|

محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران:

توقع دارند مادام‌العمر در استخدام دانشگاه باشند؟ اجازه رهاشدگی در فضای دانشگاه را نمی‌دهیم

رئیس دانشگاه تهران گفت: چگونه است که ۵۹ نفر از سوی این اعضای هیات علمی که در برخی موارد با اصرار خودشان، بازنشسته می‌شوند، هیچ نارضایتی در رسانه‌ها منعکس نمی‌شود، اما یک نفر خود را تافته جدابافته می‌داند و در رسانه‌ها ادعا می‌کند که «مرا بازنشسته کردند» و توقع دارد که مادام‌العمر در استخدام دانشگاه باشد.

توقع دارند مادام‌العمر در استخدام دانشگاه باشند؟ اجازه رهاشدگی در فضای دانشگاه را نمی‌دهیم

به گزارش شبکه شرق، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه به هیچ وجه تحت تاثیر فضاسازی‌ها، اجازه رهاشدگی در فضای دانشگاه را نخواهیم داد، گفت: اگر قرار باشد حساسیت مدیریت دانشگاه‌ها در زمینه مسایلی اعم از سواد علمی مدرسان حق‌التدریس، منش استادی، تعاملات مدرسان مدعو با دانشجو و غیره تحت تاثیر فضاسازی‌های رسانه‌ای کمتر شود، در نهایت این دانشجویان هستند که بیش از همه متضرر می‌شوند.

بخش هایی از گفت و گوی مقیمی را در ادامه می خوانید:

 

اکثریت قریب به اتفاق اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو که در جایگاه معلمی دانشگاه ایفای نقش می‌کنند، شخصیت‌هایی قابل احترام و الگوهای مناسبی برای دانشجویان محسوب می‌شوند اما متاسفانه گزارش‌ها و مستنداتی از سوی دانشجویان به‌ویژه درباره تعداد انگشت‌شماری از مدرسان مدعو حق‌التدریس به مراجع نظارتی دانشگاه ارائه شده که ناظر بر مسائل اخلاقی است و در این گزارش‌ها دانشجویان بابت برخی رفتارهای برخی مدرسان مدعو، معترض هستند. بخشی از مسائل اخلاقی مورد اشاره، به رعایت نکردن منش استادی، کدها و استانداردهای رفتاری تراز دانشگاه مربوط می‌شود.

در هر نیمسال تحصیلی نزدیک به ۲ هزار مدرس حق‌التدریس و مدعو در دانشگاه تهران تدریس می‌کنند، به دلیل اینکه حضور این مدرسان مدعو در دانشگاه یک حضور موقت است، معمولا نظر مدیران گروه‌های علمی که آنها را انتخاب و تایید نموده‌اند، ملاک قرار گرفته و لذا تاکنون بررسی دقیقی بر روی مدرسان مدعو از نظر صلاحیت‌های عمومی و سوابق کیفری صورت نمی‌گرفته است.

بنابراین طبیعی است در این حجم بالا از به‌کارگیری مدرسان مدعو، افرادی هر چند انگشت‌شمار هستند که شأن استادی را رعایت نمی‌کنند. گزارش‌هایی هم از دانشجویان خانم یا آقا نسبت به مسایل اخلاقی این مدرسان دریافت کرده‌ایم اما به علت مقدس بودن و شأن بسیار بالای فضای دانشگاه، نمی‌توانیم برخی رفتارها را بیان کنیم، هر چند مواجهه ما با این موارد چندان زیاد نیست.

اگر درباره یک مدرس مدعو، گزارش‌های اخلاقی دریافت شود، بر خلاف تصور عموم نمی‌توانیم آنها را دادگاهی و محاکمه کنیم. همچنین به طور کلی چون مدرسان مدعو دارای رابطه استخدامی با دانشگاه تهران نیستند، بررسی پرونده اخلاقی آنها در هیات‌های انتظامی اعضای هیات علمی هم ممکن نیست؛ اما این اختیار را داریم که پس از راستی‌آزمایی و بررسی دقیق، اجازه همکاری ندهیم و قطع ارتباط کنیم. اگر هم دانشجویی از مدرس حق‌التدریس شکایت داشته باشد، آن را در مراجع قضایی پیگیری می‌کند.

برخی کدهای اخلاقی اساتید نانوشته هستند، به هر حال اساتید می‌دانند که سبک رفتاری بایسته محیط دانشگاه چیست و همه این مسایل روشن است، اما متاسفانه فضایی در کشور درست شده است که اگر حتی دلیل قطع ارتباط با یک مدرس مدعو ناظر بر ناتوانی علمی او باشد، فوری در شبکه‌های اجتماعی واکنش نشان می‌دهد و ادعا می‌کند «من اخراج شدم»؛ در حالی که برخی از این فضا سوءاستفاده می‌کنند، که این موارد باعث صدمه به کیفیت آموزش عالی شده و برای ذی‌نفعان اصلی که دانشجویان هستند، ناخوشایند خواهد بود.

اگر قرار باشد حساسیت مدیریت دانشگاه‌ها به مسایلی اعم از سواد علمی مدرسان حق‌التدریس، منش استادی، تعاملات‌شان با دانشجو و غیره تحت تاثیر فضاسازی‌های رسانه‌ای و فضای مجازی کمتر شود و مدیران دانشگاه‌ها بخاطر در امان ماندن از هجمه‌های ساختگی بخواهند احتیاط پیشه کنند، در نهایت دانشجویان هستند که متضرر می‌شوند؛ چراکه اگر مدیریت دانشگاه‌ها بخواهند تحت تاثیر جوسازی‌های غیرعلمی تصمیم‌گیری کنند، گویی به دست خود، اختیارات نامحدودی برای مدرسان مدعو قائل شده‌اند که با هر رفتاری که خواستند در محیط دانشگاه ظاهر شوند و دانشگاه نتواند مدرسان حق‌التدریس توانمندتر را جایگزین آنها نماید.

در این صورت حق انتخاب از گروه‌های آموزشی و دانشجویان گرفته می‌شود. در این شرایط، مدیریت کارآمد بجای نقش منفعل باید نقش فعالانه ایفا کند و به هیچ وجه تحت تاثیر فضاسازی‌ها، اجازه رهاشدگی و نادیده گرفتن مصالح دانشگاه و دانشجویان را ندهد.

 با جدیت از فضای آزادی علمی در محیط دانشگاه دفاع می‌کنم. بدون شک فضای باز سیاسی و اجتماعی که در دو سال اخیر در دانشگاه تهران از طریق گفتمان‌سازی و  نهادهای رسانه‌ای ایجاد شده است، قابل قیاس با هیچ دوره مدیریت دانشگاه در طول حیات ۹۰ ساله دانشگاه تهران نیست.

ما اعتقاد داریم که اعضای هیات علمی دانشگاه افرادی مستقل هستند که باید دیدگاه‌ها و نظرات خود را بیان کنند. دیدگاه انتقادی نسبت به مباحث جامعه، حکمرانی، مدیریت و غیره جزو لاینفک از موفقیت دانشگاه است. اگر نهاد دانشگاه خالی از فضای نقد شود و بخواهد تاییدکننده صد درصد وضع جامعه گردد که رشد جامعه اتفاق نمی‌افتد.

هیچ یک از دلسوزان و مقامات ارشد کشور هم خواهان تهی شدن دانشگاه از نقد نیستند و اگر هم همراهی دانشگاه را می‌طلبند، منظورشان همراهی در زمینه ارائه راهکارهای عملیاتی برای رفع مشکلات است.

