|

مبارزه برای خروج از سیاهی

فریحه ایثار، کنشگر حقوق بشر از نابودی مطالبات و رویاهای زنان افغانستان با سلطه طالبان می‌گوید: «فردا از آن ماست، به این قصه خو نکن»

مبارزه برای خروج از سیاهی

ثمر فاطمی: فریحه ایثار یکی از هزاران زن افغانی است که حضور طالبان دوبار روند زندگی‌اش را دستخوش تغییر کرده؛ یک بار زمانی که کودک و دانش‌آموز صنف دوم مکتب بوده و طالب‌ها می‌آیند و روند ادامه تحصلیش را به مدت ۶ سال متوقف می‌کنند و بار دیگر حالا که ۳۵ساله است، کارشناسی علوم سیاسی و کارشناسی ارشد رهبری و مدیریت دارد، کنشگر حقوق بشر و مسائل اجتماعی و پژوهشگر حوزه مطالعات زنان است و سال‌ها به صورت رسمی با نهادهای ملی و بین‌المللی افغانستان در حوزه‌های حاکمیت قانون، دسترسی به عدالت و عدالت جنسیتی و صلح همکاری کرده است. 

مبارزه برای خروج از سیاهی

فریحه بیست سال پیش، بعد از کنار رفتن طالبان، بلاخره روزهای تاریک در خانه نشستن و درس نخواندن را کنار می‌گذارد و دنبال جبران سال‌های از دست رفته عمرش می‌رود: 

باید با شدت بالا و بی وقفه درس می‌خواندیم و من به عنوان کسی که دوست داشتم به خودم متکی باشم، در عین حالی که درس می‌خواندم کار هم می‌کردم. من از صنف نهم مکتب آغاز به کار کردم و در عین حالی که در دوران طالبان قالیبافی و خامه‌دوزی می‌کردم، پس از آن دوباره وارد مکتب شدم و دوره‌های آموزشی را می‌گرفتم تا بتوانم آن زمان‌های تاریکی که نمی‌توانستم درس بخوانم را جبران کرده باشم.

 

زمانی که من برای اولین بار اعلام کردم شی‌وارگی زنان و استفاده شی‌گونه شوهرها از زن‌ها باید ممنوع و در قانون به آن پرداخته و جرم انگاشته شود چون تجاوز است، مخالفت کثیری از مردم را برانگیخت ولی من در برابر آن ایستادگی کردم و با آنکه ضربه‌های محکمی را از سوی جامعه و حتی از سوی زنان افغانستان می‌خوردم (تعداد محدودی از زنان افغانستان که همسو و هم فکر و هم اندیشه با ما نبودند) اما به راه خودم ادامه می‌دادم و هر روز برای هویت بخشی به زنان تلاش و مبارزه می‌کردم.»

شلیک طالبان به آرزوهای زنان افغانستان

اما متاسفانه همه‌چیز یک شبه تمام شد و مطالبات ما از ۱۰، صفر شد.

پس از طالبان تمامی آرزوهایی که من برای آینده افغانستان و نسل آینده افغانستان و برای خودم به عنوان یک زن داشتم، همه را از دست دادم. روز ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ فراموش شدنی نیست. روز سیاهی است که فقط با یک چشم به هم زدن یکبار دیگر آن تاریخ سیاهی که قبلا تجربه کرده بودیم تکرار شد و هر آنچه که داشتیم را از دست دادیم. 

زنان این نسل چون ۲۰ سال قبل نیستند و به سادگی تسلیم نمی‌شوند.

باور دارم با پذیرفتن کوچک‌ترین خواست بدوی و ضد بشری طالبان تسلیم شده‌ایم و تسلیم شدن در حقیقت بردگی و مردن هست. ما هرگز نمی‌خواهیم با اینکه زنده هستیم مرده تعریف شویم. زمانی زنده هستیم که مقاومت کنیم و به این حکومت تروریستی و نظام تروریستی و قوانین ضد بشری طالبان نه بگوییم.

چند نفری که در جمع ما بودند قربانی رفتار خشونت‌آمیز طالبان شدند. با گذشت هر روز، زمانی که اعتراضات گسترده‌تر می‌شد بیشتر با خشونت مواجه شدند. یکی از همکاران مردی که در جمع ما بود را بردند و گفتند تو یک مرد هستی و چرا و با کدام هدف با اینها همکاری می‌کنی و یک روز تمام از سوی طالبان شکنجه شد و پس از شکنجه بیش از حد و شوک برقی و لت و کوب‌های زیاد نهایتا با دادخواهی‌های زنان رها شد. 

 در بلخ وقتی زنان خواستند مقاومت و ایستادگی کنند اجازه این کار را نداشتند و در یک مکان بند شدند ولی در همان مکانی که بند شدند، تظاهرات خود را ادامه دادند و پلاکاردها و صدای خود را بلند کردند و پیام‌های اعتراض خود را پخش و نشر کردند و با رفتار خشونت آمیز طالبان رو به رو شدند اما تسلیم نشدند.

باید این آرزو را به گور ببرند و در خواب ببینند که صدای اعتراض زنان خاموش شده است.

ما داریم شب و روز تلاش می‌کنیم. با گروه‌هایی که در پلتفرم‌های مختلف داریم از راه دور بررسی می‌کنیم که چگونه می‌توانیم برای زنانی که اجازه رفتن به دانشگاه را ندارند و دخترانی که اجازه رفتن به مکتب ندارند کاری کنیم، ما می‌خواهیم با استفاده از این فرصت برای زنان ما در ایران فریاد بزنند، ما می‌خواهیم کسانی که متن گزارش شما را می‌خوانند با زنان افغانستان هم صدا شوند. اگر ما بتوانیم در وضعیت کنونی برای یک زن فرصت درس و تحصیل را فراهم کنیم، بُرد از آن ماست. خوب می‌شود اگر دانشگاه‌هایی باشند که این فرصت را برای ما خلق کنند تا بتوانیم از راه دور به زنان و دختران کمک کنیم تا به درس خود ادامه دهند.