بازخوانی ۳ دوره متفاوت از زندگی علیرضا زاکانی
چهره هفته| مردی که عذرخواهی نمیکند
علیرضا زاکانی این روزها شهردار تهران است. اما احتمالا این شغل برای او شبیه هیچ یک از مسئولیتهایی که داشته نیست. او مسئول بسیج دانشجویی، فعال سیاسی، دبیر حزب، نماینده مجلس، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، مدیرمسئول سایت و نشریه، کاندیدای ریاستجمهوری و حتی استاد دانشگاه بوده اما هرگز مدیر اجرایی نبوده است. این روزها که ماجراهای حادثه خلازیر با 5 کشته هنوز داغ است، زاکانی مصمم است به جای عذرخواهی، با روزنامه شهرداری به منتقدان حمله کند و به جای برکناری، مدیر شهرداری منطقه را تکریم کند.
وقتی خبر آمد که دو تن از فرماندهان یکی از پایگاههای نیروی انتظامی در ریزش ساختمان در منطقه 19 تهران کشته شدهاند، احتمالا تصور ابعاد حادثهای که حالا میتوان نام آن را «فاجعه خلازیر» گذاشت، چندان روشن نبود. انتشار اولین فیلمها درباره ابعاد حادثه و ناکارآمدی شهرداری تهران در زمینه تخریب این ساختمانها کار را به جایی رساند که شاید نزدیکترین خواسته برکنار شهردار منطقه 19 تهران بود. اما در زمانهای که هیچ چیز نمیتواند مایه شگفتزدگی شود، شهردار منطقه 19 به مراسم روز خبرنگار شهرداری تهران دعوت شد تا در کنار میوه و شیرینی برای پاسداشت خبرنگاران و البته لبخند ملیحانه شهردار تهران، درباره ابعاد حادثه خلازیر و 5 کشته آن توضیح دهد. شهردار تهران در این مراسم علاوه بر امین توکلیزاده، معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری، از تورج فرهادی، شهردار منطقه ۱۹ نیز دعوت کرد تا درباره ساخت و سازهای غیرمجاز سخنرانی کند!
انتشار عکس شهردار منطقه ۱۹ در کنار شهردار تهران و اتفاقات بعدی باعث شد که دوباره همه نظرها به سمت علیرضا زاکانی شهردار تهران بازگردد. زاکانی که معمولا از حاشیهها استقبال میکند و اساسا ترجیح میدهد با مدل گفتاری متفاوت با منتقدان رفتار کند، بیشک چهره هفته دوم مردادماه ۱۴۰۲ بود. مردی که دورنمای حضور او در سیاست ایران به حدود ۳ دهه پیش باز میگردد و به عبارتی در زمره مدیران نسل دوم جمهوری اسلامی به حساب میآید. مردی که در خاطرات بسیاری از کسانی که تحولات سیاسی را دنبال میکنند در یک دهه اخیر به طور کامل جا میشود و میتوان در مرور خاطرات به او بسیار اشاره کرد. اما زندگی علیرضا زاکانی لایههایی بیش از شهردار تهران، نماینده ادوار مجلس، کاندیدای سه دوره انتخابات ریاستجمهوری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و حتی فعال سیاسی اصولگرا دارد. زاکانی از آن چهرههایی است که میتوان ۳ دوره متفاوت از زندگیاش را بازخوانی کرد. روزهایی که در گذر تاریخ کمتر مورد توجه قرار گرفته و بر آن تاکید شده است. داستان علیرضا زاکانی به عنوان چهره هفته داستان مردی است که وقتی زیر فشار قرار میگیرد به منتقدان به شدیدترین وجه ممکن حمله میکند و اگر فشار بیش از پیش شود در کنار عامل اصلی حادثهای چون خلازیر تهران لبخند میزند!