معتقد هستم که نباید جرأت اساتیدمان را بگیریم؛ در شرایط کنونی آنها با رعایت چارچوب‌ها از عملکردها انتقاد می‌کنند، وضع موجود را برای ترسیم وضع مطلوب به چالش می‌کشند و راهکار ارایه می‌دهند. هر ناظر منصفی که عملکرد دانشگاه تهران را رصد می‌کند، تصدیق می‌کند که جو حاکم بر مدیریت دانشگاه، جو تعاملی و مبتنی بر احترام به تمامی ذی‌نفعان دانشگاه است.

دسترسی آزاد به اطلاعات و شفافیت امور از جمله شاخص‌های نظام رتبه‌بندی وبومتریکس است که دانشگاه تهران در دو سال اخیر جهش خیره‌کننده‌ای در آن داشته است، که به نوعی بیانگر فضای باز تعاملی بین ذی‌نفعان مختلف دانشگاه است. بر این اعتقادم که ما اعضای هیات علمی از بیت‌المال ارتزاق می‌کنیم تا به مسایل جامعه فکر کنیم.

ما نمی‌توانیم به عنوان مدعی ظاهر شویم چراکه بخشی از راه حل مسایل هستیم و بجای مطالبه‌گر صرف بودن، باید به حل مسائل کمک کنیم. خوشبختانه رویکرد مثبت برای حل مسایل جامعه و کمک به دولتمردان در قاطبه هیات علمی دانشگاه تهران وجود دارد و من به محیط دانشگاه برای تحول‌آفرینی، امید فراوانی دارم و اعضای هیات علمی قوی و دانشجویان با جسارت را جزو نقطه قوت کشور می‌دانم که لازم است انرژی و دانش آنها در مسیر درست و هم‌افزا هدایت شود.

اگر مقایسه‌ای بین وضعیت آزادی علمی در دانشگاه‌های کشورمان با برخی دانشگاه‌های دنیا داشته باشیم، مشاهده می‌کنیم که در برخی دانشگاه‌های مهم دنیا خط قرمزهای عجیبی دارند که با ماموریت ذاتی دانشگاه و استاد که همانا تحقیق و پژوهش است، مغایرت دارد. 

به عنوان نمونه اگر استادی در یک فرآیند تحقیقی درباره هولوکاست مفروضات خود را راستی‌آزمایی کند، نهاد علم و دانشگاه در نظام غرب به او چنین اجازه‌ای نخواهد داد و حتی در برخی مصادیق می‌بینیم که یک استاد اجازه انتقاد از یک مقام محلی و یا فرماندار ایالتی را هم ندارد. با یک جستجوی ساده در وب می‌توانیم مصادیق فراوانی در دانشگاه غربی بیابیم که با یک عضو هیات علمی دانشگاه بخاطر انتقادات این‌چنینی برخوردهای شدیدی صورت گرفته و به دلیل پرداختن به این مسایل از ادامه همکاری منع شده‌ است.

این در حالی است که اساتید و دانشجویان در محیط دانشگاه و یا در شبکه‌های اجتماعی، انتقادات تندی از مدیریت دانشگاه و حکمرانی در کشور می‌کنند و کمترین برخوردی با آنها صورت نمی‌گیرد. حتی در برخی موارد شاهد هستیم بر اساس اطلاعات نادرست، نسبت‌های ناروایی به برخی اشخاص یا نهادها می‌دهند که به هیچ وجه زیبنده محیط دانشگاه نیست.

علیرغم وجود چنین مواردی، شاهد بردباری و تحمل‌پذیری بسیار بالایی در مدیریت دانشگاه و دولتمردان هستیم و در دوره دو ساله مدیریت اینجانب در دانشگاه تهران حتی شاهد یک مورد اخراج عضو هیات علمی نبوده‌ایم.

