|

​راه قالیباف و حداد از لاریجانی می گذرد نه محصولی؛

ائتلاف راست نو و میانه علیه پایداری

آنچه امروز در جریان راست در حال اتفاق افتادن است این است که «راست میانه» (قالیباف و حداد) میزان قدرت‌شان مانند سابق نیست و برای ماندگاری در قدرت ناگزیر به همکاری با علی لاریجانی و بستن یک لیست مشترک هستند. لیستی که می‌تواند راست رادیکال را مهار کند.

ائتلاف راست نو و میانه علیه پایداری
داوود حشمتی روزنامه‌نگار
خبرنگار: ​داوود حشمتی

شکل گیری ائتلافی میان جریان «راست نو» (علی لاریجانی) و «راست میانه» (حدادعادل و قالیباف) علیه «راست رادیکال» (جریان پایداری و خالص گرایان) می‌تواند هم جریان راست را از شرایط فعلی خارج کند و هم کشور را در خطر در افتادن به یک بحران بزرگتر نجات دهد. 

شورای ائتلاف نیروهای انقلاب یا شانا روز پنج شنبه ۲۵ خرداد جلسه‌ای برگزار می‌کند. خبرگزاری فارس گزارش داد که سخنرانی اولیه این نشست اصولگرایان که انتخابات آینده مجلس را کلید خواهد زد، محمدرضا باهنر است. کسی که به علی لاریجانی بسیار نزدیک است.

 

نجات راست میانه

آیا اصولگرایان درحال انتخاب یک ائتلاف جدید هستند؟ تشکیل یک ائتلاف علیه جبهه پایداری با همکاری علی لاریجانی که باید آن را «ائتلاف راست نو و راست میانه علیه پایداری» خواند؟ اما هر کدام از این تقسیم بندی‌ها به چه معناست و چرا این ائتلاف می‌تواند به صلاح اصولگرایان و مهار راست رادیکال باشد؟  در این مقاله شرق توضیح داده است که «چرا همکاری راست نو با راست میانه» می‌تواند به نجات خود راست (یا همان اصولگرایان) هم منجر شود. 

 

حذف قالیباف و حداد

هدف از نوشتن این مقاله نشان دادن این مساله است که تنها راه حل جریان راست میانه برای آنکه بتواند در انتخابات جاری همچنان دست برتر را در مجلس و قوه مقننه داشته باشد، ائتلاف با «راست نو» است. در غیر این صورت راست رادیکال (جریان پایداری) آنها را همچون علی لاریجانی حذف خواهد کرد. 

 

سه گانه راست

به طور خلاصه راست رادیکال عبارت است از: جریان پایداری، جریان شریان که به تازگی با همکاری رسایی، ذوالنور و بذرپاش و بخشی از بدنه دولت شروع به فعالیت‌های انتخاباتی کرده است. به علاوه مجموعه ای از رسانه‌ها و افرادی که به جلیلی و پایداری‌ها نزدیک هستند با وجود آنکه به طور رسمی عضوی از آنها به حساب نمی‌آیند. این دسته را در اشتراک مواضع با جریان پایداری به خوبی می توان شناخت. برای مثال کیهان را می‌توان جزو این دسته قرار داد. 

 

راست میانه

 شامل گروه‌های مختلف عضو در شورای ائتلاف اصولگرایان است که رهبری آن را حدادعادل برعهده دارد. گروه‌هایی که پیشتر هم با نام های اختصاری «شانا» (شورای ائتلاف نیروهای انقلاب) و یا «جمنا» (جمعیت مردمی نیروهای انقلاب) شناخته می‌شوند. تصمیم گیرندگان اصلی در این طیف از اصولگرایان، دو حزب مهم و در سایه رهپویان و ایثارگران انقلاب اسلامی است. علاوه بر آنها اشخاص خاصی نیز به صورت فردی در این نیروهای تاثیرگذار هستند که مشخصا طیف جوان‌تر این جریان آنها را با عنوان «پدرخوانده ها» نقد می کنند. 