فرزند پهلوان
«حاج حسین تا آخرین لحظه ای که سلامتی کامل داشت و قبل از اینکه به بیمارستان برود همیشه سوت داوریاش در جیبش بود و میگفت هر جایی که نامی از ورزش باشد من نیز آماده خدمتگزاری هستم.» این جملات را محمدرضا طالقانی رئیس سابق فدراسیون کشتی درباره مرحوم حسین زاکانی، پدر علیرضا زاکانی، مطرح کرده است. زاکانی پدر یکی از افراد مورد اعتماد شهرری بود که سالها در ورزش کشتی و کشتی پهلوانی فعالیت کرده بود. زاکانی پدر در سال ۱۳۴۴ در حالی که در شهر ری سکونت داشت، صاحب فرزندی شد که بعدها مدارج ترقی را تا رسیدن به شهرداری تهران با علاقه و سرعت فراوان طی کرد. مرحوم زاکانی به مدت ۳۰ سال مسئولیت برگزاری مراسم علامرضا را بر عهده داشت. وی همچنین اولین داور بیناللملی کشتی شهرری و اولین داوری بود که به مسابقات بینالمللی اعزام شد. اما در کنار این نکات، پیر غلامی اهل بیت و سابقه حضور در جنگ تحمیلی از نقاط درخشان زندگی پهلوان زاکانی بوده است. علیرضا زاکانی درباره پدر گفته است که «پدرم همواره به من توصیه می کرد تحت هیچ شرایطی دست از پیروی و حمایت از آقا بر ندار.»
علیرضا زاکانی هر چند راه پدر را در ورزش ادامه نداد و با رفتن به جنگ هشت ساله ایران و عراق و جراحت در آن، مسیر دیگری را در پیش گرفت، اما روحیه جنگندگی او احتمالا محصول همان دوران باشد. زاکانی پسر نه تنها چندان انتقادات را نمیپذیرد بلکه معتقد به سکوت در برابر انتقادات هم نیست. احتمالا با یک جستجوی سریع میتوانید نوع و شیوه پاسخهای زاکانی به انتقادات را کشف کنید. بهدور از خصلتهای پهلوانی پدر، علیرضا زاکانی نشان داده که در مواجهه با انتقاد آستانه صبر بسیار پایینی هم دارد. به عنوان مثال او خطاب به پیروز حناچی، شهردار سابق تهران، که گفته بود: «من شهردار در سایهام»، گفت: «برو در سایه بنشین پادوچرخه بزن!» یا عبدالناصر همتی، کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، که زاکانی را نامزد «پوششی» خوانده بود، «روکشی» خطاب کرد.
افشاگر طبری
زاکانی پیش از رسیدن به پست شهرداری تهران، تلاش گستردهای انجام داد تا خود را یک چهره ضد فساد معرفی کند. در یکی از این موارد او در خرداد ۹۸ دست به افشاگری علیه یکی از مدیران ارشد قوه قضائیه زد و گفت: کسی که دو رئیس قوه را بیچاره کرده و دچار مشکل بوده و مایه بدنامی قوه قضائیه و زد و بند شده را باید کنار گذاشت. این افشاگری زاکانی با واکنش مصطفی تاجزاده نیز مواجه شد و او در مناظره خطاب به زاکانی گفت: «آنقدر فساد افزایش پیدا کرده که آقای زاکانی هم میترسد اسم فاسد را بیاورد و فقط میگوید یک نفر هست دو رئیس قوه قضائیه از دستش عاجز شدهاند.» در واکنش به این سخنان، زاکانی دست به افشاگری زد و نام او را اکبر طبری اعلام کرد.
زاکانی در این خصوص در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «پیرامون آقای طبری و نقش مخرب آن در قوه قضائیه صحبت کردم که از دفتر آیت الله لاریجانی تکذیب شد و تاکید نمودن که ایشان برخی موارد را بررسی کرده و حکم به سلامت آقای طبری داده اند. مشفقانه به رئیس محترم مجمع تشخیص عرض میکنم که اشتباه میفرمایید و تا دیر نشده از وی تبری جویید.»
بعدها زاکانی درباره طبری به نکته دیگری هم اشاره کرد: «ابتدای انقلاب، اکبر طبری به دلیل فعالیت در گروهک منافقین دستگیر و زندانی شد، اما بعد از آزادی با سادهانگاری عدهای فرماندار شهرستان نور مازندران و سپس با رابطه وارد نهاد قضایی شد و با زبان بازی پلههای ترقی و خیانت را یکی بعد از دیگری طی نمود. امان از نفوذ و غفلت.»
همتراز سرداران
زاکانی پس از راه نیافتن به مجلس دهم، از مرداد ۹۵ تا خرداد ۹۸ به مدت قریب سه سال رئیس مجمع عالی بسیج کشور، با ارتقاء جایگاه در زمان مسئولیت به جایگاه ۱۹ سرلشکری، بود. شاید برای بسیاری حضور زاکانی با چنین جایگاهی در بسیج عجیب بود اما این ماجرا به سه دهه قبل بر میگشت. او که سابقه حضور طولانی مدت در جنگ و مجروحیت را داشت، بعد از ورود به دانشگاه در قالب حضور در تشکلهای دانشجویی بویژه بسیج دانشجویی و همزمان به مدت 4 سال اداره مسجد دانشگاه تهران را بر عهده گرفت. این مسئولیتها باعث شد که او اواخر سال ۱۳۷۷ مسئولیت بسیج دانشجویی دانشگاههای استان تهران با جایگاه ۱۸ سرتیپ تمامی را بر عهده بگیرد. سالهایی که با حوادث کوی دانشگاه تهران در تیرماه ۱۳۷۸ همزمان شد. زاکانی در راهپیمایی روز ۲۳ تیر ۱۳۷۸ به عنوان یکی از سخنرانان در کنار حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، حضور داشت: «آقای خاتمی که رئیسجمهور است به عنوان یک عنصر تجدیدنظرطلب که بسیاری از کارهای افراطی را قطعاً قبول نداشت، در ۳۲تیر حاضر نمیشود که بیاید و سخنرانی کند، آقای هاشمی نیز حاضر نمیشود که سخنرانی کند، آقای ناطق هم حاضر نمیشود تا اینکه آقای روحانی که تازه از خارج از کشور برگشته بود، آمد و صحبتهای خوبی هم کرد ... سیدنظام موسوی مجری بود، ما صحبت دانشجویی کردیم، بعد یک خانمی مقالهای خواند و بعد قطعنامهای خوانده شد و بعد هم آقای روحانی آمد و صحبت کرد. صحبتهای انقلابی و خوبی هم کرد.»
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطره روز دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۷۸ خود درباره زاکانی مینویسد: «آقایان [سید محمد] حجازی [فرمانده نیروی مقاومت بسیج]، [سعید] فرجیان زاده، ]سرپرست بسیج دانشجویی کشور] و [علیرضا[ زاکانی، ]مسئول بسیج دانشجویی دانشگاههای استان تهران[، از بسیج آمدند و در مورد سیاست حرکت دانشجویان بسیجی هم گزارشی دادند و هم مشورت کردند. قبلاً به جمعی از آنها گفته بودم که درست نیست که نیروهای متعهد جامعه را جذب بسیج کنند و سپس آنها را از تحرک سیاسی در مسایل جاری منع کنند و فقط فعالیتهایشان در سطح کلیات باشد.» (حضور و انصراف، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی ۱۳۷۸، ص ۷۹۹)
اما این تنها مقطعی در سالهای پایانی دهه ۷۰ نبود که زاکانی در بسیج پست داشت. او از سال ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۸۲ مسئولیت سازمان بسیج دانشجویی کشور با جایگاه ۱۹ سرلشگری تمام را برعهده گرفت. هاشمی رفسنجانی در خاطره روز دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۷۹ خود درباره زاکانی مینویسد: «جمعی از مسئولان دانشجویی دانشگاه تهران آمدند. آقای ]علیرضا[ زاکانی، ]رییس سازمان بسیج دانشجویی[، در مورد اجلاس بسیجیان دانشگاههای کشور که روز پنجشنبه در دانشگاه شهید بهشتی تشکیل میشود، توضیح داد که در ۵۳ دانشگاه و ۲۸۰ دانشکده شعبه زدهاند، تأسیس شده و گفت، وضع دانشگاه از چند ماه پیش بهتر است و بسیاری از دانشگاهیان از حرکتهای تند چپروها، زده شدهاند؛ اینک ۵۵ درصد بیتفاوت، ۱۰ درصد چپرو و ۲۰ درصد موافقان هستند. در مورد انتخابات ریاستجمهوری و سرنوشت اصلاحات پیشنهادی رهبری، نظرم را خواستند. گفتم، مجلس و دولت، اعتقادی به پیشنهادات اصلاحی رهبری ندارند و فکر نمیکنم در این دولت به جایی برسد. برنامه اجلاس را ارائه دادند.» (اصلاحات در بحران، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی ۱۳۷۹، ص ۴۱۴)