تمدید قرارداد هر عضو هیات علمی دارای قرارداد پیمانی، منوط به ارزیابی مجدد صلاحیت علمی و عمومی است و بر این اساس، گروه علمی و دانشکده مربوطه باید نظرات خود را در خصوص او بیان کنند. این فرآیندهای بررسی دوره‌ای اعضای هیات علمی، یک فرآیند عادی است و برای همه اعضای هیات علمی پیمانی اتفاق می‌افتد؛ اما چگونه است که اجرای این روال معمول در دانشگاه، برای چهار یا پنج عضو هیات علمی به عنوان یک اتفاق غیرمعمول بازنمایی می‌شود؟ 

ممکن است در طول یکسال حدود ۶۰ عضو هیات علمی در دانشگاه تهران به دلیل اینکه به سن قانونی بازنشستگی می‌رسند، بازنشسته شوند؛ اما چگونه است که ۵۹ نفر از سوی این اعضای هیات علمی که در برخی موارد با اصرار خودشان، بازنشسته می‌شوند، هیچ نارضایتی در رسانه‌ها منعکس نمی‌شود، اما یک نفر خود را تافته جدابافته می‌داند و در رسانه‌ها ادعا می‌کند که «مرا بازنشسته کردند» و توقع دارد که مادام‌العمر در استخدام دانشگاه باشد.

موردی داشتیم که یک عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران که در رشته علوم سیاسی تدریس می‌کند ۱۰ سال قبل بازنشسته شده است اما هنوز هم مدعی است و هر سال هم می‌گوید من را از دانشگاه اخراج کردند، در حالی که این بزرگوار هنوز هم در دانشگاه تهران کلاس درس دارد.

اما متاسفانه هر از چند گاهی می‌گوید اتاقم را از من گرفتند، در حالی که استاد وقتی بازنشسته می‌شود، ارتباط رسمی‌اش با دانشگاه قطع می‌شود. ما که نمی‌توانیم مدام بیاییم جواب بدهیم که استاد مورد نظر ۱۰ سال پیش بازنشسته شده است اما هنوز هم درس و پایان‌نامه می‌گیرد. در این رابطه حتی من به عنوان رئیس دانشگاه با ایشان ملاقات کردم و احترام گذاشتم و خواهان ادامه همکاری ایشان شدم.

این نوع رفتارهای غیرمنصفانه، باعث ناامیدی من از آنها می‌شود و به هیچ وجه توقع این نوع جوسازی رسانه‌ای را از این بزرگواران ندارم. این عزیزان بخوبی می‌دانند اگر قرار باشد مادام‌العمر در استخدام دانشگاه باشند، امکان جذب جوانان نخبه به عنوان هیات علمی وجود نخواهد داشت، همانگونه که این اساتید بازنشسته نیز روزگاری جایگزین افراد دیگری شده‌اند و این سنت روزگار است.

در دوره جدید مدیریت دانشگاه تهران همواره به همکاران تاکید نموده‌ام که باید نسبت به اساتید پیشکسوت و بازنشسته نهایت احترام را قایل شوند و از ظرفیت این اساتید در قالب تدریس و راهنمایی پایان‌نامه و رساله استفاده کنند و حتی اتاق کاری را برای اساتید بازنشسته در نظر بگیرند تا همچنان در محیط دانشگاه تهران رفت و آمد مستمر داشته باشند. در این راستا بر اساس برنامه‌های هفتگی، شخصا به منزل اساتید بازنشسته می‌روم و در ملاقات با این اساتید که سال‌ها قبل بازنشسته شده‌اند، از آنها درخواست می‌کنم که ضمن ارائه رهنمود برای مدیریت دانشگاه، افتخار دهند تا مجددا کلاس درس و راهنمایی رساله دانشجویان را بر عهده گیرند.

ما همواره احترام فوق‌العاده‌ای برای اساتیدمان قائل هستیم و در عمل نشان داده‌ایم که قدردان این سرمایه‌های ارزشمند هستیم و جوسازی رسانه‌ای و بی‌انصافی‌های معدود افراد سیاست‌زده، خللی در خادمیت مدیریت دانشگاه به علم و عالم ایجاد نخواهد کرد.

 

منبع: ايسنا
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها