|

«شبکه شرق» دلایل شکست برنامه‌های توسعه‌ای و لزوم تدوین برنامه هفتم را بررسی می‌کند؛

چرا از توسعه عقب مانده ایم؟ / پیرهادی: از مرحله رویا‌بافی خارج شویم و به واقعیت‌ها بپردازیم

تدوین برنامه توسعه هفتم در حالی دردستورکار سیاست‌گذاران از مجلس گرفته تا مجمع و قوه مجریه قرار گرفته است که این روزها نقدهای زیادی از چند و چون عملکرد برنامه ششم توسعه از سوی مجلس که به عنوان ناظر برنامه، به بیرون درز پیدا کرده مشخص شده که این برنامه توفیق چندان زیادی در اجرا نداشته و فقط ۳۰ درصد اهداف برنامه محقق شده و نزدیک به ۷۰ درصد یا اصلا محقق نشده و یا فقط بخشی از برنامه‌ها آن محقق شده است.

چرا از توسعه عقب مانده ایم؟ / پیرهادی: از مرحله رویا‌بافی خارج شویم و به واقعیت‌ها بپردازیم

الهام یوسفی- تدوین و تصویب  برنامه هفتم توسعه به زودی در دستور کار بهارستان قرار می گیرد. تدوین برنامه توسعه هفتم در حالی  دردستورکار سیاست‌گذاران از مجلس گرفته تا مجمع و قوه مجریه قرار گرفته است که این روزها نقدهای زیادی از چند و چون عملکرد برنامه ششم توسعه از سوی مجلس که به عنوان ناظر برنامه، به بیرون درز پیدا کرده مشخص شده که این برنامه توفیق چندان زیادی در اجرا نداشته و فقط ۳۰ درصد اهداف برنامه محقق شده و نزدیک به ۷۰ درصد یا اصلا محقق نشده و یا فقط بخشی از برنامه‌ها آن محقق شده است. این که چرا برنامه ششم توسعه در رسیدن به اهدافش موفق نبوده، دلایل زیادی دارد اما یکی از این دلایل این است که متاسفانه به جای آنکه برنامه منطبق با شرایط کشور و توانمندی‌ها در نظر گرفته شود، آنطور که منتقدان می گویند این آرزوهاست که در قالب برنامه توسعه نوشته می‌شود و اصلا با شرایط کشور تطبیق ندارد. ورود به برنامه جدید توسعه در شرایطی که تا این اندازه از برنامه‌های قبلی عقب افتادیم چه لزومی دارد. راهبردها و رویکردهایی که باید با توجه به تجربه عدم موفقیت ۶ برنامه توسعه ای، برای تدوین و تصویب قانون برنامه توسعه هفتم در نظر گرفته شود چیست‌ و درنهایت علت انحراف از برنامه چیست؟  با محسن پیرهادی، نماینده تهران و عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس در باره چند و چون تدوین برنامه هفتم توسعه گفت و گو کرده ایم که مشروح آن در ادامه آمده است.

در هفتههای آینده تدوین برنامه پنج ساله هفتم توسعه در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار میگیرد، ورود به برنامه توسعه هفتم در حالی اتفاق میافتد که برنامه ششم توسعه فقط به 30 درصد اهدافش رسیده است، شما از جمله نمایندگانی بودهاید که نسبت به عدم تحقق کامل 70 درصد از اهداف برنامه انتقاداتی را مطرح کردهاید، به نظر شما تدوین برنامه هفتم باید چگونه انجام شود که شاهد تحقق بهتر آن باشیم ؟

جهش و پویایی اقتصاد از طریق توسعه سرمایه‌گذاری نیازمند توجه به اقدامات راهبردی در سه حوزه کنترل تورم، ارتقا حکمرانی و توانمندسازی نهاد دولت و تقوت جامعه است، بدون توجه به این سه حوزه امکان تحقق توسعه سرمایه‌گذاری وجود ندارد. از سوی دیگر پشرفت و توسعه کشور امری اجتماعی است و براین باورم که این سیاستگذاری اجتماعی باید با مشارکت و همراهی حداکثر نخبگان و مردم جامعه انجام پذیرد. در همین راستا شکل‌گیری گفتمان اجتماعی پیشرفت و توسعه  درجامعه ضرورتی است که همپای اصلاحات ساختاری و برنامه‌ای باید مورد توجه قرار گیرد تا ما بتوانیم در بحث توسعه‌ای شاهد تحرک و پویایی باشیم. ما در حوزه برنامه‌ریزی باید از مرحله رویا بافی خارج شده به واقعیت‌های کشور بپردازیم، ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های موجود را بشناسیم و بر اساس آن برنامه‌ریزی کنیم .عدم توفیق برنامه‌ها در دو دهه اخیر و انباشت مباحث عمرانی و توسعه‌ای موضوعی است که هرچه زودتر باید برای آن چاره‌ای اندیشیده شود. ما باید بدون درنگ به این سوال پاسخ دهیم که برای پیشرفت و توسعه متوازان در کشور نیازمند چه سازکاری هستیم که در این ایام دیده نشده و سبب توقف و ایستایی در مباحث و پیشرفت همراه با عدالت در عرصه توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی کشور شده است؟

