|

معاون پیشین آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه:

​بعضی از آقایان با شنیدن کلمه دیپلماسی فشار خونشان بالا می‌رود؛ نمی‌شود تا ابد با بگیر و ببند حکومت کرد

​یک دیپلمات پیشین می‌گوید: بعضی از کلمات فشار خون برخی از آقایان را بالا می‌برد مثل کلمه‌ی دیپلماسی. ما باید با دیپلماسی اهداف کشور را پیش ببریم و منافع ملی را حفظ کنیم. بعضی از کلمات فشار خون برخی از آقایان را بالا می‌برد مثل کلمه‌ی دیپلماسی. ما باید با دیپلماسی اهداف کشور را پیش ببریم و منافع ملی را حفظ کنیم.

​بعضی از آقایان با شنیدن کلمه دیپلماسی فشار خونشان بالا می‌رود؛ نمی‌شود تا ابد با بگیر و ببند حکومت کرد

به گزارش شبکه شرق، گزارش ها حاکی است کره جنوبی و ایران بر سر طرحی برای پرداخت بخشی از دارایی های ۷ میلیارد دلاری بلوکه شده ایران که در حال حاضر در کره جنوبی مسدود شده است، به توافق رسیده اند. در این راستا مقام های ارشد کره جنوبی بدون تایید یا تکذیب اخبار منتشر شده درباره آغاز روند آزادسازی دارایی‌های نفتی ایران در این کشور اعلام کرد که سئول امیدوار است مشکل پول‌های بلوکه شده ایران «به آرامی» حل شود. اما پرسش اصلی اینجاست که چرا ایران نباید اختیار درآمدهای خود را از صادرات داشته باشد و طرح هایی مانند نفت در برابر غذا برای کشور اجرا شود؟

ابراهیم رحیم‌پور معاون پیشین آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه در این باره گفت: سیاست‌خارجی عرصه‌ای پیچیده و در هم تنیده است. ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که کره‌ی جنوبی در تنظیم رابطه‌اش با ایران، فقط ملاحظه‌ی یک کشور را بکند و از جای دیگری خط نگیرد. همه‌ی پدیده‌های بین‌المللی روی هم اثر دارند.

 

 بخش هایی از گفت و گوی رحیم پور را در ادامه می خوانید:

کره‌ی‌جنوبی هم نمی‌تواند خلاف نظر آمریکا عمل کند. اصلا در سابقه‌ی سیاسی این کشور قلدری و درگیری با دیگران دیده نمی‌شود؛ تنها یک بار با کره‌ی شمالی درگیر شده است. این کشور شاکله‌اش با عربستان و عراق و همسایگان ما فرق می‌کند. حتما کره‌ای‌ها دوست دارند که با ایران تجارت کنند و رابطه‌ی خوبی با تهران داشته باشند بنابراین راه‌ باز شدن این گره را باید در واشینگتن جست نه در سئول.

این ساز و کار اصلا جدید نیست. همیشه شورای امنیت،کشورهایی که تحت اشغال یا درگیر جنگ و یا تحت فشار تحریم‌های شدید بوده‌اند را زیرذره‌بین خود قرار داده تا ببیند این کشورها سرمایه‌ی خود را صرف خرید چه اقلامی می‌کنند.

زمانی که رژیم صدام سقوط کرد؛ در ازای پول‌های عراق هم غذا و دارو دادند. آمریکایی‌ها که به همین‌مقدار هم راضی نبودند اما با اعتراض و پافشاری ایران و در مواجه‌ با مسائل انسانی به ما گفتند که اندازه‌ی نیاز کشور می‌توانید دارو وارد کنید.

بیشتر از نیاز کشور هم نمی‌توانیم مثلا گندم یا پنی‌سلین بخریم که مبدا اضافه‌ی این اقلام را به کشورهای دیگر بفروشیم. مثل روز روشن است که این ساز و کار ظالمانه است. حرف زور است.

مسوولان کشور هم برای ما توجیه می‌کنند که آن‌ها زورگویی می‌کنند و ظالم هستند. این مسائل که روشن است و نیازی به روشن‌سازی ندارد. دولت باید با فن دیپلماسی و سیاست‌خارجی پویا بتواند این مسائل کشور را حل کند وگرنه زورگویی در روابط بین‌الملل که نیازی به تبیین و توجیه ندارد.

پیگیری این مساله از طریق دادگاه بین‌المللی که ایرادی ندارد. ابزارها و امکاناتی در دنیا وجود دارد تا انسان بتواند با بکارگیری آن‌ها احقاق حق بکند. آقای مصدق به دادگاه لاهه شکایت کرد و نتیجه‌ هم گرفت و دادگاه به نفع او رای داد اما وقتی مصدق را همین آمریکایی‌ها با کودتا برداشتند؛ دادگاه لاهه کاری انجام داد؟

اما در کل سیاست‌خارجی باید بتواند با بازی و بکارگیری همین ابزارها و امکانات مسئله را حل کند. برخی از برادران هم چند بار خواستند با بکارگیری اهرم‌های فشار مثل گروگان گرفتن چند کشتی در ازای آزادسازی پول‌هایمان به نتیجه برسند. اما نمی‌شود تا ابد با بگیر و ببند حکومت کرد.

شکایت کردن به دادگاه لاهه هم چند سال زمان می‌برد منتها کشوری که اف‌ای‌تی‌اف را قبول نمی‌کند چطور می‌تواند به باقی کشورها انتقاد کند که شما چرا اینطور با ما رفتار می‎کنید. همین چینی‌ها در خیلی ‌از مسائل به خاطر امضا نکردن اف‌ای‌تی‌اف با ما همکاری نمی‌کنند.

بعضی از کلمات فشار خون برخی از آقایان را بالا می‌برد مثل کلمه‌ی دیپلماسی. ما باید با دیپلماسی اهداف کشور را پیش ببریم و منافع ملی را حفظ کنیم.خیلی‌ وقت‌ها یک حرکت دیپلماتیک، تاریخ کشوری را نجات می‌دهد. مثل حرکت تاریخی امام در پذیرفتن قطع‌نامه‌ی ۵۹۸.

یک زمانی همین آقایانی که الان نسبت به واژه‌ی دیپلماسی سرخ و سفید می‌شوند؛ می‌گفتند هر کس حرف قطع‌نامه۵۹۸ را بزند خائن است اما دیدیم که امام این قطع‌نامه را پذیرفت و کشور را نجات داد. همین حرکت تاریخی امام باعث سقوط صدام شد. دیپلماسی خیانت نیست، خیانت این است که انسان کشور را و مردم کشور را به خاک سیاه بنشاند.

خیانت این است که ما حقآبه‌ی خود را نتوانیم از افغانستان بگیریم. در کشور ما میدان و دیپلماسی رقیب یک‌دیگر شده‌اند. آن‌هم یک رقابت کاملا غیر موجه. در همه‌ی دنیا سیاست و دیپلماسی محور اصلی و میدان مکمل است اما ما می‌خواهیم فقط بر میدان تمرکز کنیم. شوروی نمونه‌ی کشوری است که فقط بر میدان تمرکز کرد. تکیه بر اسلحه و قوای نظامی لازم است اما نجات بخش نیست.

 

منبع: خبر آنلاین
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها