اتهام زنیهای روزنامه جوان علیه مولوی عبدالحمید
بنا بر ادعای روزنامه جوان، از آغاز ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ در شهرهای کشور، یکی از کانونهای تحریک و آشوب سخنرانیهای عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جماعت مسجد مکی زاهدان بوده است.
از آغاز ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ در شهرهای کشور، یکی از کانونهای تحریک و آشوب سخنرانیهای عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جماعت مسجد مکی زاهدان بوده است. او در طی دوران آشوبها هر هفته در خطبههای نماز جمعه با سیاهنمایی در خصوص وضعیت اهل سنت و بلوچها در ایران، تلاش کرد دوقطبی مذهبی- قومیتی مدنظر غرب را در وسعت تأثیرگذاری خود ایجاد و پررنگ کند.
نتیجه تحریکات و آشوبطلبیهای او مختلف بود، اما اوج آن رقمخوردن جمعهای سیاه در زاهدان در ۸ مهر ۱۴۰۱ بود که طی آن افرادی به کلانتری ۱۶ زاهدان حمله کردند و به گفته فرماندار که از سنگ پراکنی و حمله با اتوبوس شرکت واحد به در کلانتری میگوید، «از نوع حمله و سرعت و شدت آن مسلم است که مهاجم قصد تصرف کلانتری را دارد.» نخعی فرماندار زاهدان ادامه میدهد: «پس از حمله اتوبوس از ساختمانهای مجاور به سمت کلانتری تیراندازی میشود.» وقتی تیراندازی به کلانتری آغاز میشود، نیروهای مستقر در کلانتری هم شروع به تیراندازی میکنند. عدهای از همین اغتشاشگران هم به نقاط مختلف شهر میروند و آنجا هم درگیری مسلحانه ایجاد میکنند.
یکی از اغتشاشگران اعتراف کرده است یک خودروی پژو در میان جمعیت قرار گرفته و از صندوق عقب کلت و کلاشینکف در میان معترضان پخش کرده است.
پس از پایان درگیریها خسارات این اقدام تروریستی ورای تصور بود؛۱۹ جانباخته و ۲۰ زخمی. معاون سازمان اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان مورد هدف تیر تکتیرانداز قرار گرفت و در بین درگیریها ترور شد. سه کلانتری، دو مدرسه، خودروهای آتشنشانی و اورژانس و دهها مغازه به آتش کشیده شد.
خطبههای نماز جمعه آن روز را عبدالحمید اسماعیل زهی با خبر دروغ تجاوز یک افسر پلیس به دختر ۱۵ ساله در چابهار به پایان رسانده بود و نتیجه ادعای دروغینش این خسارات و خدشه بر امنیت شهر بود.
شامگاه جمعه دو جسد شناسایی شد تا فضا روشن شود؛ عبدالمجید ریگی و یاسر شه بخش دو عضو گروهک تجزیهطلب جیشالظلم در میان کشتهشدگان درگیریهای خیابانی بودند.
از آن روز تاکنون بارها عبدالحمید اسماعیل زهی تریبون نماز جمعه یا صفحه توئیترش را محمل تهدید نظام و تحریک مردم و توجیه کار تروریستها کرده است و هر بار یا زاهدان برای ساعاتی آشوب را تجربه کرده یا اتفاقی تروریستی رخ داده که هر کدام هم گاه باعث مرگ افراد بی گناه شده است.
از جمله با دستگیری مولوی فتحی محمد نقشبندی «به اتهام تشویش اذهان عمومی از طریق سخنرانیهای کذب، تهمت و افترا به نظام جمهوری اسلامی ایران و اقدام علیه امنیت ملی و تصرف غیر قانونی اراضی ملی»، عبدالحمید در توئیتی نوشت: «بازداشت مولانا فتحی محمد نقشبندی امام جمعه محترم راسک و از چهرههای مردمی و علمای شاخص به خاطر انتقاد از عملکرد مسئولان باعث گسترش نارضایتی میشود و تبعات منفی در پی خواهد داشت. آزادی هر چه زودتر ایشان به نفع همه است.»
و چند روز پس از این کد دادنها و تهدید و تحریکهای عبدالحمید، گروهک تروریستی جیش العدل با حمله به گشت کلانتری سیب و سوران، ستوان دوم علی بیژنی زیبا را به شهادت رساندند. او متأهل، صاحب دو فرزند و ساکن استان مرکزی بود.
حال باید پرسید آن تبعات منفی که عبدالحمید با تهدید میگوید، قرار است چند نفر را شهید، چند نفر را یتیم و و چند نفر را عزادار کند؟