علت این انحراف از برنامه و انباشت اهداف تحقق نیافته در برنامههای توسعه ششم و برنامههای قبلی چیست؟

نبود مطالعات آمار متقن و به روز،عدم برنامه‌ریزی درست، فقدان منابع مالی لازم و متناسب، عدم هماهنگ بین بخشی و عدم تصویب آیین نامه‌ها، دستورالعمل‌ها و سایر مقررات قانونی مرتبط با احکام یادشده، نگاه سیاستی کلی به موضوع به جای تدوین مواد عمل گرایانه، وجود یک نگاه آرمانی به برنامه و در نهایت تحریم‌های بین‌المللی وعدم توجه به ظرفیت‌های مشارکتی مردم و سازمان‌های مردم نهاد از جمله دلایل این عدم توفیق و فاصله قابل توجه با اهداف تعیین شده است. به همین دلیل برای تدوین برنامه 5 ساله هفتم توسعه ابتدا باید ببینیم که علت عدم توفیق 70 درصد اهداف برنامه ششم توسعه چه بوده است و چرا در قالب این برنامه تنها 30 درصد اهداف آن محقق شده است و در برخی سیاستگذاری‌ها و اهداف ما انحرافات بیش از 80 درصدی داشته‌ایم؟ بر اساس اهداف برنامه- در بازه زمانی سال 96 تا  1400 - رشد تورم، نقدینگی و بیکاری در متوسط سالانه به ترتیب 17، 8.8 و  10.2 تعیین شده اما شاخص آن بر اساس آمار نهادهای ذیربط  37،36.7 و 11.6 بوده است. اگر ما بخواهیم انحراف برنامه را مثلا در حوزه رشد تورم سالانه ببینم در بازه 4 ساله مذکور در بحث کنترل تورم ،سالی 20 درصد و در مجموع 4 ساله 80 درصد انحراف داشته‌ایم. یا دربحث نقدینگی ما  27.9 درصد سالانه انحراف داشته‌ایم که درمجموع 4 سالانه آن انحراف 111 درصد می‌‌شود.

به نظر شما راهبردها و روکردهایی که باید با توجه به تجربه عدم موفقیت 6 برنامه توسعهای، برای تدوین و تصویب قانون برنامه توسعه هفتم در نظر گرفته شود چیست ؟

ما نیازمند نگاهی هستیم که اساس و دغدغه اصلی آن پیشرفت در مسیر عدالت باشد، رویکرد ی که انفعال مدیریتی و عدم تعهد برخی مدیران به پیشرفت برنامه‌ها را دور بزند و با برنامه‌ریزی مشخص و متمرکز برای توسعه متوزان کشور میدان‌دار بهبود شرایط توسعه‌ای و اقتصادی کشور شود؛ من فکر می‌کنم رویکرد توسعه وپیشرفت عدالت محور می‌تواند به بهبود روند کمک کند .

سازوکار اجرایی شدن این نگاه چگونه باید باشد؟

تعیین راهبرد صنعتی کشور مبتنی بر جانمایی جدید اقتصاد ایران در زنجیره‌های ارزش منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، برنامه‌ریزی برای کاهش ریسک‌های اقتصادی و بهبود فضای سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری برای کاهش مستمر تورم و اصلاح ناترازی شبکه بانکی، ارتقای حکمرانی و توانمندسازی نهاد دولت، اصلاح ساختار داخلی مدیریت سیاسی کشور، تقویت جامعه و مدیریت آسیب‌های اجتماعی و کاهش فقر و اجرای سیاست‌های تنظیمی در جهت حمایت از توسعه سرمایه‌گذاری صنعتی و...می‌تواند از ماموریت‌های برنامه‌نویسان باشد .