|

«چگونه می‌اندیشیم؟»

خرافات سیاسی در سینمای ایران(2)

«آرماگدون» یکی دیگر از دستاویزهای مشهور «متفکران» خرافات است که براساس‌آن افسانه‌پردازی‌های سیاسی بسیاری در صدا‌و‌سیما شده است. فیلم آرماگدون ساخته «مایکل بِی» هیچ ربطی به اعتقاد مشهور مسیحیان ندارد. یک ستاره‌شناس آماتور نوجوان، یک شیء ناشناس را در آسمان شب مشاهده کرده و متوجه می‌شود که این دنباله‌دار در مسیر برخورد با زمین است.

«آرماگدون» یکی دیگر از دستاویزهای مشهور «متفکران» خرافات است که براساس‌آن افسانه‌پردازی‌های سیاسی بسیاری در صدا‌و‌سیما شده است. فیلم آرماگدون ساخته «مایکل بِی» هیچ ربطی به اعتقاد مشهور مسیحیان ندارد. یک ستاره‌شناس آماتور نوجوان، یک شیء ناشناس را در آسمان شب مشاهده کرده و متوجه می‌شود که این دنباله‌دار در مسیر برخورد با زمین است. شهاب‌سنگ‌ها بخشی از آمریکا را هدف قرار می‌دهند و باقی ماجرا... . اما ربط آرماگدون به حمله به افغانستان و عراق و کشورهای اسلامی هنری‌ است که از تخیل برمی‌آید و ملت و نظام را دچار پیامدهای جبران‌ناپذیر می‌کند؛ زیرا چنین منظری همه مباحث فکری درباره استراتژی‌های دولت‌ها، منافع ملی، روابط بین‌الملل، سیاست خارجی و بسیاری از این‌گونه موضوعات را کنار می‌گذارد و ذهن تصمیم‌گیران را به فضایی مبهم از افسانه‌های خرافی می‌برد. می‌گویند که افسانه آرماگدون در غرب برای این است که به غربیان هشدار دهد که از سوی شرق به غرب حمله‌ای در پیش است؛ پس ای مردم آمریکا آماده باشید. از این سو هم، این منتقدان به زبان حال می‌توانند بگویند ای مردم ایران آماده باشید که آنها حمله می‌کنند؛ پس‌ پیش‌دستی کنید و مثلا براساس توصیه‌های «الکساندر دوگین» با روسیه متحد شوید. با این «استدلال ساده» پای شما به جنگی که هیچ ربطی به شما ندارد، باز می‌شود. وقتی می‌گویم خطر این خرافات را جدی بگیریم، دقیقا منظور همین است که این «نقد فیلم»ها و این اوهام و خیالات برگردانی سیاسی دارند. این خیال برای مردم و برای مسئولان برساخته می‌شود که «دیگری در حال حمله به شماست.؛ پس شما پیش‌دستی کنید و ائتلاف تشکیل دهید و اگر می‌توانید حمله کنید؛ حمله نوعی دفاع پیش‌دستانه است». اشتباه نشود، تحلیلگران نظامی‌-استراتژیک نیز بر آمادگی برای جنگ و دفاع تأکید دارند و چنین پیش‌بینی‌هایی هم می‌کنند؛ اما به‌هیچ‌وجه مبنای خرافات ندارد. نکته مهم این است که نوشتارهای تحلیلگران نظامی-استراتژیک چارچوب‌های گفت‌وگوهای علمی را رعایت می‌کنند؛ بنابراین کم‌وبیش ابطال‌پذیرند یا قابل نقد علمی‌اند؛ اما خرافات سیاسی را به‌هیچ‌وجه نمی‌توانید ابطال کنید؛ چون موهوم است. گویی شبانگاهان با شبح سخن می‌گویید. آسمان‌ و ریسمان‌های ناقدان به فیلم آرماگدون ختم نمی‌شود و افسانه اصلی را هم مطابق میلِ خرافاتی خود این‌چنین توجیه می‌کنند؛ یک نمونه را ببینید:

نویسنده‌ای ناشناس به نام دکتر عبدالکریم زبیدی که احتمالا نامی ساختگی‌ است، در سایتی «اسلامی» ارجاع داده می‌شود و منبعی می‌شود تا به تکرار و به تکثیر خرافاتی برای افرادی که علایق مذهبی دارند، ساخته و پرداخته شود. مثلا این نویسنده احتمالا مجهول‌الهویه چنین می‌نویسد: «حادثه شریف ظهور، حادثه‌ای بزرگ است و قدرت‌های بزرگ جهان، سیاست خارجی خود را بر مبنای حوادثی که پیش‌از‌آن رخ می‌دهد، جهت داده و نقشه‌های نظامی خود را به شکلی سامان داده‌اند که آمادگی‌های لازم برای این حادثه در آن ملحوظ باشند». توجه کنید که یکی از سخنرانان اصلی یک «قرارگاه فرهنگی» نیز در کلیپ‌های تصویری که از او منتشر شده است، نیز همین‌ها را می‌گوید. او ادامه می‌دهد که «این در حالی است که مؤسسات دینی و رسانه‌های این دولت‌ها نیز، مردم خود را برای پیشباز این حادثه آماده می‌کنند. این مؤسسات دینی (غربی) به همراه رسانه‌های دیداری و شنیداری این دولت‌ها، از سال‌های دهه 80 میلادی مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثه‌ای بزرگ در سرزمین شام که به نبردی هسته‌ای خواهد انجامید، توجه داده‌اند. این مؤسسات پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرامی‌خوانند که به‌زودی لشکری از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیون‌ها نظامی تشکیل یافته ... با نیروهای مؤمن به مسیح راه این لشکر را سد کرده و همگی در «آرماگدون» با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان است که درگیری اتفاق خواهد افتاد. صخره‌ها ذوب می‌شوند... دیوارها بر زمین فرومی‌غلتند... پوست تن انسان‌ها درحالی‌که ایستاده‌اند ذوب شده و میلیون‌ها نفر از بین می‌روند... و این نبردی نهایی و هسته‌ای است...». سپس از قول مؤسسه‌ای مجعول به نام «تلسن» می‌نویسد: «در‌حال‌حاضر 61 میلیون آمریکایی در انتظار واقعه آرماگدون گوش خوابانده‌اند. مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساخته‌اند که سپاهی که از عراق به سوی قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پیشگویی حرقیال نظامیانی از عراق، ایران، لیبی، سودان و قفقاز در جنوب روسیه تشکیل می‌شوند. دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجی دولت‌های آمریکایی و اروپایی درباره مردم کشورهای یادشده مدد می‌دهد. آرماگدون همان حادثه عظیمی است که پیش از ظهور مهدی، عجل‌الله تعالی فرجه، رخ خواهد داد، همان حادثه بزرگی که ائمه ما، علیهم‌السلام، نام «قرقیسیا» را بر آن اطلاق کرده‌اند». پس از این افسانه‌ها گفتارهایی نامستند از ائمه را نیز نقل کرده تا به اوهام خود قبای دین بپوشند و سناریوی خرافاتی خویش را برای شکل‌دهی به یک سناریوی سیاسی تکمیل کنند. نویسنده به‌ گونه‌ای از مردم غرب سخن می‌گوید که گویی به هر شهر و دیاری که در غرب بروید، مردمان فوج‌فوج آماده نبرد آرماگدون هستند و مسئولان سیاست خارجی کشورهای غربی دستاوردهای فکری صدها مؤسسه مطالعات استراتژیک و هزاران پژوهشگر روابط بین‌الملل را رها کرده و صرفا به آرماگدون افسانه‌ای اینان می‌اندیشند.

 باید بارها و بارها گفت و گفتار کرد که اگر چنین خرافاتی به خورد مقامات رسانه‌ای، سیاسی، نظامی و امنیتی داده شود، برای کشور مهلک و خانمان‌سوز است. نمونه دیگر درباره سینمای مستند سیاسی ایران و پیوند آن با افسانه «طب اسلامی» است. بین دو نفر از افراد مشهور، یکی در سینمای مستند و دیگری در حوزه پزشکی، گفت‌وگویی منتشر شده است که از حیث خرافات سیاسی و پزشکی و نیز فعالیت شبه‌تشکیلاتی برای تأثیر بر حکومت نمادین است. گو اینکه هم‌اینک هر دو این جریان‌ها از طریق برخی شبکه‌های رسانه ملی به‌ صورتی سازمان‌دهی‌شده و با نام‌های دیگری تعقیب می‌شود و اسباب ترویج خرافات سیاسی-پزشکی را فراهم کرده‌اند:

«مستندساز: (کرونا) ریشه‌هاش خیلی مشکوکه برمی‌گرده به انقلاب اسلامی، به رویش اسلام. ما چند کشور ریختیم به هم. آماده آخرالزمان شدیم. یمن اون جوریه تهش معلوم نیست چی می‌شه. عربستان معلوم نیست چه به سرش میاد. تأثیری که ما داشتیم، ما اصل حرکت بودیم در مقابل ما این تدبیر رو کردند بعد از حج خونین.

[طبیب اسلامی]: (داستانی از تلاش برای مسمومیت حضرت موسی نقل می‌کند).

مستندساز: الله‌ اکبر. ببینید حاج آقا چیزهایی که دستتون هست ... ما هم توی رسانه هستیم بعضی از اینها رو مستند بسازیم. ... منبع اینها رو دربیاریم. اینها یک حرکت جهانی هستند در مقابل ما. باید کار عملی بکنیم.

[طبیب اسلامی]: از کشور آلمان شش نفر کور آمدند و (داروی ما را استفاده کردند) و بینا شدند و رنگ‌ها را هم می‌بینند ... بُخُور بیماری‌های مغزی و روحی روانی را درمان می‌کنه. من در اصفهان بخور دادم شاید 10 تا، 20 تا، ام‌اس روی ویلچر آوردند همون جا بلند شدن [درمان شدند] رفتند خونه‌شون.

مستندساز: الله‌ اکبر. اینا باید ثبت بشه.

[طبیب اسلامی]: بار دوم که بخور درست کردم نزدیک 10 هزار نفر آمدند ... اینجا در مشهد مطرح شد که بخور منگول را شفا می‌ده. پزشکان آمدند. قبل از اینکه بخور بدیم از منگول‌ها عکس گرفتند بعد از بخور چهره‌شون عوض شد.

مستندساز: باید مستند درست بشه. ایشون [یعنی همون «طبیب اسلامی»] نباید این‌قدر تنها باشند.

[طبیب اسلامی]: در کشورهای غربی و اسلامی نماینده گذاشتیم. مشکل کرونا حل بشه می‌ریم اونجا ببینیم چی می‌شه. از هلند و دانمارک، آلمان و آمریکا دعوت‌نامه رسمی بود.

مستندساز: آتش‌زدن کتاب هاریسون یک حرکت نمادین خیلی قوی بود ... من از شجاعت ایشون خیلی خوشم اومد. باید (نقدها و هجمه‌ها را) خنثی کرد حتما باید روش کار کرد. (www.aparat.com/v/H1jfR).

اینکه چنین ادعاهایی باور می‌شود و مورد توجه قرار می‌گیرد، یک جنبه است و تأثیرگذاری بر بعضی مصادر تصمیم‌گیری در پزشکی، در رسانه، در روابط بین‌الملل و... جنبه‌ای مهم‌تر و اساسی‌تر.