|

پزشکیان در محاصره تندروها؛ سیاست امید در میدان مین بحران‌سازی

مسعود پزشکیان وارث دولتی در التهاب شد که سال‌هاست میان دوگانه «اصلاح و انجماد سرگردان است». او با شعار امید به میدان آمد، اما دیری نپایید که دریافت‌ این امید برای بسیاری نه نقطه اتکایی برای برون‌رفت از بحران، بلکه هدفی برای تخریب و حذف است. امروز، او در میان حلقه‌ای از تندروها و بحران‌سازان رسانه‌ای گرفتار شده که نه‌تنها درصدد تضعیف او، بلکه در پی «قتل عام امید» در افکار عمومی‌اند.

پزشکیان در محاصره تندروها؛ سیاست امید در میدان مین بحران‌سازی

مجید توکلی:مسعود پزشکیان وارث دولتی در التهاب شد که سال‌هاست میان دوگانه «اصلاح و انجماد سرگردان است». او با شعار امید به میدان آمد، اما دیری نپایید که دریافت‌ این امید برای بسیاری نه نقطه اتکایی برای برون‌رفت از بحران، بلکه هدفی برای تخریب و حذف است. امروز، او در میان حلقه‌ای از تندروها و بحران‌سازان رسانه‌ای گرفتار شده که نه‌تنها درصدد تضعیف او، بلکه در پی «قتل عام امید» در افکار عمومی‌اند. امید، دشمن مشروعیت‌سازان بحران است و تندروها خوب می‌دانند که اگر امید در میان مردم زنده بماند، زمینه بسیج اجتماعی علیه ساختارهای ناکارآمد فراهم خواهد شد. پس‌ راهبرد مشخص است: پزشکیان باید به نمادی از ناکارآمدی تبدیل شود تا جامعه از هرگونه امکان اصلاح دست بشوید. اقتصاد، همواره ابزار مهندسی افکار عمومی بوده و این بار نیز با کلیدواژه «دلار»، دولت پزشکیان را مسئول مطلق بحران معیشتی معرفی کرده‌اند. این روایت، تحریم‌ها، فساد ساختاری و میراث سوءمدیریت را نادیده می‌گیرد و تنها دولت را مقصر جلوه می‌دهد. بازی‌ای که پیش‌تر علیه خاتمی و روحانی نیز اجرا شد؛‌ ساده‌سازی صورت‌مسئله، ناامیدسازی مردم و در نهایت‌ مشروعیت‌بخشی به تندروها. اما اقتصاد تنها ابزار تضعیف پزشکیان نیست؛ دستگاه‌های رسانه‌ای تندروها نیز با تاکتیک دیگری ‌به میدان آمده‌اند: دوگانه‌سازی در پایگاه اجتماعی دولت. نمونه‌اش واکنش به سخنرانی ۲۲ بهمن پزشکیان است. روزنامه کیهان که تا دیروز او را فاقد صلاحیت و فرزند اصلاحات می‌دانست، ناگهان به او نمره ۲۰ داد. این تمجید، بیش از آنکه نشانه پذیرش او باشد، تلاشی برای ایجاد شکاف میان او و حامیانش بود. همان سیاستی که علیه خاتمی و روحانی نیز به کار گرفته شد؛ ابتدا رهبر اصلاحات را به اصولگرایان نزدیک نشان بده، سپس او را در فشار بحران‌های ساختگی گرفتار کن تا مردم از تغییر ناامید شوند. پزشکیان برخلاف برخی از پیشینیان خود، اهل مماشات نیست، اما این کافی نیست؛ او باید بیش از همیشه با مردم صریح و شفاف سخن بگوید، پشت پرده بحران‌های ساختگی را افشا کند و روایت خود را از واقعیت‌ها ارائه دهد. زمان و آرامش، دو نیاز حیاتی هر دولتی است، اما تندروها هر دو را از او دریغ کرده‌اند. مسئله اصلی نه پزشکیان که سرنوشت امید در ایران است. تندروها می‌دانند که اگر این دولت موفق شود ابرچالش کشور یعنی رابطه با جهان غرب را حل کند، اعتبار گفتمان آنها برای همیشه مخدوش خواهد شد. پس آنها نه علیه یک فرد، بلکه علیه احتمال بازگشت اعتماد مردم به اصلاحات می‌جنگند. پزشکیان اگر بتواند روایتگر واقعیت باشد و پیوند خود را با جامعه حفظ کند، این میدان مین را پشت سر خواهد گذاشت، اما اگر دچار محافظه‌کاری شود، امید نیز در این بازی قربانی خواهد شد.