|

چرا خبری از این ادبیات در داخل نیست؟

در حالی پنجاه‌ودومین نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس با جملاتی از امیرعبداللهیان پیرامون فشار مجلس یازدهم بر دولت رئیسی برای نپذیرفتن برجام و محکومیت جنگ اوکراین همراه بود.


چرا خبری از  این ادبیات در داخل نیست؟

شرق: در حالی پنجاه‌ودومین نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس با جملاتی از امیرعبداللهیان پیرامون فشار مجلس یازدهم بر دولت رئیسی برای نپذیرفتن برجام و محکومیت جنگ اوکراین همراه بود.

با وجود آنکه مواضع حسین امیرعبداللهیان در نشست داووس راجع به مسائل مختلف حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مؤید سطحی از انعطاف کلامی و دقت در بیان گفته‌هایش بود، اما در عین حال جملاتی را هم مطرح کرد که مماس با خطوط قرمز تهران جلوه می‌کند. چه فضای بین‌المللی اجلاسی چون داووس باعث مطرح‌شدن این جملات از زبان امیرعبداللهیان شده باشد یا تجربه 276روزه‌اش بر کرسی وزارت امور خارجه و آشنایی با واقعیت‌های عرصه بین‌الملل، اما به هر حال گفته‌های او مبین نوعی نگاه دوگانه وزیر امور خارجه دولت رئیسی برای بیان مواضعش درخصوص یک مسئله واحد است.

اگر به باور وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، مجلس شورای اسلامی یا حداقل طیف تندروی مجلس یازدهم مخالف احیای برجام است و به طریق اولی مانند دولت روحانی از هر ابزاری برای عدم حصول توافق در وین، حتی با روی کار آمدن دولت متبوعشان (رئیسی) استفاده می‌کند، چرا امیرعبداللهیان در داخل کشور توان بیان این فشارهای پشت پرده را برای تنویر هر چه بهتر و بیشتر افکار عمومی و فضای سیاسی – رسانه‌ای ندارد، اما در داووس جرئت بیان این واقعیت را که تقریبا برای همه افکار عمومی در داخل روشن شده است، به خود می‌دهد؟

اگر هم وزیر امور خارجه به دنبال توجیه‌زدایی و به نوعی مشروعیت‌زدایی از دلایل ناتوانی دولت بایدن در پذیرفتن شروط ایران به واسطه فشار سنا بوده است که امیرعبداللهیان با این موضع‌گیری خود عملا طیف تندروی داخلی را قربانی کرده است؛ موضع‌گیری‌ای که به دنبالش احتمالا هجمه مجدد علیه وی کلید خواهد خورد، کما اینکه درخصوص سپاه شاهد پروژه تخریب امیرعبداللهیان بودیم. شدت این هجمه‌ها تا جایی پیش رفت که وزیر امور خارجه دولت رئیسی مجبور به عذرخواهی شد، ولی نکته اینجاست که امیرعبداللهیان شاید این بار حتی با پوزش هم قادر به مدیریت و کنترل تبعات منفی سخنانش در حاشیه اجلاس داووس نشود.

در کنار اینها اگرچه اجلاس داووس با بیان محکومیت جنگ اوکراین به صورت رسمی از زبان وزیر امور خارجه بدون اسم‌بردن از روسیه به عنوان طرف متجاوز و متخاصم توأم شد، اما به هر حال طرح آن در پنل اختصاصی گفت‌وگو با فرید ذکریا به نحوی دربردارنده محکومیت اقدام پوتین در حمله به اوکراین است که حتی با نام‌بردن از افغانستان، عراق، یمن و فلسطین هم کم‌رنگ نمی‌شود. خصوصا آنکه امیرعبداللهیان از لفظ «قویا» محکوم می‌کنیم در مواضع خود استفاده کرد، این در حالی است که تا پیش از این طی 93 روزی که از جنگ اوکراین می‌گذرد ایران ذیل قدرت جریان روسوفیل‌های وطنی صرفا به مخالفت با جنگ و تلاش‌هایی در حد موضع‌گیری دیپلماتیک و اعلام آمادگی برای میانجیگری و خاتمه‌دادن به تجاوز پوتین بسنده کرده بود. ولی به موازاتش تهران از هیچ‌گونه تلاش رسانه‌ای، سیاسی، دیپلماتیک و... برای حمایت از روسیه و توجیه تجاوز مسکو و جنایاتش در اوکراین دریغ نکرده است. با این حال سؤال اینجاست که چرا در بحبوحه جنگ اوکراین وزیر امور خارجه دولت سیزدهم جنگ اوکراین را، آن هم به شکلی رادیکال با به‌کارگیری عبارت «قویا» در اجلاس مهمی چون داووس محکوم کرد؟

در پاسخ باید گفت که این‌گونه به نظر می‌رسد که مخاطب اصلی اعلام این محکومیت خود روس‌ها باشد. پیرو نکته یادشده فارغ از واکنش مسکو به این موضع‌گیری امیرعبداللهیان بی‌شک شرایط بعد از جنگ اوکراین و رفتار مخرب کرملین در به‌ بن‌بست کشاندن مذاکرات وین و از آن مهم‌تر اقدامات روس‌ها در ارزان‌فروشی نفت به مشتریان ایران و کشاندن آنها به سمت خود در شرایط بحرانی اقتصادی ایران می‌تواند حکایت از اعتراض پنهانی تهران هم داشته باشد. به هر حال علاوه بر ارزان‌فروشی نفتی روسیه برای ناکام‌گذاشتن بازار انرژی ایران شاهد سیاست مشابه در حوزه‌های صنعت فولاد، پتروشیمی و... هستیم که سبب شده تجارت کم‌رمق ایران به محاق برود؛ بنابراین محکومیت جنگ اوکراین از زبان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در نشست داووس می‌تواند پرده‌ای از عدم رضایت تهران نسبت به «مفت‌بری» مسکو تلقی شود.