکیبا، هومن حاجیعبداللهی، بهنوش بختیاری، سمانه پاکدل، هادی کاظمی، محمدرضا علیمردانی، حامد آهنگی و آشا محرابی ازجمله بازیگران و صداپیشگان «شنگول و منگول» هستند. نکته درخور توجه دیگر در این اثر، استفاده از ادبیات کمتر گفتهشده و کلماتی خاص است که اسباب اثرگذاری را به خدمت گرفته تا حرف نهایی خود را منتقل کند.
شنگول و منگول به دلیل اقتباسیبودن (برگرفته از افسانه آلمانی گرگ و هفت بزغاله برادران گریم) و نیز به دلیل جهانیبودن این قصه و تفاوتهایش لزوما شبیه به تصورات ما نیست (کودکانی که نباید در را روی گرگ باز کنند) و در کوتاهترین توضیح، روایت سفر ماجراجویانه قهرمانان کودک این اثر است؛ قهرمانان کوچکی که در خلال این مسیر یاد میگیرند مسئولیت کارهای خویش را بپذیرند، جسارت رویارویی با ترسهایشان را داشته باشند و نیز از امید و اعتماد به خویش دست نکشند.
در بسیاری از داستانهای کودکانه، شخصیتها به شکلی کلیشهای و ساده طراحی میشوند، اما در «شنگول و منگول» شخصیتپردازی به شکل متفاوتی پردازش شده است. هر یک از شخصیتها ویژگیهای منحصربهفردی دارند که به آنها هویتی مستقل میبخشد. این امر هم به جذابیت داستان کمک میکند و هم مخاطب کودک را با شخصیتهایی مواجه میکند که میتواند با آنها ارتباط برقرار کند. همچنین، شخصیت مادر در این انیمیشن برجسته و تأثیرگذار است. مادر، نه بهعنوان شخصیتی حاشیهای، بلکه بهعنوان نیرویی مرکزی در داستان حضور دارد که نشان از اهمیت نقش والدین در تربیت و هدایت کودکان دارد.
اگرچه انیمیشن سینمایی «شنگول و منگول» در نگاه اول یک داستان کودکانه است، اما این اثر، بهطور غیرمستقیم اهمیت حفظ هویت فرهنگی و پاسداری از سنتها و وفای به عهد را یادآوری میکند. در عین حال، تأکید بر مفاهیمی مانند آگاهی اجتماعی، اعتماد و همبستگی باعث میشود این انیمیشن برای هر رده سنیای جذاب باشد.
موفقیت این اثر از یک سو از نظر هنری و از سوی دیگر از نظر صنعتی نیز پیام مثبتی برای آینده انیمیشن ایران دارد. صنعت انیمیشن ایران به جایی رسیده است که قطعا میشود گفت با سرمایهگذاری در این حوزه و تلفیق استعدادهای داخلی با فناوریهای روز، میتوان آثار ماندگاری خلق کرد. این انیمیشن میتواند الگویی برای پروژههای آینده باشد که چگونه باید میان داستان، فناوری و فرهنگ ارتباطی مؤثر برقرار کرد.
انیمیشن سینمایی «شنگول و منگول» از لحاظ بصری و داستانی جذاب است و با نگاهی نو به مفاهیم سنتی، راهی برای آینده انیمیشن ایران باز کرده است. این فیلم، مخاطب را به دنیای تخیل میبرد، اما همزمان او را با ارزشهایی آشنا میکند که در دنیای واقعی به آن نیاز دارد. تلاشی که در این پروژه صورت گرفته، نشاندهنده عمق تواناییهای هنرمندان ایرانی است و امیدها برای رشد بیشتر صنعت انیمیشن در کشور را تقویت میکند. به بیان دیگر، این اتفاق از نظر فنی یک جهش درخور توجه در صنعت انیمیشن ایران محسوب میشود. استفاده از فناوریهای جدید مانند شبیهسازی حرکات طبیعی در کنار دقت در جزئیات طراحی، تجربه بصری موفقی ایجاد کرده است. این اثر نشان میدهد صنعت انیمیشن ایران، با تمام محدودیتهای موجود، توانایی رقابت با نمونههای بینالمللی را دارد.