 

راست نو

علی لاریجانی و مجموعه‌ای وسیع از نمایندگان سابق مجلس در دوره‌های هشتم تا دهم را شامل می‌شود. این نیروها را نمی‌توان با تشکیلات سیاسی خاصی معرفی کرد. شاید تنها تشکیلات رسمی این طیف جامعه اسلامی مهندسان باشد که محمدرضا باهنر آن را اداره می کند. 

 

فربه شدن راست رادیکال

حالا که به ایستگاه انتخابات مجلس دوازدهم نزدیک میشویم و هر سه گروه درون جریان راست، در بحث لیست انتخاباتی دچار اختلاف خواهند بود و چالش اصلی همانجا علنی‌تر و عریان‌تر می‌شود. 

اگر یک زمانی نظامیان حاضر در سیاست و حامیانشان در دهه ۸۰ با علی لاریجانی در پیوند بودند، در سال ۸۴ به احمدی نژاد نزدیک شدند. از سال ۹۰ تا ۹۲ این پیوند گسسته شد. با این حال همچنان ارتباط‌شان با جریان راست میانه کاملا برقرار بود. اما به نظر می‌رسد درحال حاضر با ورود بیشتر به دولت و نزدیک شدن به دولت رئیسی، راست رادیکال روز به روز فربه تر می‌شود. 

 

خالص سازی در ایستگاه قالیباف

راست رادیکال ناگزیر از حذف راست میانه (اتحاد قالیباف و حدادعادل) است. چراکه بعد از اصلاح‌طلبان، اعتدالگرایان و راست نو (لاریجانی)، امروز رقیب آنها در قدرت راست میانه است که اتفاقا مدعی است که  «راست رادیکال اساسا زیرچتر حمایت آنها قدرت گرفته و پا به عرصه سیاست گذاشته است.» 

 

خودنمایی راست رادیکال

راست رادیکال امروز ناگزیر است تا راست میانه را هم از ساختار قدرت حذف کند تا خودش را مشخصا به عنوان تنها بازوی سیستم برای اجرای حکمرانی عرضه کند. به طور مشخص آنها معتقدند این تنها راست رادیکال است که منویات سیستم را متوجه میشود و حاضر است برای اجرای آنها پا پیش گذاشته و با دادن هزینه آنها را اجرایی کند. 

 

اتحاد راست میانه و راست نو

به نظر می‌رسد راست میانه خیز برداشتن راست رادیکال علیه خود را به خوبی درک کرده است. نکته مهم تر اما این است: آیا راست میانه نزدیک شدن به راست نو را به عنوان یک تاکتیک برای تحت فشار قراردادن راست رادیکال مورد استفاده قرار می‌دهد؟ به عبارت روشن‌تر آیا نزدیک شدن قالیباف و حدادعادل به علی لاریجانی و یا نزدیکانش همچون محمدرضا باهنر، ابزاری است برای اینکه جریان پایداری و راست رادیکال را وادار به همکاری کنند؟ یا آنکه قرار است این قطب بندی به صورت حقیقی شکل بگیرد؟ 

 

واهمه راست علیه راست

در یک جمله آنچه امروز در جریان راست در حال اتفاق افتادن است این است که «راست میانه» (قالیباف و حداد) میزان قدرت‌شان مانند سابق نیست و برای ماندگاری در قدرت ناگزیر به همکاری با علی لاریجانی و بستن یک لیست مشترک هستند. لیستی که می‌تواند راست رادیکال را مهار کند. 

این قطب‌بندی سیاسی درحال شکل گیری است و به نظر می‌رسد اتفاقا تنها راه نجات جریان اصولگرایی از اینکه یکپارچه به زیرسلطه پایداری و «راست رادیکال» برود، همین ائتلاف باشد. ائتلافی میان «راست میانه و راست نو» با نقش آفرینی «حدادعادل، محمد باقر قالیباف و علی لاریجانی»